بیوطنها و غربگدایان همانانی هستند که روزی پیوستن به "معاهده پاریس" را با وجود ضربات مهلک برپیکرهی اقتصادی کشورمان نشانه همراهی ایران با جامعه جهانی و تنها مسیر رشد میدانستند و امروز هم بر طبل تجارت آزاد میکوبند.
این روزها به خاطر بسپارید! «عقبگرد اروپا به زغال سنگ پس از تهدید امنیت انرژی »!
توافق پاریس با این پیشفرض توسط غربیها نوشته شد و بر بسیاری از کشورهای دنیا تحمیل گشت که تصور کشورهای صنعتی این بود؛ از وابستگی به سوختهای فسیلی رها شدهاند و اقتضای تداوم استعمار این بود که اجازه ندهند سوخت فسیلی، موتور پیشرفت سایر ملتها را حرکت دهد.
اما به محض اینکه مشخص شد تصورشان از پایان دوره بهرهگیری و عبور از سوختهای فسیلی اشتباه بوده (1) و موفق نشدند با استفاده از منابع تجدیدپذیر به اندازهی تقاضا، انرژی تولید کنند، همه فلسفه بافیها در باب گرم شدن زمین، رفتن برخی کشورها به زیر آب در اثر آب شدن یخها در قطب، نگرانی برای محیط زیست زمین، انقراض گونه انسان و... را کنار گذاشتند و سراغ آلودهکنندهترین سوخت فسیلی جهان، یعنی زغالسنگ رفتند(2) و به ریش همه آنانکه برای نجات زمین استحمار شده و با تِزی روشنفکر مآبانه موتور پیشرفت کشورشان را متوقف کرده بودند، خندیدند.
هنوز داستان قطعی جریان برق از خاطرمان نرفته(3)، اتفاقی که به خاطر پایبندی عجیب دولت ایران به تعهدنامه پاریس و عدم تاسیس نیروگاههای برق با سوخت فسیلی، کمر اقتصاد کشور را شکست و موجب کاهش 7 درصدی تولید ناخالص ملی شد(4)
اما توجیه این پایبندی هم در نوع خود جالب بود و گفته شد: اگر بخواهیم بدون توجه به "معاهده پاریس" گازهای گلخانهای تولید کنیم و اگر بخواهیم نفت را بهجای صادرات در نیروگاهها مصرف کنیم، تعهداتِ داده شده در این معاهده را زیرپا گذاشتهایم که در چنین شرایطی، تحریمهای جدیدی علیه کشور اعمال خواهد شد!(5)
یعنی بهرهبردن از منابع طبیعی کشور برای پیشران انرژی مورد نیاز موتور پیشرفت کشور موجب اعمال تحریم میشود، واضحتر از این میشود اثبات کرد قدرتهای غربی درپی عقب نگه داشتن سایر ملتها هستند. در حقیقت در پشت تمام فلسفه بافیهای غربی، جلوگیری از پیشرفت دیگر ملتهاست.
حتما تا کنون واژهی "تجارت آزاد" را شنیدهاید. غربیها با حمایت از تولید داخلی به پیشرفت رسیدند و وقتی خرشان از پل گذشت و تبدیل به ماشین شد و یقین پیدا کردند که کسی یارای رقابت با آنها را در صنعت ندارد، بازارهای جهان را تصرف کردند و با ژستی دلسوزنه گفتند: حمایتگراییِ صِرف از تولید، خیلی خطای بزرگی بود که دیگران این خطا را نباید تکرار کنند؛ مرزها را باید برداشت و تجارت را آزاد کرد که رفاه به همه ملتها برسد. اصلا ریشه جنگ در حمایت از تولید داخلی است و تجارت آزاد شاهکلید صلح بینالمللی است!(6)
اینجا بود که در غرب آموزههای علم اقتصاد دگرگون شد و اقتصاددان جدیدی تربیت شدند و راهی همان کشورهایی کردند که تحریمشان کردهاند و حتی اجازه صادرات یک قطعه به اقتصاد آنها را ندادند و به ریش همه آنانی که "حداکثرسازی رفاه جهانیان و صلح بینالمللی با تجارت آزاد" آرمانشان شده بود و خودکفایی را مزخرف میخواندند، خندیدند.
بیوطنها و غربگدایان همانانی هستند که روزی پیوستن به "معاهده پاریس" را با وجود ضربات مهلک برپیکرهی اقتصادی کشورمان نشانه همراهی ایران با جامعه جهانی و تنها مسیر رشد میدانستند و امروز هم بر طبل تجارت آزاد میکوبند؛ اینها میراثخواران تقیزادهها و آنانی هستند که تنها راه پیشرفت کشور را غربی شدن میدانستند.
پینوشت:
1. دویچه وله https://b2n.ir/y92874
2. رادیو فردا https://b2n.ir/r27468
3. تسنیم https://b2n.ir/u47170
4. فارس https://b2n.ir/n39995
5. تسنیم https://b2n.ir/b96133
6. https://b2n.ir/d44153 institute cato