هیچ دلیلی بر تخریب قبور اهل بیت علیهم السلام وجود ندارد و ادلهای که تمسک میکنند، یا سند ندارد و یا دلالت بر منظور آنها ندارد.
از توهماتی که ریشه در تفکرات ابن تیمیه دارد و در حال حاضر وهابیت به آن دامن میزنند و معتقدان به آن را مشرک مینامند، ساختن حرم و بارگاه برای اهل بیت علیهم السلام است، اینها هر گونه ساختمان و بارگاهی را که به عنوان حرم برای بزرگان دین ساخته میشود را شرک میدانند، بر همین اساس بسیاری از آنها را خراب کردهاند، غافل از اینکه قرآن کریم به صراحت ساختن بارگاه را نه تنها مجاز دانسته است؛ بلکه آن را به عنوان یک کار پسندیده معرفی کرده است.
قرآن کریم درجریان اصحاب کهف میفرماید: «ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً؛[1] بر روی قبر ایشان بنایی را بسازید.» با دقت در این آیه معلوم میشود که در اصل ساختن بنا بر روی قبر اصحاب کهف اختلاف نبوده است؛ بلکه اختلاف در نوع بنا بوده است؛ زیرا گروهی گفتند: بنایی بسازیم که از دیدهها پنهان بمانند، گروه دیگر، قائل به ساخت مسجد بر قبر آنها بودند.[2] قرآن کریم نیز، با هیچ بیانی و هر چند به صورت تلویحی، آن را مردود ندانسته است، پس معلوم میشود که ساختن بنا بر روی قبر بزرگان، کاری مورد تائید قرآن کریم است.
دستور تخریب قبور در روایت امیرالمومنین علیه السلام
وهابیها برای توجیه کار خودشان، به هر دلیلی تمسک میکنند، که در جای خودش مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از دلیلهای آنها روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به امیر المومنین علیه السلام، فرمودند: «لَا تَدَعْ صُورَةً إِلَّا مَحَوْتَهَا وَ لَا قَبْراً إِلَّا سَوَّيْتَهُ؛[3] هیچ عکسی را رها نکن، مگر اینکه محوش کرده باشی و هیچ قبری را مگر اینکه تسویه کرده باشی.»
نخست اینکه این روایت، بنا به مشهور علمای امامیه، از نظر سندی ضعیف است.[4]
همچنین از نظر دلالی نیز، هیچ دلالتی بر تخریب حرم و بارگاه ندارد:
یک. این یک قضیه شخصیه است و دستور پیامبر به امیرالمومنین علیه السلام هنگام ورود وی به یمن بوده است زیرا قبرهای بزرگی را ساخته و به آن افتخار میکردند، هر کسی که ثروت بیشتری داشت قبر مجللتر میساخت، به همین خاطر دستور پیامبر برای از بین رفتن آثار جاهلیت بوده است، نه آثاری که بر اساس تائیدات قرآن کریم ساخته میشود.[5]
دو. واژه «سویته» در روایت از تسویه، است و تسویه گاهی یک مفعولی است، مانند «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها؛[6] و قسم به نفس و آن که او را نیکو به حد کمال بیافرید.» در اینجا به معنای به کمال رساندن، منظم و نیکو کردن است.[7]
و گاهی دو مفعولی است، مانند. «إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمين؛[8] که شما (بتها) را مانند خدای عالمیان پرستش میکردیم.» اینها بتها با پروردگان عالم یکی فرض میکردند. در اینجا دو مفعولی بکار رفته است، در این صورت تسویه، به معنای یکی کردن چیزی با چیز دیگر است.[9]
بنابراین اگر در روایت فرموده بود «إِلَّا سَوَّيْتَهُ بالارض؛ آن را با زمین مساوی کن» حق با وهابیت بود و باید هر قبری با زمین مساوی شود؛ ولی در اینجا یک مفعولی است، پس معنای روایت چنین می شود، قبرها را منظم، نیکو و رفعت بخش.[10]
به هر حال، هیچ دلیلی برای وهابیت، برای تخریب قبور اهل بیت علیهم السلام نیست؛ زیرا ساختن گنبد و بارگاه، مورد تأیید قرآن کریم است.
از طرفی این کار شرک هم نیست، زیرا هیچ گونه الوهیتی برای اهل بیت علیهم السلام قرار داده نمیشود؛ بلکه اعتقاد تمام شیعیان بر این است که اهل بیت علیهم السلام بندگان صالح خدا هستند.[11]
پی نوشت
[1]. سوره کهف، آیه21.
[2]. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج10، ص379.
[3]. کافی، کلینی، ج6، ص528.
[4]. مرآة العقول، فیض کاشانی، ج22، ص441.
[5]. مبارزه با آثار جاهلیت
[6]. سوره شمس، آیه7.
[7]. مفردات، راغب، ج1، ص439.
[8]. سوره شعرا، آیه98.
[9]. کتاب العین، ج7، ص326.
[10]. الوهابیه و المبانی الفکریه، سبحانی، ص228.
[11]. اعتقادات، صدوق، ص94.
روایاتی که وهابیت، برای توجیه تخریب قبور ائمه بقیع، به آنها تمسک میکنند، علاوه بر اینکه از نظر سند مورد خدشه وارد شده است، دلالت بر تخریب ندارد، بلکه دلالت بر منظم کردن و به حد کمال رساندن قبور دارد.