مقام عصمت، از مقامهای مسلم اهل بیت علیهم السلام است که بر آن دلیلهای عقلی و نقلی زیادی وجود دارد و این مقام، هیچگونه منافاتی با مقام مناجات ایشان با خدا ندارد.
عصمت ائمه علیهم السلام، یکی از مسلمات بین شیعیان و برخی از اهل تسنن[1] است. بر این مدعا، علاوه بر ادله عقلی بر عصمت امام علیه السلام، آیات و روایات فراوانی وجود دارد.[2]
عصمت در اصطلاح یک حالت و ملکه نفسانی و نیرویی درونی است که شخص را از هر گونه گناه، حتی اندیشه در آن باز میدارد.[3]
پس به یقین، اهل بیت علیهم السلام از عصمت تام الهی برخوردار هستند و خداوند حکیم و عالم، پیروی همه جانبه از آنها را واجب کرده است،[4] بنابراین اگر امامان علیهم السلام معصوم نباشند، پیروی مطلق از آنها نقض غرض خدا خواهد بود؛ زیرا احتمال خطا در آن ها قطعی است. غرض از فرستادن رسول و امام، ارشاد مردم به مصالح واقعی و بازنگه داشتن مردم از فساد است، پس اگر خود رسول معصوم نباشد، هرگز این غرض محقق نخواهد شد.[5]
در این بین آنچه در ظاهر دیده میشود، برخی از سخنان اهل بیت علیهم السلام، نشان از گناه و نافرمانی میدهد و این به ظاهر با عصمت امام سازگاری ندارد؛ بنابراین باید مقام و نوع این گونه روایات و مناجات، معلوم شود.
تفاوت مقام و رتبه انسانها
بر اساس آیه «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم؛[6] گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.» مراتب انسانها نسبت به یکدیگر متفاوت است. هر کسی از تقوای بیشتری برخوردار باشد، در مرتبه بالاتری قرار دارد، همان طور که مراتب پیامبران نیز متفاوت است.[7]
بر همین اساس هر چه مقام و منزلت انسان افزایش پیدا میکند، اعمال قبلی خود را مایه شرمندگی میداند؛ هر چند آن اعمال، عبادت بوده باشد. درست مانند بچهای که هر چه رشد میکند، کارهای قبلی خود را سبک دانسته و سعی در انجام اعمال بهتری دارد. این همان معنای جمله مشهور «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِين؛[8] خوبیهای انسانهای نیکوکار، گناهان مقرَّبان است.»
عدم منافات اعتراف به گناه با عصمت
بر اساس تفاوت مقام انسانها، روایاتی که در این زمینه از اهل بیت علیهم السلام در مقامهای مختلفی از جمله مقام مناجات و دعا با خداوند متعال صادر شده است از همین نوع میباشد.
برای نمونه به مناجات امام موسی کاظم علیه السلام اشاره میشود. راوی گوید: امام موسی کاظم علیه السلام، بعد از نماز ظهر به سجده رفته و با گریه و صدای اندوهناک، چنین مناجات کرد: «رَبِّ عَصَيْتُكَ بِلِسَانِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَأَخْرَسْتَنِي وَ عَصَيْتُكَ بِبَصَرِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَأَكْمَهْتَنِي...؛[9] پروردگارا! با زبانم نافرمانی کردم، به عزتت قسم اگر میخواستی، زبانم را لال میکردی! و با چشمم گناه کردم و به عزتت قسم اگر میخواستی چشمانم را کور میکردی و...»
امام علیه السلام در مقام مناجات با خدای مهربان، خود را هیچ دانسته و حتی وجود خود را در مقابل عظمت خداوند متعال، گناه به حساب آورده است. بنابراین در مقام مناجات، اعمال خود را در مقابل عظمت خدا و نعمتهای بیکران او، گناه به حساب میآورد. از طرفی با نظر به فقر ذاتی خود و مراتب قبلی کمالاتش، اعمال قبل را گناه به حساب آورده، پس در مقابل خدا ادب کرده و با زبان گناه کار با او مناجات میکند، نه آن گناهانی که در نظر انسانهای عادی است و گاه به آن مبتلی میشوند؛ بلکه این مقامی است که از درک انسانهای عادی خارج است. برای نزدیکی به ذهن، مانند بندهای است که تمام هستیاش از آن مولاست، بنابراین هر آنچه را برای مولی هدیه میبرد، با خطاکار دانستن خود، از او معذرت خواهی میکند.[10]
بنابراین ائمه علیهم السلام در عین اینکه دارای مقام عصمت تام از طرف خدا بودند، در مقام مناجات با خداوند، خود را از همه کوچکتر میدیدند، به همین خاطر خوبیهای خود را در مقابل عظمت الهی ناچیز میدانستند و از کمی آن از درگاه الهی طلب بخشش میکردند.
پی نوشت
[1]. دلائل النبوة، بیهقی، ج1، ص171.
[2]. سوره احزاب، آیه33.
[3]. راهنماشناسی، مصباح، ص121.
[4]. سوره نسا، آیه59.
[5]. پژوهشنامه فلسفه دین، سال1399، ش1، مقاله بررسی و نقد براهین نقض غرض، حسین اترک، ص219.
[6]. سوره حجرات، آیه13.
[7]. سوره بقره، آیه253.
[8]. کشف الغمة، اربلی، ج2، ص254.
[9]. کافی، کلینی، ج3، ص326.
[10]. رک، مقاله «امام معصوم و اعتراف به گناه»، عالم زاده نوری.
از مسلمات بین شیعه و برخی از اهل تسنن، عصمت ائمه علیهم السلام است. اما این که امامی در مقام مناجات، خود را گناه کار معرفی میکند؛ منافاتی با مقام عصمت ندارد؛ زیرا مراد، گناهان عادی دیگر انسانها نیست، علاوه بر این که در مقام مناجات هر عملی، گناه به حساب میآید؛ چرا که همه چیز از آن خداست.