ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها با امیرالمومنین علیه السلام، زیباترین پیوندی است که در طول تاریخ اتفاق افتاده است. برخی آیات سوره الرحمن، غیر مستقیم به این پیوند پربرکت اشاره دارد که حاصل آن ولادت امام حسن و امام حسین علیهما السلام است.
نخستین روز ماه ذی الحجه، سالروز زیباترین پیوند آسمانی در جهان اسلام است؛ ازدواجی نمونه که هرگز در تاریخ تکرار نشد. آثار و برکات پیوند فرخنده امیرالمومنین علی علیه السلام، با برترین بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا قیام قیامت بلکه تا ابد، همه موجودات را بهرمند میسازد.
چگونگی ازدواج
بعد از اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها به سن ازدواج رسیدند، چند نفر از بزرگان صحابه برای خواستگاری، خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، آمدند ولی نه تنها هر کدام، با جوابی از پیامبر روبرو شدند بلکه پیامبر، به خاطر گفتار برخی از آنها و به رخ کشیدن مال و ثروتشان، غضبناک شد؛ پیامبری که خدا او را به «خلق عظیم؛ خلق و خوی بزرگ» ستوده است. گویا ایشان منتظر امر الهی در این باره بود، تا اینکه جبرئیل نازل شد و با رساندن سلام خداوند عرض کرد: برخیز و به سوی علیّ بن ابی طالب علیه السلام برو؛ همانا مَثل او [امام] مَثل کعبه است که [برای حج] بهسوی آن میروند؛ ولی وی به سوی کسی نمیرود. سپس خداوند دستور داد که بهشت را آذین بندی کنند و به فرشتگان و ملائکه دستور آراستگی و... داد. زمانی که همه حاضر شدند و منبری از نور نصب شد، خطبه عقد ازدواج حضرت حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت امیرالمومنین علیه السلام جاری شد و مهریه حضرت زهرا، یک پنجم دنیا تا روز قیامت برای او و فرزندانش قرار داده شد. سپس به پیامبرش دستور داد که عقد ازدواج فاطمه سلام الله علیها، را در زمین برای او بخواند! [1]
ارتباط عروس قرآن، با این پیوند ملکوتی
سوره الرحمن، علاوه بر اینکه از اول تا آخر، به طور کلی در شأن و منزلت اهل بیت علیهم السلام نازل شده است، [2] عروس قرآن نیز نام گرفته است.[3] برای خواندن آن فضائل و برکات زیادی را بیان کردهاند؛ از جمله: نورانیت دل و قلب، رسیدن به حقیقت انسانیت و مقام شفاعت و... [4]
امام صادق علیه السلام فرمودند: از قرائت سوره «الرحمن»، غافل نشوید؛ زیرا این سوره، قلب منافقان را روشن نمیکند. [5] از این روایت چنین استفاده میشود که اهل نفاق، هرگز از آثار و خواص این سوره بهرهای ندارند.
در این سوره، غیر مستقیم، به پیوند حضرت علی و فاطمه سلام الله علیهما، نیز اشاره شده است؛ زیرا امام صادق علیه السلام ذیل آیه «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيان؛ [6] فرمودند: «مراد از دو دریا، امیرالمومنین و فاطمه زهرا سلام الله علیهماست که هرگز به یکدیگر تعدی و ستم نمیکنند.» [7] در ادامه به حاصل این پیوند، تولد امام حسن و امام حسین علیهما السلام، نیز اشاره شده است.
نامگذاری این سوره به عروس قرآن
در چرایی نامگذاری آن به عروس قرآن چند دیدگاه وجود دارد.
یک. این سوره در بین دیگر سورههای قرآن، در زیباترین حالت بوده و از جایگاه ویژه برخوردار است. [8]
دو. مزیَّن بودن این سوره به نعمتهای خدا؛ همانطور که عروس به انواع زیورها زینت داده میشود. [9]
سه. موزون بودن و آهنگ کلام این سوره، چنان سرشار نعمت و رحمت است که خواننده را به شور و شوق میآورد. [10]
فاطمه زهرا سلام الله علیها، عروس قرآن ناطق
در برخی روایات، امیرالمومنین قرآن ناطق، معرفی شده است؛ از جمله، امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: «أَنَا كَلَامُ اللَّهِ النَّاطِقُ؛ [11] من کلام ناطق خدا هستم» یا «من کتاب ناطق خدایم.» [12] در مقابل قرآن که ساکت و بیصداست. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز فرمودند: من دو چیز گرانبها در نزد شما قرار می دهم، قرآن و اهل بیت علیهم السلام. [13] پس، این دو، عِدل یکدیگر هستند و اشتراکات زیادی بین قرآن و امیرالمومنین علیه السلام وجود دارد.
نتیجه اینکه، فاطمه زهرا سلام الله علیها، عروس این قرآن ناطق است، همانگونه که قرآن صامت، از آن یاد کرده است، از این رو این سوره، عروس قرآن لقب گرفت.
خواندن این سوره در مراسمات
از اینجا علت تاکید در خواندن این سوره معلوم میشود؛ زیرا علاوه بر آثار و برکات آن و آشنایی با نعمتهای فراوانی که خدا در اختیار انسان قرار داده است، به نوعی تشفی قلبهای انسانهای داغدیده میشود و از سویی مقدمهای برای آشنایی با مقام ولایت اهل بیت علیهم السلام است؛ زیرا این سوره هرگز در دل منافقان، جای نمیگیرد.
پی نوشت
[1]. رک، دلائل الامامة، طبری، ص82.
[2]. البرهان، بحرانی، ج5، ص230.
[3]. کنزالدقائق، مشهدی، ج12، ص558.
[4]. تفسير نمونه، مکارم، ج23، ص93.
[5]. وسائل الشیعه، حرعاملی، ج4، ص809.
[6]. سوره الرحمان، آیه19.
[7]. تفسیر قمی، ج2، ص344.
[8]. تفسیر نمونه، ج22، ص93.
[9]. تفسیر احسن الحدیث، ج10، ص46.
[10]. الفرقان فی تفسیر القرآن، صادقی، ج28، ص10.
[11]. بحار الانوار، مجلسی، ج30، ص546.
[12]. بحار الانوار، مجلسی، ج39، ص272.
[13]. عیون الحکم، لیثی، ص513.