بدون تردید هدفمندی یارانهها امری قطعی و ضروری است، اما اگر این موضوع به طور تک بعدی اجرا شود، قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
بدون تردید هدفمندی یارانهها امری قطعی و ضروری است، اما اگر این موضوع به طور تک بَعدی اجرا شود، قطعا به شکست منتهی خواهد شد. برای روشن شدن مطلب، به این دو نمونه و تجربه کشور مراجعه میکنیم:
تجربه اول سال 89
قبل از طرح هدفمندی یارانه بنزین سال 89 ، نرخ ارز 1020 تومان بود، بنزین داخل 100 تومان و بنزین فوب(قیمتی که زمان تحویل برای صادرات به کشتی تحویل داده میشود) 60 سنت (618 تومان) محاسبه میشد. یعنی دولت به ازای هر لیتر بنزین 518 تومان (تفاوت نرخ بنزین داخل و خارج) یارانه پنهان پرداخت میکرد.
اما تنها یکسال بعد از هدفمندی، نرخ ارز به 2500 تومان رسید. میانگین قیمت بنزین (آزاد و دولتی) 490 تومن شد (70 درصد 400 تومن و 30 درصد 700 تومن) و قیمت فوب 76 سنت (1900تومن) شد. جالب است، تنها پس از یک سال از طرح هدفمندی یارنهها، دولت به ازای هر لیتر بنزین 1410 تومان (تفاوت نرخ بنزین داخل و خارج) یارانه پرداخت میکند!
تجربه دوم سال 98
قبل از هدفمندی یارانه بنزین در سال 98، نرخ ارز 11513 تومان بود. قیمت بنزین در داخل 1000 تومان و بنزین فوب 43 سنت (4950 تومان) بود، یعنی دولت به ازای هر لیتر بنزین 3950 تومان (تفاوت نرخ بنزین داخل و خارج) یارانه پرداخت میکرد!
اما تنها یکسال بعد از هدفندی، نرخ ارز به 26930 رسید، قیمت بنزین در کشور به طور میانگین (آزاد و دولتی) 1950 تومان (70درصد 1500، 30 درصد 3000 تومن) و قیمت فوب به 30 سنت کاهش یافت؛ اما ارزش ریالی آن به 8079 تومن افزایش پیدا کرد. یعنی دولت به ازای هر لیتر 6129 تومان (تفاوت نرخ بنزین داخل و خارج) یارانه پرداخت میکرد.
با بررسی تفاوت قیمتهای دلاری و ریالی، شاهد کاسته شدن روز به روز ارزش پول ملی و درنتیجه افزایش پرداخت یارانه هستیم. یعنی طی 10 سال قیمت بنزین فوب از 60 سنت به 30 سنت کاهش یافت؛ اما یارانه پرداختی دولت برای بنزین از 518 تومان به 6129 تومان افزایش پیدا کرد! در حالی که اساسا، هدفمندی یارانه در بخش بنزین برای کاهش یارانه پرداختی از سوی دولت بود.
اما چرا این اتفاق افتاد؟
پاسخ به این سوال را باید در بانکها جستجو کنیم. رشد نقدینگی کشور طی یک دهه، از 354 هزار میلیارد تومان درسال 90 با افزایش 1264 دردصدی به 4832 هزار میلیارد تومن در سال 1400 رسید. اما طی همین مدت، اقتصاد ایران نتوانسته رشد با ثباتی را تجربه کند و در طول این مدت تولید ناخالص داخلی بدون احتساب بخش نفت تنها 12 درصد افزایش یافتهاست. در نظر گرفتن بخش نفت در محاسبه تولید ناخالص داخلی شرایط را بدتر میکند؛ بهگونهای که تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت در طی ده سال گذشته هیچ رشدی را نشان نمیدهد.(1)
اما این رشد نقدینگی به کجا رفته؟
با توجه به آمار بیان شده از رشد ناچیز تولید ناخالص ملی مشخص است که این نقدینگی در جایی غیر از بخش تولید جریان یافته است، طبق آمار بانک مرکزی 70 درصد سپردهها متعلق به 1 دردصد از جامعه است. ناگفته پیداست وقتی 70 درصد سپردههای کشور تنها در دست 1 درصد جامعه باشد، یعنی رانتها و فسادهای گسترده در اقتصاد کشور وجود دارد.
بنابراین، آنچه دولت باید در اجرای طرح هدفمندی مورد توجه جدی و اولویت قراردهد، مقابل با خلق پول بانکهاست. چه اینکه این بیضابطه بودن خلق پول توسط بانکهای کشور( اعم از خصوصی و دولتی) در عین حال که موجب افزایش تورم میشود، اختلاف طبقاتی را نیز تشدید میکند.
کما اینکه رهبر انقلاب به این نکته اشاره فرمود: «به مشکل نظام بانکی بهطور جدّی باید رسیدگی بشود؛ این حرفی است که همه میزنند، اگر چنانچه ما میتوانستیم با هنرِ هدایت این نقدینگی به کارهای سازنده و مفید، کشور را پیش میبردیم، این نقدینگی نعمت بزرگی بود؛ الان یک بلای بزرگی است؛ واقعاً یک چیز خیلی خطرناکی است، به نظر من مسئلهی بانکها و بخصوص تکیهی روی مسئلهی نقدینگی احتیاج دارد به یک کارگروه دانا، حسّاس، پُرکار، خطرپذیر و شجاع؛ دولت یک کارگروهی تشکیل بدهد، یک کارگروه قویّ فعّالِ "شبوروز" کار، معیّن بشوند فقط برای اینکه فکر کنند ببینند با مسئلهی بانکها و با مسئلهی نقدینگی چهجوری بایستی برخورد کنند، البتّه کارگروهی که بخواهند بنشینند و هفتهای یک جلسه داشته باشند، فایده ندارد، باید یک کارگروه دائمِ شبانهروزی از آدمهای فعّال تشکیل بشود، بنشینند واقعاً کار کنند، فکر کنند، سرِ یک ماه، دو ماه، سه ماه یک برنامهی کاری روشنی مشخّص کنند و بیاورند بدهند به آقای رئیسجمهور، دستور اقدام داده بشود و بلافاصله مشغول عمل بشوند؛ یعنی یکچنین چیزی "لازم" است.» (2)
با این وصف از آنجاییکه افزایش قیمتهایِ ناشی از حذف ارز ترجیحی را، نمیتوان همواره با سیاستهای دستوری کنترل کرد، مبارزه با خلق پول نظام بانکی امری بسیار جدی است که در صورت سادهانگاری قطعا در مدت زمان بسیار کوتاه، ضربه مهلکی به طرح هدفمندی یارانهها وارد خواهد نمود.
پینوشت؛
1. اقتصاد آنلاین https://b2n.ir/s20147
2. رهبر انقلاب 24/4/1397
از آنجایی که افزایش قیمتهایِ ناشی از حذف ارز ترجیحی را نمیتوان همواره با سیاستهای دستوری کنترل کرد، مبارزه با خلق پول نظام بانکی امری بسیار جدی است که در صورت سادهانگاری قطعا در مدت زمان بسیار کوتاه، ضربه مهلکی به طرح هدفمندی یارانهها وارد خواهد نمود.