سفر بورل به تهران، این بار با توجه به حجم بالای رفت و آمد سران کشورهای همسایه و همسو و بستن قراردادهای بینالمللی سنگین، دیگر برای رسانهها ارزش خبری خاصی نداشت؛ اما همزمانی این سفر با دو موضوع میتواند قدری آن را مهم جلوه دهد.
برخلاف گذشته که سفر مقامات اتحادیه اروپا به ایران بازتابهای گستردهای به دنبال داشت، سفر بورل به تهران، این بار با توجه به حجم بالای رفت و آمد سران کشورهای همسایه و همسو و بستن قراردادهای بین المللی سنگین، دیگر برای رسانهها ارزش خبری خاصی نداشت؛ اما همزمانی این سفر با دو موضوع میتواند قدری آن را مهم جلوه دهد.
اولین موضوع شرکت او به همراه معاونش انریکه مورا در ضیافت شام کاری با رابرت مالی نماینده آمریکا، دو روز پیش از سفر به تهران بود[1] که با رسانهای کردن آن، این پالس را فرستاد که اروپا و آمریکا در مورد برجام مواضع هماهنگی دارند.
نکته دوم به سفر قریب الوقوع بایدن به منطقه[2] و دیدارهایی که از رژیم صهیونسیتی و سعودی خواهد داشت، برمیگردد. بایدن نیازمند است با دست پر به منطقه بیاید تا بتواند کشورهای حاشیه خلیج فارس را به رهبری عربستان با خود همراه کند و به علاوه با توجه به لابی قدرتمند صهیونیستی در انتخابات آمریکا، رژیم صهیونیستی را هم از خود راضی نماید. یکی از الزامات تحصیلِ این مهم، بازگرداندن ایران به میز مذاکره و احیانا گرفتن امتیاز از جمهوری اسلامی در قالب برجام خواهد بود.
اما خوب است طرف اروپایی چند نکته را مد نظر داشته باشد:
اولا جمهوری اسلامی بر این موضوع واقف است که کشورهای اروپایی برخلاف ادعاهایشان مبنی بر میانجیگری و پیامرسانی، همواره بخشی از پازل پلیس خوب - پلیس بد آمریکاییها را تکمیل میکنند و به تعبیر صریحتر عروسک خیمه شب بازی آمریکا هستند. رفتار اروپاییها در قطعنامه شورای حکام آخرین نمونهی دنبالهروی کورکورانه آنها از رژیم ایالات متحده است.
ثانیا شایسته است طرف اروپایی این واقعیت را درک کند که جمهوری اسلامی برخلاف اروپا ، حکومتی مستقل بوده و هوشمندتر از آن است که دموکراتها و آقای بایدن بخواهند با این رفتارهای موذیانه و به اصطلاح کشاندن ایران به پای میز مذاکرهای بیحاصل، در انتخاباتهای پیش رو و سفرهای منطقهایشان بهره ببرند.
ثالثا مطالبات ایران در مذاکرات، مشخص است: برداشتن تحریمها، راستی آزمایی معتبر و دادن تضمینهای معتبر و قابل اتکا از سوی طرف آمریکایی و اروپایی. دولت جدید ایران برخلاف گذشته، نگاه مثبت و اعتماد بیچون و چرا به غرب ندارد؛ چه اینکه ملت ایران، بارها عدم پایبندی به تعهدات را از سوی طرف غربی تجربه کرده است.
نکته پایانی اینکه غربیها باید تکیلف خود را مشخص کنند که آیا میخواهند به توافقی برسند و یا همچنان بر بازی یک بام و دو هوای اصرار داشته باشند.
با توجه به حجم سفرهای مقامات کشورهای مختلف دنیا از شرق آسیا تا آمریکای جنوبی و کشورهای همسایه در منطقه به ایران، جمهوری اسلامی فرصت نشستها و مذاکرات بیحاصل را ندارد؛ لذا اروپا مخیر است در ترافیک سفرهای دیپلماتیک به ایران، مستعمرهی سیاسیِ آمریکا بماند و پشت چراغ قرمز ورود به ایران معطل شود، یا با تغییر رفتار خود و استقلال سیاسی از آمریکا، به توافقی معقول برسد.
پینوشت:
1. صدای آمریکا https://b2n.ir/e11546
2. بیبیسی https://www.bbc.com/persian/world-61805720