علی، گوهر درخشان دریای فضیلت

17:42 - 1401/04/13

علاوه بر فضیلت های بسیاری که برای مولای متقیان علی علیه السلام است؛ فضائل ده‌گانه امیرالمومنین علیه السّلام نیز آن حضرت را خورشید بی بدیل تاریخ بشریت کرده است. این فضائل ده‌گانه عبارتند از: فتح قلعه خیبر، ابلاغ سوره برائت، یوم الانذار، اولین مسلمان، حدیث کساء، لیله المبیت، حدیث منزلت، حدیث ولایت، سدّ الأبواب و حدیث غدیر.

امیرالمومنین

امیرالمومنین علیه السّلام که مایه فخر خداوند بر عالمیان است دارای چنان فضائل بی‌شماری است که پیامبر در توصیف آن فرمودند: «لَوْ أَنَّ اَلرِّيَاضَ أَقْلاَمٌ وَ اَلْبَحْرَ مِدَادٌ وَ اَلْجِنَّ حُسَّابٌ وَ اَلْإِنْسَ كُتَّابٌ مَا أَحْصَوْا فَضَائِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَم؛[1] اگر همه درختان باغ‌ها قلم شوند، و تمام دریاها مرکب، و جن‌ها حسابگر و انسان‌ها نویسنده گردند، نمی توانند فضایل علی علیه السلام را شماره کنند.»

تمام فضائل امیرالمومنین علیه السّلام در دسترس ما نیست؛ چراکه پیامبر خطاب به آن حضرت فرمود: «علی جان! تو به عیسی بن مریم شبیه هستی و اگر ترس از این نبود که گروه‌هایی از امتم درباره تو همان را گویند که مسیحیان درباره عیسی گفتند، درباره تو چیزهایی می‌گفتم که از میان مردم عبور نکنی، مگر آنکه خاک پایت را برای تبرک برداشته و توتیای چشم کنند.[2]

دستمان از تمام آن فضائلی که پیامبر فرموده نیز کوتاه است؛ زیرا بسیاری از آن‌ها را دوستان حضرت از ترس کینه وزان نقل نکرده‌اند تا به ما برسد و بسیاری دیگر را دشمنان حسود کتمان کرده‌اند؛ ولی همان مقداری که در دسترس ماست کافی است تا پی به عظمت اقیانوس وجودی آن امام همام ببریم.

عبدالله بن عباس که او را حبر الامه (دانشمند امت) نامیده‌اند و مورد احترام اهل تسنن نیز است، به دلیل شنیدن همین فضائل از پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله، امیرالمومنین را افضل از همه اصحاب پیامبر دانسته و خود، راوی بسیاری از این فضائل است.

ابن عباس فضائل ده‌گانه‌ای از امیرالمومنین علیه السّلام را که اختصاص به آن حضرت دارد و دست دیگران از آن‌ها کوتاه است بیان کرده است:

عمرو بن میمون نقل کرده که در آن زمان که هنوز عبدالله بن عباس سالم بود و بینایی خود را از دست نداده بود، نزد وی نشسته بودم که نُه گروه نزد وی آمده و گفتند: ابن عباس، با تو سخنى داریم، از این‌رو یا همراه ما بیا و یا اطراف خود را خلوت کن تا سخن بگوییم.

ابن عباس همراه ایشان به کنارى رفتند و به صحبت پرداختند. ما نمی‌دانستیم چه می‌گفتند؛ ولی بعد از مدت زمانی ابن عباس آمد، در حالى که لباس خود را تکان مى داد، و مى گفت: اف، تف بر ایشان که بدگویى مردى را مى کنند که دارای بیش از ده فضیلت است؛ فضایلى که احدى آنها را دارا نیست و از فقط مخصوص اوست.

درباره شخصى بدگویى مى کنند که در جنگ خیبر پیامبرصلى الله علیه وآله درباره اش فرمود: فردا کسى را به جنگ خواهم فرستاد که خدا، هرگز او را خوار و رسوا نمى کند، او خدا و رسول را دوست مى دارد، خدا و رسولش نیز او را دوست مى دارند. در این هنگام گردن ها کشیده شد و هر کدام از اصحاب مى خواست که این فضیلت نصیب او شود، اما پیامبر فرمود: على کجاست؟ حضرت در حالى که چشمان مبارکش درد مى کرد و نمى توانست ببیند به نزد پیامبر آمد و رسول خدا ابتدا با آب دهان خود چشمان او را بهبودی بخشید و سپس پرچم را سه بار به اهتزاز درآورد، آنگاه آن را به امیرالمومنین داد. آن حضرت رفت و پس از پیروزى و کشتن «مرحب» خیبرى پهلوان یهودی، بازگشت.

ابن عباس گفت: پیامبر فلانى را (ابوبکر)، براى خواندن سوره توبه بر مشرکان مکّه روانه ساخت، ولى امیرالمومنین علی علیه السّلام را به دنبال او فرستاد که از او بگیرد و فرمود: ابلاغ سوره برائت را مردى باید انجام دهد که او از من و من از او باشم.

ابن عباس در ادامه گفت: پیامبر در «یوم الانذار» به عمو و عموزادگانش فرمود: کدام یک از شما حاضر است در دنیا و آخرت با من همراهى و دوستى کند؟ همه امتناع کردند بجز على علیه السّلام که در اوج شکوه و عزت برخاست و گفت: من در دنیا و آخرت، همکارى و دوستى با تو خواهم نمود، در این هنگام پیامبر فرمود: علی جان، تو ولىّ من در دنیا و آخرت خواهى بود. سپس پیامبر برای مرتبه دوم رو به آنها کرده و فرمود:
کدام یک از شما حاضر است همراهى و دوستى مرا، در دنیا و آخرت به عهده گیرد؟ همگی از یاری پیامبر امتناع کردند، ولى امیرالمومنین دوباره برخاست و گفت: من، در دنیا و آخرت به شما کمک و دوستى خواهم نمود. نگین خاتم هستی به او فرمود: تو ولىّ من در دنیا و آخرت خواهى بود.

ابن عباس گفت: على علیه السّلام نخستین شخص، پس از خدیجه سلام الله علیها بود که ایمان آورد و به همراه پیامبر نماز خواند.

امیرالمومنین

حَبرُالأمّه فضیلت دیگر را ماجرای حدیث کساء دانسته و گفت: پیامبر عباى خود را بر على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام افکند و فرمود: «خداوند چنین اراده کرده که هرگونه ناپاکى را از شما اهل بیت علیهم السلام بزداید، و پاکیزه و طاهر سازد.»

ابن عباس گفت: امیرالمومنین جان خود را در «لیلة المبیت» به خاطر خدا بذل کرده و در معرض فروش قرار داد، لباس پیامبر را پوشید و در جاى او خوابید، مشرکان به او سنگ مى زدند و اینگونه جان پیامبر و در حقیقت تمام اسلام را نجات داد.

فضیلت دیگر را اینچنین بیان کرد: زمانی که پیامبر صلى الله علیه وآله براى جنگ تبوک حرکت کرد و مردم نیز همراه با حضرت از مدینه خارج شدند، پیامبر، برای دفاع از شهر تنها امیرالمومنین را باقی گذاشت که این امر شماتت بعضی از اصحاب را بدنبال داشت و چنان سرزنش کردند که على علیه السّلام گریه کرد. در این هنگام پیامبر به وی فرمود: «آیا راضى نیستى که تو براى من همچون هارون براى موسى باشى؟ با این تفاوت که پس از من، پیامبرى نیست. رفتن من سزاوار نیست، مگر این که تو همچون هارون که در نبود موسی خلیفه او بود، خلیفه و جانشین من باشى». [این حدیث در منابع شیعه و سنی به «حدیث منزلت» شهره است و در اعتبار آن همین بس که حاکم حسکانی؛ عالم بزرگ اهل تسنن بگوید: استادم ابوحازم حافظ عبدوی برای این حدیث بیش از پنج هزار سند روایت کرده است][3]

ابن عباس گفت: تنها کسی که پیامبر صلى الله علیه وآله خطاب به او فرمود: «أَنْتَ وَلِىُّ کُلِّ مُؤْمِن بَعْدِى وَ مُؤْمِنَة؛ تو ولىّ تمام مؤمنان، پس از من خواهى بود» علی علیه السّلام بود.

مفسر مشهور اسلام در ادامه ماجرای «سَدُّ الأبواب» چنین نقل کرد: پیامبر تمام درهایى را که به مسجد باز مى‌شد، مسدود ساخت؛ غیر از درب خانه امیرالمومنین، و تنها امیرالمومنین می‌توانست از درب خانه خود مستقیما وارد مسجد شود. حتی غاصبان خلافت وقتی با ممانعت پیامبر مبنی بر بسته نشدن درب خانه خود مواجه شدند، تقاضا کردند به اندازه روزنه‌ای به داخل مسجد راه داشته باشند، ولی پیامبر فرمودند: امر خداوند است که بجز علی علیه السّلام چنین حقی برای کسی نیست.

در انتها به عنوان فضیلت دهم حدیث غدیر را چنین یادآور شد: پیامبر در شأن امیرالمومنین فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَاِنَّ مَوْلاهُ عَلِىّ؛ هرکس من مولا و سرپرست اویم، سرپرست و مولایش على است.»

این روایت را بزرگان اهل تسنن نقل کرده و بر صحت آن اذعان کرده‌اند.[4]

پی نوشت:
[1] بحارالانوار، ج40، ص49.
[2] کافی، ج8، ص57.
[3] شواهد التنزیل، ج1، ص195.
[4] مسند احمد، ج4، ص281.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****