عدم توجه زن و مرد به نیازهای زناشویی یکدیگر، که به عوامل مختلفی از جمله بی‌میلی یا سردمزاجی و... مربوط می‌شود، به روابط زن و شوهر لطمه می‌زند و آنها را دچار عصبانیت و دلسردی نسبت به یکدیگر و زندگی می‌کند.
نقش مدیریت روابط جنسی در عدم وقوع طلاق: مهم‌ترین عامل تداوم پیوند بین زن و شوهر، مهر و علاقه آنها به یکدیگر است. این محبت در صورتی پایدار می‌ماند که آن دو به یکدیگر خوش‌بین باشند و هر یک، دیگری را مونس و یاور خویش بداند و همدیگر را در تأمین نیازهای یکدیگر یاری رسانند.
از جمله این نیازها که توجه به آن باعث استحکام و گرمی کانون خانواده می‌شود، اهمیت دادن به نیازهای جنسی زن و شوهر است. ارضای صحیح نیازهای جنسی، علاوه بر آنکه زندگی را شیرین و لذت‌بخش می‌سازد، به سلامت جسم نیز کمک می‌کند و نقش اساسی در رشد بهنجار شخصیت و آرامش روان انسان دارد.
عدم توجه به نیازهای جنسی همسر، به روابط زوجین آسیب می‌رساند و آنها را دچار عصبانیت و دلسردی نسبت به یکدیگر می‌کند و به تدریج موجب بروز رفتارهای پرخاشگرانه و در نهایت افسردگی می‌شود.
ازاین‌رو در این نوشتار تلاش داریم تا به نقش مدیریت در روابط جنسی بپردازیم.
نقش مدیریت در روابط جنسی
مدیریت در روابط زناشویی، یعنی هنر برنامه‌ریزی و هماهنگی در سه محور زمان، مکان و کیفیت رابطه جنسی، برای رسیدن به سکون و آرامشی که از اهداف ازدواج و تشکیل خانواده است.
همان‌گونه که بی‌لیاقتی در مدیریت سیاسی و اقتصادی ممکن است کشوری را نابود سازد، ناشی‌گری و ناآزموده بودن در روابط زناشویی نیز باعث آسیب‌های جبران‌ناپذیرِ فردی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی، خانوادگی و اقتصادی می‌شود و هرگز نمی‌توان آثار شوم آن را از چهره‌ی اجتماع پاک کرد.
آمارهای روزافزون متارکه، اختلال‌های روحی-روانی، افسردگی، اعتیاد، روابط نامشروع، کشمکش‌های خانوادگی، طلاق‌های عاطفی، ناکامی‌های تحصیلی و شغلی، همگی ریشه در نارضایتی و سوء مدیریت در رفتارهای زناشویی دارد.[1]
مردان پیش‌قراولان نیاز جنسی
از آنجا که ارضای نیاز جنسی یکی از اهداف مهم همسران در تشکیل خانواده است، تحقق این هدف را باید عاملی در تحکیم خانواده قلمداد کرد و متقابلاً با حصول هرگونه اختلالی در تحقق آن باید در انتظار اختلال رابطه‌ی زناشویی بود.
در این ارتباط باید به تفاوت نیاز جنسی زن و مرد نیز توجه شود. تحقیقات متعدد از آن حکایت دارند که مردان در ارزیابی کلی خود نسبت به ازدواج، بیش از زنان به موضوع روابط جنسی بها می‌دهند و به همین دلیل در کشمکش‌های زناشویی و حتی در موارد طلاق، شکایت از رضایت‌بخش نبودن روابط جنسی معمولاً از سوی مردان ابراز می‌شود.
تحقیقات دیگری نشان داده است که ردّ درخواست‌های جنسی مرد از سوی همسر، آشفتگی زیاد مرد را به همراه دارد؛ درحالی‌که آشفتگی زن زمانی بروز می‌کند که احساس کند محبوبیتی نزد شوهرش ندارد.
بنابراین در بحث تأثیر ارضای جنسی در استحکام خانواده، باید به نقش جنسیتْ توجه کافی شود.
نیاز جنسی در درجه اول اولویت‌ها
گفتنی است که تمایلات، کشش‌ها و کیفیت زندگی جنسی انسان به اندازه‌ی زیستن، پربار و پیچیده است. فعالیت جنسی، بخش مهمی از زندگی زناشویی است. تحقیقات متعددی که در مورد عوامل مرتبط با ازدواج انجام گرفته، نشان می‌دهد که مسائل جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول زوجین قرار دارد.
مشکلات بی‌توجهی به نیاز جنسی
نارضایتی از رابطه جنسی می‌تواند به مشکلات عمیق در روابط زوجین و ایجاد تنفر از همسر، دلخوری، حسادت، رقابت، حس انتقام‌گیری، احساس تحقیر، احساس عدم اعتماد به نفس و نظایر آنها منجر شود. این مسائل توسط تنش‌ها و اختلافات تقویت می‌شود و در قالب آنها تجلی و بروز می‌یابد و به تدریج اختلاف بین همسران را عمیق‌تر می‌سازد.
واکاوی معنای رضایت جنسی
از لحاظ لغوی، واژه "رضایت جنسی" به احساس خوشایند فرد از نوع رابطه جنسی اطلاق می‌گردد. در واقع رضایت جنسی شامل رضایت جنسی فرد تا رسیدن به اوج لذت جنسی است.
برخی رضایت جنسی را صادق بودن و پاسخ ناشی از ارزیابی مثبت و منفی زوج‌ها در روابط جنسی می‌دانند. در واقع، ارضای درست غریزه‌ی جنسی یک نیاز طبیعی است که باید به آن پاسخ داده شود؛ وگرنه ممکن است پیامدهای منفی همچون بیماری‌های روانی و جسمی به دنبال داشته باشد.
رضایت جنسی تنها لذت جسمانی نیست و شامل کلیه احساسات باقیمانده پس از جنبه‌های مثبت و منفی ارتباط جنسی نیز می‌شود.
دردهای جانکاه، پشت پرده شرم و حیای جنسی
زوج‌های فراوانی در اثر نداشتن رضایت جنسی، زندگی مشترک خود را از دست داده‌اند. عملکرد غلط و بی‌ثمر جنسی، بیشتر به دلیل حجب و حیای خانوادگی پنهان می‌ماند و کم‌کم خود را در لباس ناسازگاری‌های دیگر بروز می‌دهد و زندگی مشترک را فرو می‌ریزد.
فراوان هستند زنان و مردانی که از این بابت، دردهای جانکاهی را با خود دارند و شرم و حیا مانع می‌شود آن را نزد مشاور، وکیل یا قاضی مطرح سازند. ازاین‌رو یا می‌سوزند و می‌سازند یا با بهانه‌های دیگر از هم جدا می‌شوند یا به بی‌راهه می‌روند.[2]
پی‌نوشت:
[1]. مدیریت در روابط جنسی، ص 13.
[2].اختلالات جنسی، ص 11.