اسلام از تقویت بنیه اقتصادی حمایت میکند؛ اما نه به عنوان این که به اقتصاد به دید آخرین هدف نگاه کند بلکه به این عنوان که تحقق اهداف اسلامی بدون داشتن اقتصاد سالم و نیروی مستقل اقتصادی امکانپذیر نیست. در واقع اقتصاد در نگاه اسلام یک رکن از ارکان حیات اجتماعی است.
گرچه اسلام نهضت و حرکت معنوی و اخلاقی بود و هدف اعلای اسلام عبارت است از ساخت انسان متکامل و منطبق با تراز اسلامی ولی بدون شک، پیشرفت علم و پیشرفت و اعتلای اقتصادی جزو هدفهای اسلامی است. اسلام در یکی از فقیرترین و عقبماندهترین نقاط دنیا ظهور کرد؛ اما هنوز پنجاه سال از عمر آن نگذشته بود که بیش از پنجاه درصد از دنیای متمدن آن روز در زیر پرچم اسلام قرار گرفت و هنوز بیش از دو قرن از عمر این تمدن نگذشته بود که دنیای بزرگ اسلامی در آن روز، قلهی تمدن بشری از لحاظ علم و انواع دانش و پیشرفتهای مدنی و اقتصادی شد؛ و این نبود مگر به برکت تعالیم اسلام.
اسلام به ما نمیگوید که ما معنویت را ملاحظه کنیم، اما از متن زندگی جامعهی انسانی غافل بمانیم. ما باید برای استقلال امت اسلامی و برای عزت آن، همهی تدابیر لازم را به کار ببریم، که یکی از مهمترینِ آنها، مسألهی اقتصاد است. بنابراین، تلاش برای رشد و توسعه و اعتلای جنبهی اقتصادی دنیای اسلام، از کارهایی است که بدون شک جزو هدفهای اسلامی است.[1] از این باب در این نوشتار تلاش داریم تا به بخشی از شاخصههای تمدن توسعه یافته اسلامی اشاره نماییم.
عدم وابستگی اقتصادی و تمدن نوین اسلامی
از جامعهای که اقتصاد سالم و خودکفا داشته باشد میتوان انتظار داشت که روی پای خود ایستاده و محتاج به کشورهای دیگر نباشد. در نتیجهی این اقتصاد سالم و خودکفا، عدم وابستگی اقتصادی ایجاد میشود. عدم وابستگی اقتصادی از اصول مادی تمدن است. استقلال نداشتن اقتصاد یک جامعه، وابستگی فرهنگی و سیاسی را نیز به دنبال خواهد داشت. جامعهای که در پی تمدنسازی است، حتماً باید با استفاده از اصول اقتصادی، برای خود استقلال اقتصادی ایجاد نموده و خودکفا شود. باید پایههای اقتصادی را در برابر عوامل تهدیدزا و فشارها مصون ساخت و نیز بنای داخلی را استحکام بخشید و اجازه نداد که تکانههای اقتصادی دشمن مانند تحریم و امثال آن در اقتصاد جامعه اسلامی تأثیر بگذارد؛ تا در نتیجه، با قوی شدن اقتصاد، دشمن از تأثیرگذاری در این جبهه مأیوس بشود.
تأمین عدالت و رفاه عمومی
از دیگر شاخصهای تمدن اسلامی، ایجاد رفاه عمومی برای مسلمانان به نحوی عادلانه است. رونق اقتصادی بدون تأمین عدالت اجتماعی به هیج وجه قابل قبول و مورد اعتقاد جامعه اسلامی نیست. کشوری که رشد اقتصادی خیلی مطلوب و بسیار بالایی داشته باشد اما تبعیض، اختلاف طبقاتی، نبود عدالت در آن کشور محسوس باشد این به هیج وجه منطبق با خواست اسلام و جزء اهداف جامعه پیشرفته و متمدن اسلامی نخواهد بود. بنابراین یکی از مهمترین شاخصهها، عدالت اجتماعی است. باید طبقات محروم از پیشرفتهای اقتصادی جامعه اسلامی به معنای واقعی کلمه بهرهمند بشوند.
رهبرمعظم انقلاب امام خامنهای در بیانات خود به این موضوع مهم توجه بسیاری داشته و به مسئولان کشور و حاکمان اسلامی توصیه نموده است که برای آسایش، امنیت روحی و روانی و اقتصادی مردم باید بیشتر تلاش کنند. به اعتقاد ایشان «یکی مسأله ایجاد تحرک و پویایی در اقتصاد کشور و بهبود شاخص های کلان است؛ از قبیل رشد اقتصادی، تولید ملی، اشتغال، کاهش تورم، افزایش بهره وری، رفاه عمومی... مسألهی ششم امنیت اقلام راهبردی و اساسی است؛ در درجهی اول غذا و دارو. باید تولید داخلی کشور طوری شکل بگیرد که کشور در هیچ شرایطی، در زمینهی تغذیه و در زمینهی دارو دچار مشکل نشود.»[2]
نقش تأمین رفاه عمومی در تمدن سازی
یکی از مهمترین اهداف نظام اقتصادی اسلام، ریشه کن کردن فقر و ایجاد رفاه عمومی در جامعه است. در جامعه ای که فقر وجود دارد، دغدغه مردم دغدغه اهداف کلان جامعه اسلامی را ندارند؛ بنابراین یکی از مؤلفه هایی که باعث می شود اهداف یک نظام اسلامی در جامعه پیاده شود، تأمین رفاه عمومی است.
توسعه و رشد
یکی از اهداف اصلی همه ی نظام های اقتصادی، تحقق رشد و توسعه اقتصادی به معنای افزایش تولید ناخالص ملی است. در نظام اقتصادی اسلام نیز افزون بر این که تأمین رفاه عمومی و زدودن فقر از سطح جامعه، خود از اهداف نظام شمرده می شود، رسیدن به اقتدار و استقلال اقتصادی نیز مستلزم داشتن اقتصادی شکوفا و در حال رشد است. حضرت علی علیه السلام در قسمتی از عهدنامه خود به مالک اشتر می فرماید: «و لیکُنْ نظرُکَ فی عِماره الأرض أبْلَغَ من نظرِکَ فی استجلابِ الخَراج؛ باید نگاه تو تلاش تو در آباد ساختن زمین، بیشتر از جمع آوری مالیات باشد.»[3]
نتیجه اینکه در تمدن نوین اسلامی به منظور رسیدن به عزت و اقتدار همه جانبه، علاوه بر اصالت فرهنگی و استقلال سیاسی، جامعه اسلامی باید دارای اقتصادی قوی و درونزا باشد. در واقع، رسیدن به اهداف اسلامی در بعد اجتماعی بدون اقتصادی قوی امکانپذیر نمیباشد. از طرفی در دنیای کنونی که تمدن نوین اسلامی رقیبی به نام تمدن غرب را در برابر خود میبیند، غافل شدن از تولید و اقتصاد درونزا میتواند خسارت جبرانناپذیری وارد آورده و مانع بزرگی در راه تمدنسازی ایجاد نماید.
پینوشت
[1]. بیانات رهبر معظم انقلاب؛ 1383/06/25.
[2]. بیانات رهبر معظم انقلاب؛ 1392/12/20.
[3]. نهج البلاغه، نامه 53.
در تمدن نوین اسلامی به منظور رسیدن به عزت و اقتدار همه جانبه، علاوه بر اصالت فرهنگی و استقلال سیاسی، جامعه اسلامی باید دارای اقتصادی قوی و درونزا باشد. در واقع رسیدن به اهداف اسلامی در بعد اجتماعی بدون اقتصاد قوی امکانپذیر نمیباشد.