رهبر انقلاب در خشت خام چه میبیند که دیگران در آینه هم آن را نمیبینند؟ چگونه یک کشور با این حجم از خسارات مادی و تخریب شهرها و زیرساختهایش یک قدرت محسوب می شود؟
رهبرحکیم انقلاب در دیداری که با بشار اسد داشتند، فرمودند:« سوریه امروز، سوریه قبل از جنگ نیست، اگرچه آن زمان خرابیها نبود اما "احترام" و "اعتبار" سوریه اکنون بسیار بیشتر از گذشته است و همه به این کشور بهعنوان یک "قدرت" نگاه میکنند».
هرچند طی این روزها تقریبا دوستان انقلابی به این نکته مهم نپرداختهاند، اما از سوی مقابل واکنشهایی را درپی داشته است. مثلا محمود صادقی طی توئیتی نوشت: « دولت بشار اسد پس از سرکوب مردم خود، نه تنها موقعیتش در بین دولتهای عربی تضعیف نشد؛ بلکه در بین ملتها هم منفور شد».
چگونه میشود که یک کشور با این حجم از خسارات مادی و تخریب شهرها و زیرساختهایش یک قدرت محسوب می شود؟
باید اذعان داشت، تحولات سیاسی و امنیتی دههی اخیر در سوریه، بر دولت و شخص رئیس جمهور این کشور تاثیرات قابل توجهی گذاشته است. این تحولات نه تنها شخص بشار اسد را با عزمتر کرده، بلکه مجموع مقامات دولت سوریه را نیز به نوعی خالصتر از دولت های چند دههی گذشته این کشور کرده است. دولتمردان سوریه درحالی امروز کشور را اداره میکنند، که تجربه یک فتنه بزرگ داخلی، یک جنگ بین المللی بزرگ، یک جنگ اقتصادی پیچیده و تحریمهای بیسابقهای را در عقبه خود دارند.
اگر در سال 2005 "عبدالحلیم خدام" معاون رئیس جمهوری سوریه که بیش از 30 سال در کنار حافظ اسد و حتی بعد از او مرد شماره دوم سوریه، ناگهان با خیانت به کشورش به فرانسه پناهنده شد و کشور و رئیس جمهور بیتجربهی آن روز را رها کرد، امروز اما اعضای دولت سوریه با این تجربه و خلوص خود در خدمت به مردم، که در سختترین شرایط کنار ملتشان ایستادند و جنگیدند، میتوانند نوید بازسازی و نوسازی پایدارتر سوریه را در حوزه اقتصاد و و روابط بین الملل بدهد.
حقیقت این است، دولت و رئیس جمهوری که از یک دوران سخت جنگی با پیروزی عبور کرده باشد، به صورت طبیعی مورد احترام ملت ها قرار می گیرد و اعتبار مضاعف پیدا میکند. موید این مدعا را میتوان در بازگشت خفت گونه برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای ارتباط مجدد با سوریه مشاهده کرد. کشورهایی که تا چندی قبل رسما از رفتن بشار و شکست دولت سوریه حمایت میکردند، امروز با دعوت بشار اسد، با سوریه به مثابه یک کشور محترم و معتبر پس از پیروزی در یک جنگ بزرگ تعامل میکنند.
از آنجاییکه سوریه همواره حلقهای مهم، از محور مقاومت در غرب آسیا محسوب میشد، اما درعین حال، دولت سوریه در مواضع خود مجبور بود ملاحظاتی همچون عضویت در اتحادیه عرب را هم در نظر داشته باشد. اما پس از وقوع جریان داعش و کنار رفتن نقاب منافقانهی کشورهای عربی، اینک حاکمیت سوریه بدون در نظر گرفتن ملاحظات گذشته، میتواند بیش از پیش در محور مقاومت منطقه موثر باشد.
از سوی دیگر، همانگونه که ایران پس از پیروزی در جنگ تحمیلی قدرتمند شد و به سرعت توانست در منطقه نفوذ خود را گسترش دهد، سوریه هم درحال پیمودن همان راه است. حال اینکه مردم سوریه بیش از هر زمانی، اکنون از ارتشی مجربتر و با مبانی مستحکمتر از گذشته در مواجه با مسایل داخلی و بین المللی برخوردار هستند. این خاصیت جهاد و جنگ برای هر ملتی است که به جای تسلیم، در مقابل ظلم بایستد.
آینده از آنِ ملتهایی است که با توکل به نیروی الهی در برابر مستکبران مقاومت کردند. البته این وعدهی الهی است که میفرماید:« فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ (محمد/35) مبادا در مبارزه کوتاهی کنید و به دشمن پیشنهاد سازش دهید. شما بالاترید چون خدا با شماست»، چه اینکه این علو برای هر ملتی است که تحت ولایت الله در مقابل جریاناتی که تحت ولایت طاغوتاند مقاومت وایستادگی میکنند.
همانگونه که ایران پس از پیروزی در جنگ تحمیلی به سرعت توانست در منطقه نفوذ خود را گسترش دهد، سوریه هم درحال پیمودن همان راه است، چه اینکه مردم سوریه اینک بیش از هر زمانی صاحب ارتشی مجربتر و مبانی مستحکمتر از گذشته در مواجه با مسایل داخلی و بین المللی هستند.