تعداد پیامبران الهی نسبت به جمعیت انسان‌ها

14:22 - 1401/02/28

وجود پیامبران الهی برای هدایت اختیاری انسان‌هاست، بنابراین بیشتر مردم، به دلیل موافقت وسوسه‌های شیطان با خواسته‌های نفسانیشان، زیر بار این هدایت اختیاری نرفته‌اند.

نسبت پیامبران الهی جمعیت انسانها

خداوند برای هدایت انسان‌ها به سوی سعادت، پیامبرانی را فرستاده است که شمار آنها در نقل مشهور، به صد و بیست و چهار هزار نفر رسیده است.[1] این مجموعه جدای از تشویق‌های خدا به بهشت، ترساندن انسان‌ها از جهنم، عقل و فطرتی است که انسان به واسطه آن می‌تواند خوب و بد را تشخیص دهد!

در مقابل همه پیامبران و مجموعه هدایتی آنها، شیطان را در بیرون و نفس اماره را در درون انسان قرار داده است. با همه اینها باز اکثریت جمعیت کره خاکی از طریق هدایت خارج هستند.

عدم انحصار زندگی انسان در دنیا
زندگی انسان منحصر در دنیا نیست؛ بلکه انسان موجودی است که دنیا محل عبور او خواهد بود و جایگاه و محل استقرار او بهشت و رضوان الهی است.[2] پس تمام تلاش انسان باید برای جایگاه ابدی و محل استقرارش باشد، بنابراین انسان باید قواعد زندگی را طوری انتخاب کند، که به نفع آخرت او تمام شود؛ ولی دریغ از یک انتخاب درست!

اختیار لازمه زندگی انسان
خدا انسان را مختار آفریده است؛[3] زیرا کار خوب همراه با اجبار هیچ ارزشی ندارد، پس زمانی کار خوب، ارزش پیدا می‌کند که با اختیار کامل و از روی میل و رغبت انجام شود، براین‌اساس حجت را بر انسان تمام کرده است.   

از طرفی بین اختیار انسان و پذیرش صد درصدی انبیا و هدایت آنها، ملازمه‌ای وجود ندارد؛ زیرا لازمه چنین چیزی، جبر است در نتیجه انسان مجبور به پذیرش هدایت پیامبران می‌شد. مانند برنده شدن در مسابقه‌ای که اختیاری نیست؛ بلکه انسان با کمک دیگران پیروز می شود، این پیروزی از نگاه انسانیت، هیچ ارزشی ندارد.

هاله‌های اطراف هدایت و گمراهی
خدا برای اینکه ارزش هدایت را به انسان نشان دهد، بهشت را بین سختی‌ها و گرفتاری‌ها قرار داده است و جهنم را بین شهوات‌، امیال و رغبت‌های درونی قرار داده است،[4] تا انسان، با اختیار کامل و قدرتی که خدا به او داده است، با تحمل سختی‌ها و مبارزه با شهوت‌ها و خواسته‌های بی‌اساس، به مقامات معنوی و درجات عالی بهشت دست پیدا کند.

ظاهربین بودن انسان‌ها
ظاهربین بودن، یکی از خصوصیات انسان‌ است، بر این اساس، بیشتر انسان‌ها عاشق ظاهر فریبنده دنیا می‌شوند؛[5] تا جایی که حتی با پیامبران، عقل و فطرت نیز مبارزه می‌کنند، اینجاست که هر چند مکر و حیله شیطان و لشکریانش ضعیف است،[6] اما به دلیل موافقت شیطان با هواهای نفسانی انسان‌ها و موافق بودن خواسته‌های دو طرف، تعداد لشکر کفر و گمراهی به مراتب بیشتر از فرستادگان الهی و پیامبرانش هستند، پس عدالت خدا گاهی اقتضا می‌کند که برای دستگیری از انسان، پیامبران بیشتری را بفرستد.

بنابراین، بیشترین افراد را لشکریان کفر تشکیل می‌دهد. از طرفی اراده خدا بر هدایت اختیاری انسان است تا ارزش آن را دو چندان کند و گرنه خدا بر هدایت همه انسان‌ها قدرت دارد. گذشته از اینکه: هر چند شیطان به ظاهر بسیاری از مردم را فریب می‌دهد؛ ولی دلیل بر موفقیت او نیست؛ زیرا دنیا هنوز پایان نیافته است و با آمدن آخرین حجت، آن وقت قدرت‌نمایی خدا آشکار می‌شود. آنجاست که «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا؛[7] خدا زمین را پر از عدل و داد می‌کند» پس هر چند در برهه‌ای از زمان شیطان موفقیت‌هایی به دست آورده است؛ ولی به نگاه کلی و با در نظر گرفتن کل دنیا[زمان رجعت، زمان ظهور و...] کارکرد شیطان نقش بر آب می‌شود؛ زیرا آن زمان است که بیشتر انسان‌ها تحت هدایت الهی قرار می‌گیرند.   

پی نوشت
[1]. بحار الانوار، مجلسی، ج11، ص32.
[2]. امالی، صدوق، ص220.
[3]. توحید، صدوق، ج1، ص380.
[4]. کافی، کلینی، ج2، ص89.
[5]. سوره روم، آیه7.
[6]. سوره نساء، آیه76.
[7]. الغیبة، طوسی، ص50.

ارزش هر کاری به اختیاری بودن آن است، بنابراین خداوند هیچ کسی را مجبور به قبول هدایت نمی‌کند، از طرفی نگاه ظاهربین انسان، او را از هدایت الهی غافل کرده و با کمک وسوسه‌های شیطان به گمراهی کشیده می‌شود.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 13 =
*****