هیچ احساسی به شوهرم ندارم

13:51 - 1401/02/25

وقتی هیچ حسی به همسرم ندارم ، باز هم به زندگی ادامه دهم؟ آیا به خودی خود درست می شود؟

هیچ احساسی به شوهرم ندارم

هیچ احساسی به شوهرم ندارم

هيچ احساسي به شوهرم ندارم. ديگر دلبسته زندگي مشترک نيستم. شوهرم را دوست ندارم". اين ها جملاتي است که مانند يک زنگ خطر، هشدارهاي جدي مي دهد. اگر حتي اين جملات را در ذهن خود تکرار و مرور مي کنيد، مراقب باشيد. به لبه پرتگاه سقوط زندگي عاطفي و مشترک خود نزديک شده ايد. زندگي مشترک بر مبناي عاطفه و علاقه استوار است. اگر به مرحله اي رسيده ايد که چنين افکاري در ذهن شما موج مي زند، قبل از اينکه دير شود، به فکر راه چاره باشيد. تسليم چنين ذهنيت ها و احساسات منفي در زندگي مشترک خود نشويد. مسلما در پس چنين جملات نااميد کننده اي، سيلي از مشکلات و اختلافات وجود دارد، اما نبايد به راحتي تسليم شد. زندگي مشترک فعلي شما، روزي با عشق و اميدهاي بسيار آغاز شده است. پس براي حفاظت و پاسداشت آن افکار منفي را از خود دور کنيد و به فکر تحکيم روابط زناشوئي خود باشيد.  
 

احساس داشتن به همسر چيست و چگونه تعريف مي شود؟
شگفت انگيزترين رابطه انسان ها با يکديگر، رابطه زناشوئي است. يک ارتباط منحصر به فرد که تنها ضامن دوام آن، عشق و علاقه زن و شوهر نسبت به هم است. در دنيا هيچ ارتباط عاطفي بين انسان ها را نمي توان با رابطه زناشوئي مقايسه کرد. در اين رابطه زوجين، متعهد و مسئول تمام خواسته و نيازهاي يکديگرند. از نيازهاي مادي و جنسي گرفته تا نيازهاي عاطفي و معنوي يکديگر.

در زندگي زناشوئي عواطف و احساسات طرفين در تقابل با يکديگر قرار دارد. در حالت طبيعي و يک ارتباط عاطفي سالم، زماني که دو نفر عهد و پيمان زناشوئي با هم مي بندند، در رابطه با مسائل عاطفي بايد نسبت به تمام دنيا چشم پوشي کنند. گويي که به يکباره دنيا خالي از سکنه شده و همين دو نفر ساکنان کره زمين هستند. با جاري شدن خطبه عقد، تعهد و تاهل آن ها آغاز مي شود. براي کسب اطلاعات بيشتر درباره پايداري در زندگي زناشويي کليک کنيد.

احساس داشتن به همسربه همين معناست. به بيان ساده يعني اينکه؛" چشم هاي من جز تو کسي را نمي بيند و تو تمام آمال و آرزوي من هستي.براي عشق ورزيدن و نيازهاي امروز و فردايم، فقط تو را دارم و به تو دل مي بندم  و براي رفع نيازهاي تو، هميشه در کنارت خواهم ماند." اگر غير از اين باشد، بايد نسبت به آن رابطه تجديد نظر کرد.منظور از احساس داشتن صرف موارد جنسي نيست. بلکه تمام ابعاد عواطف انساني را در بر مي گيرد. از جمله دوست داشتن و علاقمند بودن، در کنار يکديگر اوقات خوشي را گذراندن، نسبت به يکديگر دلواپسي هاي عاشقانه داشتن، براي موفقيت يکديگر تلاش کردن و..... صدها احساسات زيباي مشترک ديگر.

 اينفوگرافيک هيچ احساسي به شوهرم ندارم
  

 هيچ احساسي به شوهرم ندارم  | انکار تمام عواطف و احساسات زنانه
مبناي يک ازدواج سالم اين است که زن و شوهر با ميل و رغبت خود، قدم در مسير زندگي يکديگر گذاشته اند. بنابراين انتظار مي رود که نسبت به هم عشق بورزند و يکديگر را دوست داشته باشند. يا به تعبيري، نسبت به هم احساس داشته باشند و در قبال هم خنثي نباشند. اما گاها اين جمله از زبان بعضي از بانوان شنيده مي شود :" من هيچ احساسي به شوهرم ندارم" . وقتي در جلسات مشاوره پاي صحبت آن ها مي نشينيد، مشاهده مي کنيد که هر کدام دريايي از اختلافات ريز و درشت، آشکار و نهان، منطقي و يا غلط و نابجا را در مورد روابط زناشوئي خود بيان مي کنند.

در واقع جمله " من هيچ احساسي به شوهرم ندارم" يک جمله اعتراضي همراه با خشم و ناراحتي است که زن منکر تمام عواطف خود نسبت به همسرش مي شود. زنان سراپا احساس هستند و بيشتر از اينکه در دنياي واقعي زندگي کنند، در دنياي احساس و عاطفه عمر مي گذرانند. يک زن وقتي چنين جمله سنگيني را بر زبان مي آورد، يعني بسيار آزرده تر و خسته تر از آن است که مشکلات را بازگو کند. او با اين کلام اعتراض آميز، ميزان دل بريدن از همسر و زندگي عاطفي اش را به ساده ترين شکل ممکن بيان مي کند.متخصصين روان درمانگر با شنيدن چنين جملاتي ابتدا به دنبال ريشه و علت بيان اين جمله مي گردند.

نشانه هاي آشکار سردي و دلزدگي زنان در زندگي مشترک
يک نکته کاملا مشخص است که؛ سردي و بي احساسي در يک رابطه، يک شبه و يک روزه اتفاق نمي افتد. سردي رابطه ممکن است در طول ساليان و بسيار نامحسوس شکل بگيرد. رفتارهايي که نشاندهنده سردي زن در يک رابطه است ممکن است نسبت به اشخاص مختلف، متفاوت باشد. اما در بيشتر مواقع اشتراکاتي در اين رفتارها ديده مي شود.

عدم تمايل به برقراري رابطه جنسي
عدم تمايل به همصحبتي و تفريح و مسافرت با همسر
افسردگي و روحيه اي  شکننده و حساس
دوري از برقراري ارتباط با خانواده همسر
بي انگيزگي در انجام امورخانه
مشاجره هاي متعدد و طولاني
عدم تفاهم و عدم تمايل به مشارکت با شوهر در مسائل کوچک و بزرگ زندگي
  علت و عوامل دلزدگي و سرد شدن زنان
عوامل متعددي مي تواند علت سرد شدن و بي احساس شدن زنان نسبت به همسرانشان باشد. در ادامه به چند نمونه شايع مي پردازيم.

1 ــ هيچ احساسي به شوهرم ندارم زيرا همسرم به من بي توجه است
در بعضي از مواقع مردان تصور مي کنند که فراهم کردن رفاه مادي و مايحتاج زندگي نهايت لطف و محبت در حق زنان است. به همين دليل در ابراز علاقه و توجه معنوي به همسر خود، ضرورتي احساس نمي کنند ويا در مواقعي مقاومت هم مي کنند. در چنين شرايطي احساسات زنان سرخورده مي شود. به گونه اي که باعث دلزدگي و سرد شدن روابطشان مي شود.

2 ــ هيچ احساسي به شوهرم ندارم زيرا او از نيازهاي عاطفي و جنسي من آگاه نيست
متاسفانه در بيشتر مواقع مردان خود را ملزم به رعايت و يا کسب مهارت و آگاهي در زمينه شناخت بيشتر همسر خود نمي دانند. از نيازهاي عاطفي و حتي جنسي او آگاه نيستند. بيشتر زنان به دلايلي ازجمله حيامندي و خجالت از بازگويي نيازهاي جنسي خود خودداري مي کنند. همين عوامل دست به دست هم مي دهند و معضلات لاينحلي را در زندگي مشترک ايجاد مي کنند. به مرور زمان اين اختلافات، زمينه ساز مشکلات بزرگتر خواهند شد.

. 3 ــ هيچ احساسي به شوهرم ندارم زيرا اختلافات گذشته ميان ما حل نشده است
دعوا و مشاجرات زناشوئي جزء لاينفک زندگي مشترک محسوب مي شوند. به هرحال وجود اختلاف نظر و سليقه زوجين را نمي توان ناديده گرفت. اما مهارت عبور از اين اختلافات و حل و فصل کردن آن ها بسيار مهم و ضروري است. متاسفانه در بعضي از مواقع زوجين تصور مي کنند که با عبور سطحي از اختلافات بايد به سرعت شرايط را به روال عادي برگردانند و قهر و کينه را کنار بگذارند. کنار گذاشتن بغض و کينه امري کاملا پسنديده است. اما عبور سطحي از اختلافات بدون حل کردن و از بين بردنشان، در آينده دردسر ساز مي شود.

زن و شوهر بايد اختلافات خود را با همدلي و همصحبتي و به شکلي منطقي حل کنند. به اين ترتيب راه بروز بسياري از سوءتفاهمات آينده بسته خواهد شد. اصولا آقايان در اين مورد فراموشکار هستند. آن ها ممکن است اختلافات گذشته را کاملا از ياد برده باشند. اما زنان حافظه قوي در يادآوري خاطرات تلخ گذشته دارند. اگر خاطرات تلخ گذشته و اختلافات مربوط به آن، حل نشده باقي بماند، در هر مقطعي از زمان براي زنان رنج آور خواهد بود.

4 ــ هيچ احساسي به شوهرم ندارم زيرا او از من به شدت انتقاد مي کند
ذات و روحيه زنانه بسيار شکننده و حساس است. انتقادات تند و شديد مانند پتکي بر شيشه قلب و روان آن ها فرود مي آيد و آن را هزار تکه مي کند. زنان دوست دارند از هر نظر الهه و سمبل تمام خوبي ها براي همسر خود باشند. اين يک حس قوي و انکارناپذير زنانه است. زماني که زنان مورد انتقاد تند و شديد شوهر خود قرار مي گيرند، اين حس زنانه به شدت جريحه دار مي شود. اگر اين انتقادات مداوم و هميشگي باشند، با حس زنانگي آنها مقابله کرده و آنچه شکسته مي شود، احساس ارزشمندي آن هاست. اين امر مي تواند باعث انزجار و بيزاري زنان شود.

5ـ  هيچ احساسي به شوهرم ندارم زيرا او به من تحکم و حکمراني مي کند
مردان ذاتا دوست دارند حکمران و فرمانده باشند. تحکم به آن ها قدرت مي بخشد و خود را بزرگ و قوي مي بينند. اما تحکم هميشگي و به دور از انعطاف، اين تصور را براي زنان به وجود مي آورد که، زن جايگاه خاصي در زندگي مشترک ندارد و هميشه بايد مطيع و تابع باشد. زنان قدرت و تحکم همسرانشان را دوست دارند. اما دلچسب ترين شکل ممکن اين تحکم براي زنان اين است که همسرانشان شير بيشه زار خارج از خانه باشند و در خانه عطوفت و مهرباني را نثار همسر و خانواده خود کنند. زماني که مردي شرايط زندگي را براي همسرش سخت کرده و همچون يک فرمانده و رئيس با او رفتار مي کند، زن حتي اگر در ظاهر مطيع همسرخود باشد،  در قلب و ذهن خود بذر کينه را مي کارد و کم کم نسبت به شوهر خود بي احساس و سرد مزاج مي شوند. 

راهکارهاي اساسي براي زناني که مي گويند " هيچ احساسي به شوهرم ندارم "
راه چاره و راهکارهاي اساسي هر مشکلي در عوامل ايجاد کننده آن، نهفته است. بنابراين براي اينکه از يک زندگي سرشار از عشق و محبت بهره مند شويد، لازم است که راه کارها را بدانيد. زناني که عنوان مي کنند " هيچ احساسي به شوهرم ندارم" اما هنوز در آن رابطه و زندگي مانده اند، پس هنوز کورسوي اميدي در دل دارند که آن رابطه، گرما و حرارت روزهاي ابتدايي زندگي را بيابد. اگرچه وجود فرزندان نيزيکي از پايه هاي اساسي تحکيم زندگي زناشوئي است. اما همچنان بر اين باوريم که باقي ماندن افراد دريک رابطه سرد و بي احساس، اميدواري براي بازگشت دوران طلايي آن رابطه است. پس اين اميد را دست کم نگيريد و از همين لحظه شروع کنيد.

1ــ با خود صادق باشيد؛ شما هنوز در رابطه هستيد
در وهله اول صادقانه موقعيت خود را بررسي کنيد. شما با اينکه اظهار مي کنيد هيچ احساسي به شوهرم ندارم، اما هنوز آن مرد را شوهر خود خطاب مي کنيد. بنابراين کمي فکر کنيد. شما با گفتن همين جمله هم نسبت به او احساس داريد. او شوهر شما است. يعني نفر اول زندگي متاهلي شما. به اين نکته توجه کنيد.او همان کسي است که براي برآوردن تمام نيازهاي انساني خود با او همقدم شده ايد. بنابراين بايد تمام احساس شما متعلق به او و تمام احساسات او بايد متوجه شما باشد. براي بازپس گيري اين حق مسلم خود از زندگي زناشوئي، پا پس نکشيد.

2ــ خجالت نکشيد؛ تمام ناراحتي ها و نيازهاي خود را بازگو کنيد
با همسر خود بدون پيش داوري و بدون بغض و غرض ورزي صحبت کنيد. تمام نگراني ها و دلخوري هاي خود را براي او بيان کنيد.. نيازهاي عاطفي و جنسي خود را با او در ميان بگذاريد. او محرم ترين فرد زندگي شما است.  احساسات خود را با او در ميان بگذاريد. براي تقويت احساسات تضعيف شده خود، از خودِ او کمک بگيريد. او تنها کسي است که مي تواند خود را در دل شما جا کند و احساسات از دست رفته شما را به شما بازگرداند.

3ــ از توانمنديهاي خود بيشترين بهره را ببريد
هميشه به دنبال اين نباشيد که تقصيرات شوهر خود را ليست کرده و مرتبا با خود تکرار کنيد. کمي از توانمنديهاي خود استفاده کنيد. تلاش خود را بکنيد تا به روابط خود گرما و حرارت بيشتري ببخشيد. ابتکار عمل را در دست بگيريد. برنامه ريزي کنيد و از همسرتان بخواهيد که او نيز طبق برنامه پيش برود. براي اوقات فراغتتان برنامه مشترک داشته باشيد. هرآنچه باعث ايجاد صميميت بيشتر ميان شما مي شود را با انرژي و انگيزه بيشتري انجام دهيد. ايجاد صميميت مهمترين چيز در استحکام زندگي است.

4ــ همسر خود را با دنياي احساس زنان آشنا کنيد
بزرگترين مشکل زندگي مشترک اين است که مرد و زن از دو دنياي متفاوت، پا در يک زندگي مشترک مي گذارند. بدون اينکه با اختلافات و تفاوت هاي يکديگر آشنا شده باشند. بسياري از سوءتفاهمات از همين عدم آگاهي نشات مي گيرد. بنابراين به جاي اينکه نداشتن احساس نسبت به همسر را در ذهن خود حک کنيد. کمي همت کرده و همسرتان را به دنياي احساسات زنانه دعوت کنيد. در اين صورت او روحيات و حساسيت هاي شما را بيشتر درک خواهد کرد

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 13 =
*****