در اندیشه قرآنی، "ارتجاع" در گروه خاصی منحصر نشده است، بلکه قرآن کریم، هر اندیشه "غیر وحیانی" و مبتنی بر دنیاپرستی که موجب انحطاط انسانها و جوامع انسانی شود را اندیشه ارتجاعی می داند.
سخنرانی رهبر انقلاب در 14 خرداد امسال دارای یک نکته کلیدی و راهبردیِ بسیار مهم بود، نکتهای که به نظر میآید باید از این پس، سرلوحهی مبلغان و جهادگرانِ عرصه تبلیغ قرار بگیرد.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای طی این سخنرانی، در قالب توصیهای فرمودند: «نگذارید ردههای ارتجاع در کشور نفوذ کنند.» و "ارتجاع" را اینگونه تبیین نمودند: « وقتی میگوییم «مرتجع»، ذهن بعضیها میرود به کسی که یک عرقچینی بر سرش است؛ نه، مرتجع آن کسی است که در سیاست و سبک زندگی، تابع سیاست و سبک زندگی غربی است؛ این مرتجع است. این [وضع] در کشور ما بود؛ در دوران حاکمیّت فاسد و وابستهی پهلوی، سبک زندگی غربی در کشور بود، انقلاب آمد آن را پس زد؛ هر کس به آن برگردد مرتجع است.»
آیا این معنای بکار برده شده برای "ارتجاع" در کلام رهبری ریشهای قرآنی دارد؟ از حیث لغت "ارتجاع" یعنی هر اندیشه ای که نتیجه اش عقبگرد و پسرفت انسان باشد.
از نگاه قرآن کریم، مکاتب غیر وحیانی و مادی، موجب انحطاط و عقب گرد انسانها میشوند، مکاتبی که به لحاظ ماهوی همواره در تقابل با گفتمان وحیانی قرار دارند، چه اینکه این مکتب تنها بر محور خداست و بر پایه حقّ استوار می باشد.
اما مکاتب مادی محوریتی جز خدا دارد و همین در باطل بودنش کفایت دارد، لذا قرآن کریم، مومنان را از تبعیت اندیشه و سبک زندگیِ مبتنی بر مکاتب مادی و غیر وحیانی، برحذر میدارد.
قرآن کریم میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِينَ بَلِ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر از كسانى كه كافر شدهاند اطاعت كنيد، شما را به عقب باز مىگردانند و سرانجام زيانكار خواهيد شد.» (1)
نکته قابل تامل این است که تفکر غیر وحیانی لزوما به معنای لیبرالیسم و کمونیسم و فمینسم و... نباید معنی شود، بلکه هر تفکری که انسان را از تحت اطاعت و عبودیت الله منحرف سازد، هرچند به نام دین، در تفکر مادی دسته بندی میشود: "يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر از جمعى از اهل كتاب اطاعت كنيد شما را پس از ايمان به كفر بازمى گردانند."(2)
البته قرآن کریم راه پیشرفت و تعالی را هم تبیین کرده وآن را اعتصام به خداوند و تبعیت از نسخه ای که کتاب خدا و پیامبر خدا معرفی نموده میفرماید:
"وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛و چگونه ممكن است شما كافر شويد با اينكه (در دامان وحى قرار گرفته ايد) و آيات خدا بر شما خوانده مى شود و پيامبر او در ميان شماست، (بنابراين به خدا تمسك جوييد) و هركس به خدا تمسك جويد به راه مستقيم هدايت شده است."(3)
پیروی از اندیشه و سبک زندگی جاهلی، همان چیزی است که قرآن کریم آن را ارتجاع توصیف می نماید: «انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ»، حال تفاوتی ندارد که این جاهلیت در گذشتههای تاریخی رخ دهد یا رنگ و لعاب مدرینته را داشته داشته باشد، اسلام و قرآن بر اندیشهی فساد زای پیش از خود تاخت و اگر امروز با تعابیری جدید و حمایت گروههای به ظاهر موجه همان اندیشه در حال نشر و گسترش باشد باز هم مصداق جاهلیت است.
به طور مثال میتوان به حمایت همه جانبهی نهادهای حقوق بشری و دولتهای مختلف دینا از قانون "همجنسگرایی" اشاره کرد، عملی که نه تنها در قرآن بلکه در کتاب مقدس هم شنیع شمرده شده است:
«آنان حقیقت خدا را به دروغ تبدیل کردند... لذا خدا آدمیان را تسلیم شهوات ننگین خودشان کرده است حتی زنها و مردها روابط طبیعی جنسی را به آنچه غیر طبیعی است تبدیل کردند...و در آتش شهوت برای هم جنسان خود سوختند مردان مرتکب کارهای زشت و ننگین با مردان دیگر شدند.(4)
باتوجه به آنچه بیان شد میتوان نتیجه گرفت: در اندیشه قرآنی، "ارتجاع" در گروه خاصی منحصر نشده است، بلکه قرآن کریم، هر اندیشه "غیر وحیانی" و مبتنی بر دنیاپرستی که موجب انحطاط انسانها و جوامع انسانی شود را اندیشه ارتجاعی می داند.
این تعریف قرآنی از ارتجاع که رهبر انقلاب آن را بیان داشتند، میتواند دربردارندهی طیف وسیعی از مکاتب و اندیشه ها باشد، مکاتب مادی و غیر وحیانی غربی، که امروزه آثار زیان بار اخلاقی و اقتصادی و سیاسیاش بر جوامع هر روز بیش از گذشته در حال عیان شدن است.
پینوشت:
1. آل عمران/۱۴۹
2. آل عمران/ ۱۰۰
3. آل عمران: ۱۰۱
4. رومیان 25:1-27