رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیرشان در مرقد امام راحل درباره حقوق بشر غربیها فرمودند: «در این سه قرن، در همان حالی که غربیها در عمل مشغول جنایت بودند، روشنفکرانشان و متفکّرانشان برای دنیا قانون حقوق بشر کشف میکردند و وضع میکردند!»
در سلسله نوشتارهایی با بررسی اسناد تاریخی مربوط به فجایع حقوق بشری غرب، بخشی از جنایات نسخه پیچان حقوق بشر را بازخوانی میکنیم. در این بخش از بررسی تاریخ رعایت حقوق بشر توسط غرب، به سراغ مصداق و مظهر کامل نقض حقوق بشر یعنی آمریکا در خود آمریکا خواهیم رفت.
ویتنام؛ نمایش کاراکترهای تمدن نوین آمریکایی!
هجوم آمریکا به ویتنام هشت سال (۱۹۶۴ تا ۱۹۷۲) به طول انجامید. این جنگ منفعت اقتصادی آمریکا را تامین میکرد. یکی از مشاغل اصلی مردم ویتنام برنج کاری بود. آنها در شالیزارهایشان ماهی هم پرورش میدادند تا علاوه بر برنج، از ماهی هم بتوانند استفاده کنند. آمریکاییها نیز به دنبال فروش برنج خود به ویتنام بودند و تصمیم گرفتند ویتنام را مجبور به خرید برنج آمریکایی کنند!!
جان مک ناتون، معاون وزیر دفاع آمریکا، در اوایل سال ۱۹۶۶ پیشنهاد کرد که سدها و آببندهای ویتنام تخریب شود تا سیل تمام شالیزارها را نابود کند. از آن پس ویتنام مجبور به خرید برنج آمریکا شد و یکی از هزینههایی که باید پرداخت میکرد عدم همکاری با چریک های ویتنامی یعنی ویتکنگها (Viet cong) و خبرچینی برای ارتش آمریکا بود. (ویت کنگ یک سازمان سیاسی و نظامی در ویتنام بود که با حمله نظامی آمریکا مقابله میکرد). علی رغم شرایط موجود، بسیاری از دهقانان ویتنامی کاشت برنج را ادامه دادند. اما این دهقانان به همراه مزارعشان توسط بمبهای آتشزا یا مواد سمی شیمیایی نابود میشدند. کم نبود مواردی که درون شالیزارها و مزرعهها جنازه کشاورزان ویتنامی پیدا میشد. این جنگ "برنجی" باعث شد در مدت کوتاهی قیمت یک وعده غذا (مثلا برنج و سبزی پخته) ۴۰۰ برابر شود. بیش از یک میلیون ویتنامی به قحطی و مرگ دچار شدند.
نظامیان آمریکا به مردم ویتنام مشروبات الکلی تعارف میکردند و از زنان و دختران ویتنامی میخواستند شبها را با آنها در پادگانهای ارتش آمریکا بگذرانند، اما زنان ویتنامی به جای قبول دعوت آنها با "ویتکنگها" همکاری میکردند و حتی غذای خودشان را هم به "ویتکنگها" میدادند! وقتی آمریکاییها از این وضعیت خسته میشدند، سراغ دهکدهای میرفتند و به مردم نیم ساعت برای تخلیه روستا فرصت میدادند و پیش از پایان فرصت، روستا را از همه طرف به آتش میکشیدند!! البته آمریکاییها زیاد هم سنگدل نبودند! مثلا یک تفنگدار دریایی آمریکا به نام "میدلو" هرگاه برای پاکسازی به دهکدهای میرفت، جیبهایش را پر از آبنبات میکرد و به بچههای ویتنامی آبنبات میداد و با گریه ماموریتش را به پایان میرساند! منظور از پاکسازی این بود که پس از آتش زدن روستا، مردم آن را در چند گودال (بسته به میزان جمعیت آنها) جمع کرده، میکشتند. در طول جنگ ویتنام، چندین هزار دهکده ویتنامی مشمول طرح پاکسازی شدند.
از میان دهکدههای ویتنام، خبر پاکسازی دهکدهای به نام "میلای" در آمریکا پیچید. چون سربازی به نام "راد رایندهور" مشاهداتش از پاکسازی "میلای" را با رسانهها در میان گذاشت. مامورین تحقیق، حدود ۵۰۰ جسد در گودالهای اطراف این روستا پیدا کردند که شامل سالخوردگان، کودکان و زنان بود. "رایندهور" در خاطراتش چنین گفته است : «دستور بود که حتی مرغهای "میلای" نباید زنده بمانند. اول ساکنان را در وسط دهکده جمع کردیم و بعد سرهنگ "میچل" دستور آتش داد. از طرف روستا هیچ خطری متوجه ما نبود. چون در آنجا هیچ مرد یا حتی پسر جوانی وجود نداشت و فقط تعدادی زن و بچه و افراد پیر در روستا مانده بودند. اول خانهها را آتش زدیم و بعد هنگامی که بچهها و زنها با گریه و ترس از خانه بیرون میدویدند، آنها را میکشتیم. خیلی از مادرها سعی میکردند بچههایشان را بغل کنند و مانع تیر خوردن آنها شوند، اما فایدهای نداشت و ما بعد از کشتن مادرها، بچهها را به گلوله میبستیم! وقتی کارمان تمام شد و نشستیم تا غذایی بخوریم، ناله زخمیها مزاحم استراحتمان بود و مجبور شدیم بلند شویم و همه زخمیها را راحت کنیم و بعد به غذا خوردن ادامه بدهیم. ناگهان صدای گریه بچهای بلند شد و به دنبال پیدا کردن مادرش به سمت انبوه جنازهها رفت. یکی از سربازها او را نشانه گرفت و با ۶ تیر کارش را ساخت.
یکی از روشهای ابتکاری نظامیان آمریکا در وادار کردن ویتنامیها به اعتراف در مورد مخفیگاه "ویتکنگها" و تعدادشان و... این بود که آنها را سوار هلی کوپتر میکردند و بعد از پرواز، یکی از ویتنامیها را از همان بالا به پایین پرتاب میکردند و بعد، از بقیه میخواستند که حقیقت را مو به مو تعریف کنند. البته پس از اعترافگیری بقیه را هم به پایین پرتاب میکردند! از دیگر روشهای ابتکاری آمریکا، پاره کردن شکم ویتنامیها بود در حالی که دست و پای آنها از چهار طرف بسته شده بود. در این شیوه ابتدا با سرنیزه شکافی روی شکم ایجاد میکردند. اگر ویتنامی حاضر به اعتراف نمیشد شکاف را طولانیتر میکردند، به حدی که امعاء و احشاء با فضای باز آشنا شود!! و در نهایت با شلیک یک گلوله به زجر کشیدنش پایان میدادند. از جمله عکسهایی که از جنایات آمریکا در ویتنام ماندگار شد، عکسی بود که در آن عدهای از سربازان آمریکایی پس از بریدن سر و آلت تناسلی پنج نفر از ویتنامیها، با لبهایی خندان جلوی دوربین ایستاده و هر کدام سر یک ویتنامی را در دست گرفته بودند و آلت تناسلی هر یک را در دهانش فرو کرده بودند و همین موضوع باعث شهرت آن عکس در سطح بینالمللی شد.
ادامه دارد...
پی نوشت:
برگرفته از کتاب تاریخ مستطاب آمریکا نوشته دکتر محمد صادق کوشکی
از جمله عکسهایی که از جنایات آمریکا در ویتنام ماندگار شد، عکسی بود که در آن عدهای از سربازان آمریکایی پس از بریدن سر و آلت تناسلی پنج نفر از ویتنامیها، با لبهایی خندان جلوی دوربین ایستاده و هر کدام سر یک ویتنامی را در دست گرفته بودند.