در نهج البلاغه، شاهکار علمی و ادبی امیرالمومنین علیه السلام، نکات مهمی درباره دشمنی شیطان با انسان آمده است. دشمنی شیطان از طریق وسوسه کردن و تاثیر بر عقل انسان است. شرایط نامطلوب جامعه نیز، فرصت بیشتری به شیطان جهت گمراهی می دهد.
شيطانشناسي از جمله موضوعاتی است که اهميت زیادی دارد و در بخش های گوناگون نهج البلاغه به آن پرداخته شده است. از فوايد پرداختن به اين موضوع، افزون بر آشنايی با نهج البلاغه، دشمنشناسی و فراگيری نقاط قوت و ضعف انسان در برابر شيطان است.
وسوسه گری شيطان
وسوسه، از راههایی است که شيطان برای فریب انسان به کار میبرد. امیرالمومنین علیهالسلام نسبت به نقش وسوسههای شيطان میفرماید:
«شيطان راههای خويش را براى شما آسان جلوه مىدهد و مىخواهد پيمان دين شما را گره گره بگشايد و به جاى اتّحاد و هماهنگى، تفرقه و به وسیله «تفرقه» فتنه برقرار سازد. از وسوسهها و فریبهای او روى بگردانيد؛ كسى كه به شما نصيحت را هديه كند، آن را بپذيريد و قبول كنيد و آن را در درون وجود خود نگهدارى نماييد.»[1]
نفوذ شیطان در دستگاه فهم و درک انسان
شيطان سعی دارد با نفوذ در دستگاه فکری بشر، قدرت تعقل انسانها را بگيرد و آنها را به موجوداتي بيخرد يا کم خرد تبدیل کند. حضرت علی علیهالسلام فرمودند:
«آنان در كارشان به شيطان تكيه كردند و شيطان هم آنها را دام خود قرار داد و در سینههای آنان تخم كرد و جوجه گذاشت و بهتدریج در خردهاى آنان نفوذ كرد و شیطان با چشمهایشان نگريست و با زبان آنان سخن مىگويد و با دستیاریشان بر مركب گمراهکننده خويش سوار شده و كردار ناپسند را به نظرشان جلوه داده است. (اينان به كسى مانند كه) اعمال آنها گواهى مىدهد كه با همكارى شيطان انجامشده است و سخنان باطل را او به زبانش نهاده است!»[2]
بنابراین اگر عقل و خرد انسان جولانگاه شیطان شود، بقیه اعضای انسان نیز در خدمت شیطان و کارهای شیطانی قرار می گیرد.
تاثیر وضعیت جامعه در شیطنت شیطان
امیرالمومنین علیهالسلام وضعیت جامعه را در زمینه سازی برای فعالیت شیطان موثر می دانند:
«در زمانى واقع شدهايد كه خير و نيكى جز عقبماندگی چيزى به بار نمىآورد! و شرّ و بدى عامل پيشروى است! و شيطان جز طمع در هلاكت مردم كارى ندارد؛ پس اكنون زمانى است كه وسائل پيشرفت شيطان قوى شده، نيرنگ و فريبش همگانى گشته و به دست آوردن شكار برايش آسان شده است.»[3]
نفس اماره و شیطان
البته نباید فراموش کرد که نفس اماره و خواست های منفی انسان نیز در گمراهیها موثر است و سبب همراهی بهتر شیطان جهت گمراهی بیشتر میشود. امیرالمومنین علیهالسلام نسبت به رابطه نفس اماره و شیطان میفرمایند:
«نقطه آغاز فتنه ها و گمراهى ها، در حقيقت، پيروى از هواهاى نفْس است... قسمتى از حق و قسمتى از باطل را مىگيرند و به هم مىآميزند. اینجاست كه شيطان بر دوستان خود چيره مىشود و تنها آنان كه مورد رحمت خدا بودهاند، نجات مىيابند.»[4] «شيطان گمراهگر و نفس امّاره، آنها را به وسيله آرزوها فريفت، راه گناه را بر آنها گشود...»[5]
گاهی سخنی باطل که بر زبان کسی جاری میشود، در واقع خواست شیطان بوده که توسط این شخص بیان شده است؛ «اين حرفى بود كه شيطان بر زبانت جارى ساخت.»[6]
خلاصه سخن آنکه شیطان در کنار نفس اماره، دشمنی است که با وسوسه کردن درصدد تسلط بر عقل انسان است و در شرایط نامطلوب دینی جامعه، شيطان فرصت عرض اندام بیشتری پیدا میکند.
حاصل مطلب آنکه در این نوشتار شیطان با توجه به کلمات امیرالمومنین علیهالسلام در نهجالبلاغه مورد بررسی قرار گرفت. نگاه جامع، دقیق و عمیق امام علی علیهالسلام به شیطان، از باب مشت، نمونهی خروار، بیان شد و بقیه موضوعات ناظر به سعادت نیز با توجه به شاخص عصمت و علم ایشان در نهجالبلاغه، قابل فراگیری است. ازاینرو طلاب و دانشجویان جوان باید کوششی جدی در زمینهی مراجعه به نهجالبلاغه و خواندن و تدبر در آن داشته باشند. بدون تردید، نهجالبلاغه، کاملترین و جامعترین کتاب پس از قرآن است که میتواند راهنمای انسان در تمام ابعاد زندگی به شمار آید و هدایت بشر را در عرصههای گوناگون ممکن سازد.
فرازی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مورد نهجالبلاغه، اشاره به همین نکته دارد:
«نهجالبلاغه در حقیقت شخصیت خطی و رسمی امیرالمومنین است؛ یعنی خود امام علیهالسلام، نهجالبلاغهی مجسم است و این یکی دیگر از خصوصیات امیر مؤمنان است که آنچه میگوید، عمل میکند. آنچه میخواهد، در زندگی خود هم آن را پیاده میکند؛ برهمین اساس شما وقتی نهجالبلاغه را بخوانید هم تاریخ زندگی علی را دانستید، هم اسلام را شناختید.»[7]
پینوشت
[1] خطبه121نهجالبلاغه.
[2] خطبه7نهجالبلاغه.
[3] خطبه129نهجالبلاغه.
[4] خطبه50نهجالبلاغه.
[5] حکمت323نهجالبلاغه.
[6] خطبه193نهجالبلاغه.
[7] https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7868