زهر رسانه‌ای؛ از مرد عنکبوتی تا عنکبوت مقدس

07:40 - 1401/03/12

آیا کشورهای غربی اجازه ساخت و تولید فیلم مشابهی که جنایت یک نفر را به همه‌ی افراد یا دین آن جامعه تعمیم می‌دهد، ساخته شود؟ آیا حاضر می‌شوند آن فیلم را در جشنواره‌های خود اکران و به آن جایزه دهند؟ قطعا چنین نیست

زهر رسانه‌ای؛ از مرد عنکبوتی تا عنکبوت مقدس

اکران فیلم "عنکبوت مقدس" در جشنواره فیلم کن با بازی زهرا امیرابراهیمی، حواشی زیادی در جامعه‌ی ایران و رسانه‌ها به همراه داشته است. هرچند خود فیلم هنوز به‌ صورت عمومی نمایش داده نشده، اما تیزر و پوستری که برای این فیلم طراحی شده، حکایت از یک عقده‌گشایی مذهبی و سیاسی دارد.

این فیلم بر اساس یک تراژدی واقعی نوشته و ساخته شده و به ماجرای قاتلی به ‌نام سعید حنایی می‌پردازد که در سال‌های 79 و 80 مرتکب قتل‌های زنجیره‌ای در مشهد می‌شود.

سعید حنایی در سال 81 و پس از گذراندن روند قضایی خود، محکوم به اعدام می‌شود و حکمش در همان سال اجرا می‌گردد. در مورد این ماجرای غم‌انگیز، پیش از این نیز، مستندی در سال 80 و یک فیلم سینمایی در سال 98 در ایران ساخته و به نمایش درآمده است.

پرونده‌ی سعید حنایی قطعا مسأله‌ای نبود که حاکمیت و قوه‌ی قضاییه با آن مماشات کند؛ به همین‌ جهت دادگاه او را به اشدّ مجازات یعنی اعدام محکوم کرد.

این قاتل زنجیره‌ای کارگری بود که بازخوانی شخصی و برداشتی غلط از دین و مذهب داشت و قتل‌های خود را با انگیزه‌های دینی توجیه می‌کرد که مورد تایید هیچ‌کدام از مراجع تقلید و حکومت جمهوری اسلامی ایران نبوده است.

اما سوال اصلی اینجاست که چرا باید برای این سوژه، فیلمی ساخته شود که در آن اعتقادات شخصی و غلط یک قاتل به جامعه‌ی مذهبی یک کشور تعمیم و نسبت داده شود؟

اگر اعتقادات این قاتل برخواسته از مذهب بوده باشد، باید قتل‌های مشابهی توسط جامعه مذهبی ایران، به خصوص روحانیون و کسانی که در متون مذهبی تخصص و فعالیت مستقیم دارند به وقوع می‌پیوست، اما هیچ وقت این اتفاق نیفتاده است.

نکته دیگر اینجاست؛ اگر یک فرانسوی، امریکایی، انگلیسی، آلمانی و ... یا یک مسیحی، یهودی، لائیک و ... جنایات مشابهی انجام دهد، کدام کارگردان و هنرمندی در مورد این اتفاقات فیلم می‌سازد و اکثریت جامعه‌ی خود و یا کلیساها را قاتل‌پرور و یا خشونت طلب نشان می‌دهد؟

البته هزاران جنایتِ بدتر و ترسناک‌تر توسط افراد و دولت‌های این جوامع و افراد منتسب به ادیان مختلف به وقوع پیوسته است.

برای مثال در یک سال گذشته، حوادثی مانند پیدا شدن بقایای صدها نفر، از جمله صدها کودک، در نزدیکی محل سابق چهار مدرسه شبانه‌روزی بومیان سرخ‌پوست کانادایی، که توسط کلیسا اداره می‌شده است، در این کشور کشف شد. یا حادثه تیراندازی تگزاس که منجر به کشته شدن 21 نفر از دانش‌آموزان و معلمان یک مدرسه گردید و جنایات دیگری که در این یادداشت کوتاه نمی‌گنجند.

به‌ عبارت دیگر آیا این کشورها اجازه می‌دهند فیلم مشابهی که جنایت یک نفر را به همه‌ی آن جوامع یا به دین مسیحیت و یهودیت تعمیم می‌دهد، در آن کشورها ساخته شود؟ آیا حاضر می‌شوند آن فیلم را در جشنواره‌های خود اکران و به آن جایزه دهند؟ قطعا چنین نیست و سابقه‌ی آن‌ها در دموکراسی و آزادی‌بیان، نشان می‌دهد که تنها کشورهای خاورمیانه و اسلامی، به ویژه ایران، محوریت این‌گونه سیاه‌نمایی‌ها و توهین‌ها به یک جامعه و تفکر مذهبی است.

این در حالی است که کارگردانان آمریکایی، کشورشان و مردمش را ناجی دنیا و ابرقهرمان نشان می‌دهند و فیلم‌هایی مانند انتقام‌جویان، کاپیتان آمریکایی، سوپرمن، مرد عنکبوتی و ... می‌سازند و در مقابل بعضی کارگردانانِ خودباخته‌ی ایرانی، به‌خاطر تشویق و دریافت جایزه از این کشورها، فیلم‌هایی مانند عنکبوت مقدس می‌سازند که خروجی اصلی آن ایران‌هراسی و سیاه‌نمایی کشورشان است.

در پایان به نقل مطلبی از شیخ حسین انصاریان می‌پردازیم که ایشان در یک اقدام بشردوستانه، اخلاقی و اسلامی با 4000 زن بدکاره مصاحبه و آسیب‌شناسی انجام داده و به توبه، ازدواج و تشکیل خانواده‌ی آن‌ها کمک کرده است.

ایشان اعتقاد دارند این زنان بیمار هستند و اقتضای بیماری‌شان آن است که باید طبیب به سراغ آن‌ها برود و پیگیر درمانشان بشود.

 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 3 =
*****