در مورد هدف راهبردی انتقام سخت، روش ایران مجموعهای از روشهای امنیتی، سیاسی و عملیات روانی و تحمیل جراحتهای امنیتی به آمریکاییها بود که شرایط ماندن دولت آمریکا در منطقه را روزبهروز سختتر کند.
مایک پمپئو در مصاحبه با شبکه العربیه به دفاع از اقدام آمریکا در ترور سردار سلیمانی پرداخت و مدعی شد: «برخی میگفتند که اگر ژنرال سلیمانی را ترور کنید، جنگ اتفاق خواهد افتاد. بااینحال، ما چنین کاری کردیم و جنگی هم رخ نداد!»
این مصاحبه پمپئو یک گفتگوی سیاسی سفارشی، هم برای افکار عمومی داخل آمریکا و هم افکار عمومی ایران، محسوب میشود؛ همچنان که او در این مصاحبه تلاش میکند تصویر سیاست خارجه بایدن را منفعلانه نشان دهد و بهصورت خاص در حوزه برجام او را به چالش بکشد و از طرفی دیگر ایران را در حوزه هستهای، مخفی کار و به دنبال سلاح هستهای نشان بدهد و البته همزمان، افکار عمومی داخل ایران را نسبت به انتقام سخت، دلسرد و مأیوس کند و کارآمدی این استراتژی را زیر سؤال ببرد.
نکته اساسی این است که ایران از همان ابتدای ترور حاج قاسم سلیمانی نیز گزینه جنگ با آمریکا را روی میز انتقام سخت قرار نداده بود؛ بلکه یک هدف راهبردی و هوشمندانهتر، یعنی اخراج آمریکا از منطقه و یک هدف تاکتیکی را که تنبیه قاتلین و آمرین ترور شهید سلیمانی بود، در دستور کار قرار داد.
در مورد هدف راهبردی، روش ایران مجموعهای از روشهای امنیتی، سیاسی، عملیات روانی و تحمیل جراحتهای امنیتی به آمریکاییها بود که شرایط ماندن دولت آمریکا در منطقه را روزبهروز سختتر کند.
در این روش، ایران بخش بزرگی از منطقه، از افغانستان، سوریه و عراق تا یمن، فلسطین و... را به لحاظ امنیتی، روانی و سیاسی برای آمریکاییها پرخطر و داغ کرد تا زمینه خروج تدریجی آمریکا از منطقه شتاب بیشتری بگیرد.
ایران همچنین بعد از شهادت حاج قاسم، به طرز کمسابقهای توان نظامی و عملیاتی گروههای مقاومت در سرتاسر منطقه را بالا برد و با این کار عملاً نقاط دردناک در منطقه را برای آمریکاییها بیشتر کرد و از این طریق شاخص نفوذ منطقهای خود را نیز افزایش داد.
امروز معادله راهبردی منطقه به نفع ایران است. بهطورقطع، ناامن کردن منطقه برای آمریکا و رژیم صهیونیستی و بهتبع آن، خروج آنها از منطقه، بزرگترین انتقام خون سردار شهید است که به حول و قوه الهی زودتر از آنچه در مخیله آنها میگذرد، اتفاق خواهد افتاد.