اقتداکنندگان به مکتب غدیریه در واقع تربیتیافتگان و رشدیافتگان همان مکتباند؛ چراکه به درستی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «ای مردم! بدانید که با علی دشمنی نمیکند، مگر شقی، و با علی دوستی نمیکند، مگر کسی که دارای تقوا باشد، و به او ایمان نمیآورد، مگر مؤمن مخلص». [بحار الأنوار، ج37، ص210]
بیشک معصومین علیهمالسلام بهترین و مطمئنترین الگوهای تربیتیاند و ارائه دیدگاههایشان، ضرورتی انکارناپذیر برای پویندگان عرصه تعلیم و تربیت است. در این میان، الگوی تربیتی امیرالمومنین علی علیهالسلام جایگاه ویژهای دارد.
حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام فرمودند:
«عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ مِنْ عِلْمِنَا مَا يَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبْ عَلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا»؛[1] «به کودکان خود، آن مقدار از دانش ما را که به حال آنان مفید است، تعلیم دهید تا اندیشه مخالفان و مرجئه بر آنان غالب نشود».
ایشان در کلامی شیوا درباره اهمیت تربیت کودک میفرمایند: «مَنْ كُلِّفَ بِالْأَدَبِ قَلَّتْ مَسَاوِيه»؛[2] «هر كه دلداده ادب باشد، بديهايش كاستى مى گيرد». ازاینرو اگر انسانی در موقعی که باید تربیت شود، مجبور به آموختن ادب شود، بدیهایش در بزرگسالی نیز کم میشود. پس برای کاستن از اشتباهات نوجوانان خود و به تبع آن نسلهای آینده، تربیت کودکانْ امروز از ضروریترین و واجبترین برنامهها و اقدامات ماست.
عوامل مؤثر در تربیت دینی فرزندان
عوامل مؤثر در تربیت، عواملی هستند که به نحو اقتضا ساختار تربیتی و شخصیت روحی انسان را سامان میدهند. این عوامل عبارتاند از: وراثت، محیط، سختیها و شداید، کار، عوامل ماورای طبیعت و اراده انسان.
هیچ یک از این عوامل، علت تامه تربیت نیست؛ بلکه این عوامل به نحو اقتضا در تربیت مؤثرند و آن چیزی که در تربیت آدمی، اصیل و غیر قابل تغییر است و همه چیز آدمی به نحوی به آن بازمیگردد، فطرت آدمی است و در تربیت، اصالت با فطرت است.
بنابراین با توجه به اصالت فطرت، هر انسانی میتواند روی به کمال مطلق نماید و پردههای غفلت و ظلمتی را که به دست خود و تحت تأثیر عوامل بیرونی بر فطرت خویش کشیده است، پس زند و به حق روی آورد؛ اما در هر صورت این عوامل، نقشی جدی در تربیت آدمی دارند و شخصیت روحی و شاکله انسانی را سامان میدهند.[3]
ازاینرو باید این عوامل را به درستی شناخت و در جهت تربیت مطلوب از آنان بهرهگیری جست.
نقش وراثت در تربیت فرزندان
وراثت انتقال یافتن صفات و خصوصیات از یک موجود زنده به نسلهای آینده است؛ خواه این صفات و خصوصیات مختص آن نسل، و خواه مشترک بین تمام افراد آن نسل یا بخشی از آنها باشد.[4] در این رابطه مرحوم فلسفی رحمهالله مینویسند: «گرچه قانون وراثت، اصلی ثابت و عمومی است و قاعدتاً فرزندانْ وراث صفات پدر و مادر هستند، ولی گاهی این قانون در بعضی صفات متوقف مانده و فرزندان با اوصاف جدیدی متولد میشوند».[5]
نقش قوای عقلانی در پیدایش نسل ممتاز
با داشتن قوای عقلانی، خصوصیاتی از قبیل هوش و ذکاوت یا دیوانگی و مانند آن از نسل پیشین به نسلهای بعدی منتقل میشود. ازاینرو در روایات از پیوند زناشویی با افرادی که از نظر قوای عقلانی و تجزیه و تحلیل ضعیف یا بیبهرهاند، نهی شده است؛ چنانکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «إِيَّاكُمْ وَ تَزْوِيجَ الْحَمْقَاءِ فَإِنَّ صُحْبَتَهَا بَلَاءٌ وَ وُلْدَهَا ضِيَاعٌ»؛[6] «از ازدواج با زنان احمق بپرهیزید؛ زیرا همنشینی با آنان بلا [و مایه اندوه]، و فرزندش نیز تباه [و بدبخت] است».
تأثیر شدید اخلاقیات والدین بر فرزندان
خصوصیات اخلاقی (از جمله فضائلی مثل شجاعت، سخاوت، فداکاری و...، و رذائلی مثل بخل، ترس، خودخواهی و...) از طریق وراثت به فرزندان منتقل میشود و زمینههایی را در آنان فراهم میسازد. ازاینرو امیرمؤمنان علی علیهالسلام میفرمایند: «حُسْنُ الْأَخْلَاقِ بُرْهَانُ كَرَمِ الْأَعْرَاقِ»؛[7] «نیکویی اخلاق دلیل بر پاکی و فضیلتِ ریشه خانوادگی است». این حدیث بر تأثیر شدید اخلاقیات والدین بر فرزندان دلالت دارد.
در حدیث دیگری آمده است که امیرالمومنین علی علیهالسلام در واقعه جنگ جمل، وقتی محمد حنفیه نتوانست به دشمن حمله کند و شکست خورد، او را سرزنش کرد و به او فرمود: «احمل بين الأسنة»؛[8] «از ضربات دشمن نترس. حمله کن». امیرالمومنین علی علیهالسلام وقتی مشاهده کرد محمد حنفیه پس از حمله به لشکر دشمن مجدداً با ترس و سستی روبهرو شد، با ضربه شمشیر به دوشش کوبید و فرمود: «أَدرَكَكَ عِرقٌ مِن اُمِّكَ»؛[9] «رگى از مادرت در تو تأثير گذاشته است!» و این ضعف و ترس را از مادرت به ارث بردهای.
در این نصیحت و گفتوگوی پر از حکمت امیرالمومنین علی علیهالسلام به محمد حنفیه، نکات مهمی وجود دارد که نقش مهم وراثت در کودک، تربیت صحیح کودک، رعایت اصالت و اوصاف مادر برای انتخاب همسر، از مهمترین آنهاست.
اگرچه دانش امروز هنوز به طور جامع و کامل به تمام صفات موروثی واقف نشده است، ولی از مضمون احادیث استنباط میشود که علاوه بر صفات طبیعی و ظاهری، سجایای اخلاقی والدین نیز زمینههایی را در فرزندان ایجاد میکند؛ چنانکه از امیرالمومنین علی علیهالسلام روایت شده است: «عَلَيْكُمْ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِكُمْ بِشِرَافِ النُّفُوسِ ذَوِي الْأُصُولِ الطَّيِّبَةِ فَإِنَّهَا عِنْدَهُمْ أَقْضَى وَ هِيَ لَدَيْهِمْ أَزْكَى»؛[10] «نیازهای خود را از مردم شریفی که ریشههای خانوادگی اصیلی دارند، بخواهید؛ زیرا حوائجْ نزد آنها بهتر و پاکیزهتر روا میشود».
همچنین ایشان به مالک اشتر توصیه میکند: «أَهْلَ التَّجْرِبَةِ والْحَيَاءِ مِن أَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ والْقَدَمِ فِي الإسْلامِ الْمُتَقَدِّمَةِ، فَإِنَّهُمْ أَكْرَمُ أَخْلاقاً، وأَصَحُّ أَعْرَاضاً، وأَقَلُّ فِي الْمَطَامِعِ إِشْرَاقاً، وأَبْلَغُ فِي عَوَاقِبِ الأمُورِ نَظَراً»؛[11] «افراد باتجربه و عفیفی که از خانوادههای شریف بوده و به حریم اسلام زودتر قدم گذاشتهاند را به کارمندی اداری انتخاب کن؛ زیرا آنان اخلاقی کریمتر، و روشی پسندیده دارند و بیطمع و عافیتاندیشاند».
پینوشت:
[1]. وسائل الشيعة، ج21، ص478.
[2]. عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص455.
[3]. مصطفی دلشاد تهرانی، سیری در تربیت اسلامی، ص 99.
[4]. مصطفی دلشاد تهرانی، مبانی تربیت در نهجالبلاغه، ص 100.
[5]. محمدتقی فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ج1، ص 63.
[6]. الكافي، ج5، ص354.
[7]. عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص228.
[8]. منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج17، ص68.
[9]. همان.
[10]. عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص341.
[11]. مكاتيب الأئمة عليهمالسلام، ج1، ص485.