طهارت خون پشه و نجاست ملحد، در اسلام اهمیتی یکسان دارند. ملاک ارزش و اعتبار انسان ها به رفتار و عقیده ای است که آن را ابراز می کنند.
اشاره
جامعیت اسلام توانسته مخاطبان را با هر سلیقهای به خود جذب کند و پاسخگوی نیازهای معرفتی آنها باشد. هیچ بعید نیست در این میان افرادی باشند که پیرامون تعالیم اسلام با پرسشهایی مواجه شوند که پیش از آن، سابقه نداشته و پاسخش را در جایی یافت نمیکنند اما مهم آن است که برای فهم این دین عزیز و جاودان باید به اسلامشناسان واقعی و رهبران الهی مراجعه کرد. بدون مراجعه به این رهبران الهی و معصوم، شناخت حقیقی از دین ممکن نیست. بینیازی از رجوع به دینشناسان، یکی از اشتباهات روششناختی خداناباوران به شمار میآید.
عاقلانه بودن قانونگذاری
انسان همانند بسیاری از حیوانات، نیاز شدید به زندگی اجتماعی دارد و بیتردید افراد جامعه برای تعامل و همکاری با همنوعان خویش نمیتوانند بدون برنامه و قانون به حیات ادامه دهند؛ زیرا انسان دارای اختیار بوده و ممکن است سرکشی نفس، او را وادار به تعرض به حقوق دیگران کند. از این همین رو، در هر جامعهای با چشم پوشی از دین و آیین، بزرگان جامعه و یا اکثریت افراد با توافق یکدیگر، قوانین متعددی را برای جلوگیری و یا کاستن از هر گونه بینظمی و ستم در جامعه وضع میکنند.
ماهیت قراردادی قوانین
قوانین این عالم بر دو قسم هستند؛ قوانین تکوینی، که همان قوانین روزمره و جاری در عالم طبیعت میباشد و تنها خداوند است که میتواند آنها را نقض کند، مانند سوزانندگی برای آتش. بخش دیگر از قوانین، تشریعی نام دارد. قوانین تشریعی عبارت است از بایدها و نبایدهایی که کیفیت رفتار انسانها را مشخص میکند. این قوانین کاملا قراردادی و اعتباری هستند و قانونگذار بر اساس مصالح و مفاسدی که در نظر داشته، آن را صادر کرده است و تغییر آن به راحتی ممکن خواهد بود، مانند خیابانی که در شهر، یک طرفه بوده ولی به دلیل برخی مسائل قانون را تغییر داده و آن را دو طرفه اعلام میکنند.
پشتوانه قوانین اسلامی
شرع مقدس اسلام با پشتوانه علم و دانش بیکران الهی، همواره مردم را به عقلانیت و تفکر دعوت کرده و بیشک شیوه عاقلانه قانونگذاری را برای پیروان خود به اجرا گذاشته است؛ به این معنا که قوانین اسلام یا به ساحت فردی و یا به ساحت اجتماعی انسان بازمیگردد. گاهی انسان برای تعامل با خویشتن و رفتارهای شخصی در زندگی، نیاز به یک برنامه معین دارد و گاهی هنگام حضور در جامعه این نیاز احساس میشود و اسلام بهترین راهنما برای مردم خواهد بود.
نجاست و طهارت قراردادی و واقعی
یکی از قوانین مهم در شریعت اسلامی، تقسیم بعضی از اشیاء به نجس و پاک است. تا پیش از ظهور اسلام این تقسیم بندی رایج نبود و بالاترین سطح درک مردم، نسبت به پلیدی بعضی از اشیاء بود که در این صورت از آن پرهیز میکردند. در ادیان پیش از اسلام نیز مسأله طهارت و نجاست مطرح نبود بلکه به صورت مصداقی و موردی، از استعمال برخی اشیاء منع میشد و مردم نیز اجتناب میکردند.[1]
بر اساس آنچه که دین مبین اسلام مقرر داشته و فقهای شیعه اعلام داشتهاند، تمام اشیاء در این عالم پاک و طاهر میباشند مگر یازده چیز که مسلمانان باید از این چند مورد اجتناب کنند. این موارد عبارتند از بول، غائط، منى، مردار، خون، سگ و خوک، كافر، شراب، فُقّاع، عرق شتر نجاستخوار.[2]
در میان این موارد نجس، بعضی از آنها دارای نجاست ذاتی و واقعی هستند مانند خون و بول و سگ. در همین بخش، بعضی از اقسام نجاست مانند خون، دارای استثناء نیز میباشد؛ خون انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد، يعنى حيوانى كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن با فشار خارج میشود، نجس است؛ پس خون حيوانى كه مانند ماهى و پشه خون جهنده ندارد، پاک میباشد اما در عین حال، خوردن همین خون در هر صورت، حرام میباشد.[3]
اما نسبت به نجاست کافران نیز میان فقهاء تفاوت نظر وجود دارد و این تفاوت نظر بر اساس تقسیمبندی کافر به کتابی و غیرکتابی میباشد. تمام فقهاء نسبت به کافر غیرکتابی و ملحدان، فتوا به نجاست داده و آن را جزء ضروریات دین شمردهاند.[4] اما پیرامون کافران کتابی و باورمندان دیگر ادیان، برخی فقهاء، آنها را دارای نجاست ذاتی دانسته و بعضی از محققان، حکم به نجاست کافران را یک حکم سیاسی-اجتماعی میدانند، به این معنا که مسلمانان از رفت و آمد با کافران به دور باشند تا ناخواسته از فکر و عقیده باطل آنها تأثیر نپذیرند نه اینکه ذاتاً دارای نجاست باشند.[5] پس دیدگاه نجاست کافران دارای تفصیل و تقسیمبندی است و نباید به طور مطلق آن را به اسلام و مسلمانان نسبت داد.
مقایسه نادرست
به هر روی، کسانی که عامدانه یا نادانسته قوانین شریعت اسلامی را به صورت نادرست با هم مقایسه میکنند و از پاک بودن خون پشه و نجس بودن ملحدان، برای نتیجهگیری بر ضد اسلام عزیز تلاش میکنند، به سوی سراب میروند؛ زیرا هر مجموعه و آیینی، قوانین مختص به خود را دارد و بر اساس استدلالهای عقلی، قوانین اسلامی هیچ نقص و عیبی ندارند چراکه قانون گذار آنها، خداوند تبارک و تعالی بوده است.
پی نوشت
[1]. مکارم، دائرة المعارف فقه مقارن، ص: 576.
[2]. توضيح المسائل (محشى - امام خمينى)، ج1، ص: 67.
[3]. همان، ج1، ص: 73.
[4]. شاهرودی، ادوار فقه و كيفيت بيان آن، ص: 194.
[5]. حسینی، رساله طهارت انسان، ص: 77.
برخی گمراهان پنداشته اند که اسلام عزیز با برتری دادن حیواناتی همچون پشه و پاک دانستن خون آنها در مقایسه با انسانی که به خدا و ضروریات دین اسلام حمله کرده و آنها را انکار می کند، شأن و منزلت انسان را پایین آورده است؛ در حالی که این مقایسه کاملا اشتباه است و ملاک ارزش و اعتبار انسان ها به رفتار و عقیده ای است که آن را ابراز می کنند.