در انتساب رساله «عدم سهو النبی» به شیخ مفید تردید جدی وجود دارد. با این وجود حتی اگر بپذیریم این رساله توسط شیخ مفید نگاشته شده است، مطلبی علمی و روندی متداول بین اندیشمندان است که دلالتی بر طعن و مذمت شیخ صدوق ندارد؛ زیرا ایشان قائل به عصمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله هستند و سهوی که ایشان بیان کردهاند با عصمت جمع میشود.
شیخ مفید(ره) شاگرد شیخ صدوق(ره)، بر برخی آموزههای استاد خویش اشکالاتی را مطرح کرده است و همین مسئله سبب شده برخی از متفکران مغرض، از این مباحث علمی و منطقی، سوء استفاده نموده و شیخ صدوق و مکتب شیعه را مورد هجمهی ناجوانمردانه قرار دهند.
در این راستا، سید کمال حیدری[1] با استناد به متنی از شیخ مفید، به شیخ صدوق میتازد و ایشان را ناقصالعقل و ضعیف الرأی و دیوانه دانسته و به دنبال آن با تمسخر، مکتب شیعه را مورد هجمه قرار داده است؛ چراکه شیخ صدوق صاحب کتاب «من لایحضره الفقیه» از کتب اربعه شیعه است و او با هجمه علیه ایشان، در واقع به اعتبار شیعه هجوم میبرد.
سید کمال عبارت «إِنَّ شيعيّاً يَعْتَمِدُ علي هذا الحديثِ فِي اَلْحُكْمِ عَلي النَّبِيِّ صلّي اللّهُ عليه و آلِهِ بِالغَلَطِ وَالنَّقْصِ وارْتِفَاعِ العِصْمَةِ عَنْهُ مِنَ العِنادِ لَناقِصُ اَلْعَقْلِ ضَعِيفُ الرَّأْيِ قَرِيبٌ إِلَي ذَوِي اَلْآفَاتِ اَلْمُسْقَِطَةِ عَنْهُم اَلتَّكْلِيفَ؛[2] اگر شیعهای با اعتماد بر این حدیث(حدیث سهو النبی) بر اشتباه و نقص پیامبر و عصمت نداشتن ایشان از روی دشمنی حکم کند، چنین شخصی دارای عقل ناقص، رأی سست و نزدیک به آفاتی است که تکلیف را ساقط میکند.» را مستند ادعای خویش قرار داده است. این متن در رسالهای به نام «عدم سهو النبی» که منسوب به شیخ مفید است، آمده است.
در بررسی این مطلب میتوان به چهار نکتهی زیر اشاره کرد؛
1- در صحت انتساب رساله «عدم سهو النبی» به شیخ مفید، نزد برخی علمای شیعه، تردید جدی وجود دارد.[3]
2- بر فرض صحت انتساب، سید کمال، نسبت به متنی که بدان استناد میکند، انصاف را رعایت نمیکند؛ او بخشی از این مطلب را که مورد علاقه خودش است، میخواند و توضیح میدهد و بخشی که مناسب با عقایدش نیست را رها میکند و این خلاف رعایت تقوا در بیان منصفانه است.
3- در این متن، شیخ مفید شیعهای که معتقد به خطا، نقص پیامبر و عدم عصمت ایشان از روی عناد باشد را با اوصافی مانند نقصان عقل و... توصیف میکند، در حالی که شیخ صدوق(ره) قطعاً مصداق چنین شخصی نیست؛ چراکه ایشان قائل به عصمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و حتی سهوی که به ایشان نسبت داده شده است نیز سهوی است که منافاتی با عصمت ندارد؛ زیرا به بیان شیخ صدوق، سهو پيامبر خدا صلّىاللَّهعليهوآله مانند سهو مردم نيست و سهو آن حضرت از جانب خداوند است و جز اين نيست كه خداوند متعال آن حضرت را دچار فراموشى میسازد تا معلوم شود كه او انسانى است مانند ساير آدميان.[4]
4- به فرض اینکه بپذیریم رساله مورد بحث، متعلق به شیخ مفید بوده و شیخ صدوق توسط شیخ مفید چنین توصیف شده است، اما این مطلب خدشهای به مکتب شیعه و نیز شیخ صدوق نمیزند؛ زیرا اختلاف نظر بین متخصصان در هر دین و مذهبی، امری طبیعی و رایج است و نیز اعتقاد سهوالنبی در صورت پذیرش آن، خدشه به ایشان در همین مورد می شود و لازمه آن، بی اعتباری شیخ صدوق و تمام آثار او نمی باشد.
پینوشت
[1] یکی از کسانی که مطالب انحرافی و غیر علمی در مورد برخی آموزههای دینی و علمای دین ارائه میدهد.
[2] شیخ مفید، عدم سهو النبی، ص32.
[3] yun.ir/1ba2z1
[4] مراجعه کنید به؛ بررسی نظریه «سهو النبی» شیخ صدوق