روحانیان، جهادگرانی خستهناپذیر هستند که از ابتدای اسلام تاکنون در کنار مردم حضور داشته و برای رفع مشکلات آنان از هیچ کمک فرهنگی، معنوی و مادی دریغ نکرده اند. تاریخ بهترین گواه بر این امر است که هرجایی مردم در سختی معیشتی یا فرهنگی بودند، روحانیت پیشقدم در این عرصه بوده است. دشمنان، برای تضعیف این پایگاه مقدس و تأثیرگذار از هر ترفند عوام فریبی استفاده میکنند.

برخی دشمنان اسلام و جامعه روحانیت تلاش میکنند تا از وضعیت اقتصادی پیشآمده نهایت سوء استفاده را برده و عامل فقر اقتصادی را روحانیت و حاکمیت نظام اسلامی معرفی کنند. این جریان ضد دینی، به جامعه مخاطبین خود به گونهای القا میکند که روحانیت در یک تضاد صد درصدی گفتار با عمل روبهرو است؛ از یک طرف مردم را به دادن صدقه، صبر و حوادث آخر الزمانی دعوت میکند و از طرف دیگر جیب خود را از بیت المال و پول مردم پر میکند.
در پاسخ به این شبهه باید بگوییم:
1. سابقه 1200 ساله حوزههای علمیه شیعه نشان میدهد روحانیت نسبت به سایر مردم در سختترین شرایط زندگی و معیشتی بودهاند و خود برای امرار معاش و قوت زندگی همانند دیگر مردم، به کار و تلاش و تجارت میپرداختند. گواه این مطلب، بیان دهها قصه و داستان، از زندگی علما و دانشمندانی است که در منابع اسلامی بازتاب داده شده است.[1] بر فرض اینکه عده ای نیز از بیت المال یا جیب مردم ارتزاق کرده باشند، آیا می شود این ارتزاق تعداد کم - که تازه از راه حلال و با رغبت خود مردم انجام میشده- را به همه جامعه حوزوی سرایت داده و آنها را سربار و فریب دهنده افکار جامعه شمرد؟
2. روحانیان نه تنها سربار جامعه نبودهاند بلکه علاوه بر تأثیرگذاری فرهنگی بیشترین خدمات امنیتی و رفاهی را در دوران بحرانها به مردم ارائه دادهاند؛[2] چنانکه در جنگ تحمیلی که امنیت کشور و ناموس ما در خطر بوده بیش از دیگر اقشار جامعه شهید داده اند؟
طی سالهای اخیر که بلاهایی مانند سیل، زلزله و کرونا جامعه را درگیر خود کرد آنها با روحیه ای انقلابی در این عرصه ها وارد شده و با تلاش شبانه روزی در کمک به مردم از طریق مواسات مالی، ساخت و ساز، دادن روحیه به مریضان کرونایی، اقامه نماز و غسل و کفن مردگان کرونایی نقش ایفا نموده و به همین مقدار از دردهای مردم کاسته و قلوب آنان را التیام دادند.
این خدمات تنها در رفع مشکلات مادی خلاصه نمیشود بلکه حفظ ایمان، تقویت باورهای جوانان و حفظ افکار آنان از آلودگی شبهات از دیگر خدماتی است که روحانیت در عرصه فرهنگی و تربیتی به جامعه و مردم عرضه میکنند.
3. برخی شواهد نشان میدهد روحانیون با همکاری خیرین بیش از هزاران خیریه، بیمارستان و مرکز خدماتی و حتی خوابگاه دانشجویی برای حال رفاه مردم تاسیس کرده اند. برای نمونه حجت الاسلام مهدی مظاهری تاکنون بیش از صد خیریه از جمله بزرگترین مرکز درمانی "ام اس"، انجمن مددکاری امام زمان عجل الله فرجه، خوابگاه دانشجویی و... را تاسیس نموده است.[3]
4. صدقه، ابزاری فقرزدا و بیمه کننده برای جامعه بشری است. نهادینه شدن فرهنگ صدقه میتواند تا حدود زیادی فقر را از یک جامعه ریشهکن و یک عدالت اقتصادی بین غنی و فقیر ایجاد کند. از این رو اسلام، به این امر مهم سفارش نموده و آن را در قالبهای مختلفی ارائه داده است. حال اگر روحانیت مردم را به این امر مشکلگشا که پیشنهاد اسلام است، سفارش نماید، کار اشتباهی کرده است؟ آیا صدقاتی که روحانیت در کنار مردم در راه خدا و در بحرانهایی مانند کرونا و سیل ها انفاق کردند و تا حدود زیادی از دردهای نیازمندان کاست، کاری ناپسند بود؟ بدون تردید اگر مردم به حرف کسانی که صدقات را مسخره میکردند گوش میدادند، امروزه باید فقرا مانند کشورهای غربی در صفهای کیلومتری در انتظار یک لقمه غذا بودند.
5. دشمنان اسلام برای تخریب روحانیت و جامعه حوزوی لازم نیست همه مردم را جاهل و نادان بدانند و خود را اهل فکر و دانش؛ روحانیت در طول تاریخ همیشه در میان مردم بودهاند و خواهند بود و حرف خود را با مردم به راحتی در میان می گذاشتند و نیازی به استوری و توئیتهای سطحی و تسمخرآمیز ندارد. در همین موضوع کرونا مشخص شد چه کسانی در میدان عمل حاضرند و چه کسانی گریزانند. کرونا سبب شد تا نهایت جهالت و نادانی همین جماعت روشنفکرنما که ادعا میکنند دین را خوب فهمیدند مشخص شود؛ کسانی که به غیر از تمسخر و حضور در فضای مجازی نه حقیقی، نفع دیگری برای جامعه ندارند بلکه مانع خیرات دیگران هم میشوند.
6. صبر از جمله سجایای مهم اخلاقی است که سجایای دیگر به وسیله آن تبلور پیدا میکند. صبر این است که انسان در مواجهه با مشکلات و سختیها اهل جزع و فزع نباشد و به سرعت نتیجهگیری نکند. حال اگر روحانیت مردم را در بحرانها، به آرامش و صبر در مقابل مشکلات سفارش نمود، کار اشتباهی کرده است؟ آیا تربیت مردم و هدایت آنها به سوی ارزش های انسانی خلاف مبانی عقل و شرع است؟ آیا سفارش به صبر آن هم از سوی روحانیتی که خود، متحمل سخت ترین بحران های اقتصادی شده، تضاد گفتاری با رفتاری است؟
7. اعتقاد به منجی آخر الزمانی از جمله مباحثی است که در همه ادیان الهی از آن سخن به میان آمده است. روایات نشان میدهد مردم در آخرالزمان، گرفتار بلاها و مشکلات فراوانی در زمینه اعتقادی و فرهنگی میشوند به گونهای که حفظ ایمان از نگه داشتن آتش کف دست سخت تر است. حال اگر روحانیت مردم را به انتظار و صبر در مقابل این مشکلات دعوت نمود و از این طریق التیامی بر قلوب مردم نهاد و اندیشه آنها را به منجی مشکلگشا هدایت نمود، آیا خطا کرده است؟ آیا میشود آنها را محکوم به تضاد رفتاری با گفتاری نمود؟
پینوشت:
1. کرباسچی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (تاریخ حوزه علمیه قم)، ج1، ص 35 - 36.
2. کرباسچی، همان، ص 33؛ نگاهی به فعالیت های خیریه ای طلاب کرجی.
3. یادی از مرحوم حجت الله مهدی مظاهری.