دین مجموعهای از قوانینی است که خداوند متعال برای هدایت انسانها وضع کرده است و هیچ گونه تعارضی با خواستههای فطری انسانها ندارد؛ هر چند برخی به خاطر زیاده خواهیها، آموزههای دینی را زیر سوال بردهاند.
دین، مجموعهای از قوانین است که خداوند برای هدایت انسانها، توسط پیامبران فرستاده است؛ زیرا انسان، به دلیل علم و دانش محدود و عدم احاطه بر مسائل گوناگون زندگی، از وضع قوانین برای رستگاری، عاجز است.
از طرفی زندگی انسان محدود به زندگی دنیایی نیست؛ بلکه به یقین ابد و قیامتی را در پیش دارد،[1] علاوه بر اینکه از قیامت اطلاعات محدودی در اختیار دارد، به همین خاطر انسان نیازمند قوانینی است که بتواند در دنیا زندگی آرام و راحت و در آخرت از رستگاری کامل برخوردار باشد.
تعارض قوانین الهی با هواپرستی دین ستیزان
در نگاه دین، قوانین الهی به دلیل مطابقت با فطرت و سرشت انسانها، هیچ تعارضی با خواستههای انسانی ندارد؛[2] اما برخی به دلیل زیادهخواهیها و تبعیت از فرهنگ غرب، خواستههای خود را در تعارض با دین میبینند، به همین علت تا جایی که میتوانند با دین مبارزه میکنند.
علت درگیری برخی دینستیزان، با آموزههای دین
یک. راحت طلبی
یکی از مهمترین علتهایی که انسان به طور معمول با دین و آموزههای دینی ستیز میکند، راحت طلبی اوست. قانون گریزی، طبیعت ثانوی انسان است بر این اساس تا جایی که میتواند انسان از قانون فرار میکند.
قرآن کریم در این باره میفرماید: «بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ؛[3] بلکه انسان میخواهد آنچه (از عمرش) در پیش است همه را به فجور و هوای نفس گذراند.» در مقابل، این قانون است که با قرار دادن همه انسانها، در مسیر واحد، از هرگونه هرج و مرجی جلوگیری میکند.
دو. در خطر دیدن منافع مادی
تا زمانی که قانون با زیاده خواهی انسان در تعارض نباشد، انسان به راه خود ادامه داده و کاری با دین و ارزشهای دینی ندارد؛ ولی به محض اینکه به هر شکلی، منافع خود را از طرف دین، در خطر دید، به مبارزه علیه دین و آموزههای دینی میپردازد.[4] این قاعده، قبل از بعثت پیامبر نیز به خوبی قابل مشاهده است؛ زیرا تا زمانی که پیامبر، به طور علنی کار خود را اعلان نکرده بود، کسی با او کاری نداشت؛ ولی به محض علنی شدن دعوت پیامبر، مشرکان با در خطر دیدن منافع خود به مخالفت علیه اسلام و پیامبر قیام کردند.[5]
سه. ناکارآمد دیدن قوانین دین
انسان با فکر محدود خویش، احساس میکند دین در عصر جدید، پاسخگوی تمام نیازهای بشری نیست؛ حتی آموزههای آن را کهنه و قدیمی میداند. از طرفی وی در عصر تکنولوژی از تنهایی، انزوا، اضطراب و حتی خشونت، بسیار آزار میبیند؛ حتی این پیشرفتهای علمی و تکنولوژی، او را در اغتشاشهای ذهنی و سردرگمی دیدگاهها و باورها قرار داده است. نتیجه چنین نظامی یک زندگی توأم با آشفتگی و سرگردانی روحی خواهد بود.
در این میان دین و آموزههای دینی، تنها گزینهای است که انسان را از این ورطه خطرناک نجات داده و آرامش را به او باز میگرداند.[6] اما دینگریزی، او را از چنین دارویی محروم کرده است.
چهار. اشاعه فساد، ابتذال و بی بندباری
یکی از دستاوردهای غرب برای جامعه بشری، ابتذال و فساد است، که نتیجه آن جایگزینی فساد اخلاقی و فرهنگی، بجای ارزشهای دینی و انسانی است؛ زیرا پرورش روح انسان، بدون محدود کردن شهوت، امکان پذیر نیست.
آری! انسانِ عنان گسیخته، مانند حیوانی است که راه رشد انسانی را بر خود مسدود کرده است. چنین انسانی از حیوان پستتر خواهد بود.[7] امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: «مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّهُ؛[8] هر كه نفسش در نزد او خوار باشد، پس از شر او در امان نباش.» چنین افرادی هستند که آرامش جامعه را به هم میزنند.
در مقابل فرمودند: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُه؛[9] هر كه نفسش در نزد او گرامى و با کرامت باشد، شهوات و زیاده خواهی ها برایش خوار گردد.»
بر این اساس انتظار امنیت و آرامش از انسانی که دارای رشد حیوانی و نگاه زیادهخواهانه دارد، انتظاری بیجا و بی مورد است.
بنابراین افراد سودجو، به علت برداشت های غلط از دین، مغرضانه یا غیر مغرضانه، سعی در وارونه جلوه دادن آموزههای دین دارند؛ اینان با نگاه ابزاری به دین، علاوه بر اهداف شومی که دارند، باورهای مسلمانان را سست کرده و با این کار منافع خود و اربابانشان را تامین میکنند.
پی نوشتها:
[1]. سوره مومنون، آیه115.
[2]. دستورات جامع دین.
[3]. سوره قیامت، آیه5.
[4]. سوره بقره، آیه213.
[5]. رک، دانشنامه بزرگ اسلامی،مرکز دائره المعارف، ج10، ص4014.
[6]. تشویق های دین.
[7]. سوره اعراف، آیه179.
[8]. تحف العقول، حرانی، ص483.
[9]. نهج البلاغه، صبحی، ص555.
برخی با نگاه ابزاری به دین، آن را با خواستههای دنیایی و منافع شخصیشان در تعارض میبینند. این افراد کسانی هستند که به دلیل راحت طلبی، اشاعه فحشا و... آموزههای دین را ناکارآمد تلقی کرده و گاه با آن به مبارزه برمیخیزند؛ اما با اندک تاملی در گزارههای دینی و دریافت مطابقت آن با سرشت آدمی، هر گونه منافاتی بر طرف می شود.