ترور شبانه شهید سلیمانی، از مستندات قطعی برای نقض فاحش حقوق بشر از سوی آمریکا است، تا جایی که حتی نهاد حقوق بشری سازمان ملل متحد با وجود گستاخی و تهدید آمریکا حاضر به سکوت نشد و آن را نشانه یک بحران بزرگ و مرگبار در جهان امروز دانست.
نیمهشب سیزدهم دیماه ۱۳۹۸ مصادف با سوم ژانویه ۲۰۲۰، خبری فوری در تمامی شبکههای خبری زیرنویس شد و اخبار لحظهای آن تا چندین روز، ساعتهایی از پخش زنده رسانهها را به خود اختصاص داد. گزارشی بهتآور از ترور ژنرال سلیمانی به دست آمریکا که نگرانی عمیق بسیاری از مقامات سیاسی و امنیتی جهان را برانگیخت و آنان را سراسیمه و فوری به اتاق جلسات امنیت ملی کشاند.
اقدام آمریکا در ترور برجستهترین چهره ضدتروریسم و مبارز بزرگ در برابر گروههای تروریستی همچون داعش، القاعده و دیگر جریانهای تکفیری، که به دعوت رسمی مقامات عراق وارد این کشور شده بود، از سوی سازمانهای بینالمللی، بسیاری از شخصیتها و کشورها و همچنین افکار عمومی جهان غیرقابلپذیرش و اقدامی ضدبشری اعلام شد.
«بنجامین فرنز» از دادستانهای ارشد دادگاه جنایات جنگی جنگ دوم جهانی (موسوم به نورنبرگ)، ترور سردار سلیمانی را مایه شرمساری آمریکا دانست و نوشت: «دستور ترور ژنرال سلیمانی ناقض تمام آن چیزی بود که آمریکا در نورنبرگ حامی آن بود و باعث شرمساری کشور بزرگ ما شد. لطفاً این دیدگاه را با همه خوانندگان خود به اشتراک بگذارید.»
اما در این میان، عکسالعمل گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل نشان میداد که این جرم شنیع بینالمللی، پرده دیگری از سلسله اقدامات ضدبشری آمریکا را آشکار کرده و بر پرونده سنگین آمریکا در نقض فاحش حقوق بینالملل برگ خونین دیگری افزوده است.
در آن روزها «اَگنس کالامارد» گزارشگر ویژه سازمان ملل در حوزه ترورهای غیرقانونی و خودسرانه ضمن، نامشروع و غیرقانونی دانستن این اقدام آمریکا اظهار داشت که « ترور ژنرال سلیمانی نشان میدهد جهان چقدر به یک بحران بزرگ و مرگبار نزدیک شده و باید به همه ما یک هشدار واضح نشان دهد. جامعه بینالمللی اکنون با این چشمانداز واقعی روبروست که کشورها شاید از منظر "استراتژیکی" دست به انتخاب حذف فیزیکی مقامهای نظامی ارشد در خارج از چارچوب یک جنگ "شناخته شده و مرسوم" بزنند و تلاش کنند چنین کشتاری را با استناد به "تروریست" خواندن هرکسی که تهدیدی بالقوه باشد و یا در آینده تهدید شود، توجیه کنند.»
این موضعگیری "حرفهای" و "غیرسیاسی" خانم کالامارد که بر خلاف انتظار واشنگتن بود و تاکنون در برابر هیچکدام از جرائم بینالمللی آمریکا، اتخاذ نشده بود، موجب واکنش شدید آمریکا و عصبانیت آشکار آنان گردید تا جایی که "جان بولتون" در صفحه رسمی خود در توییتر درباره اظهارات کالامارد، نوشت: «انتقاد جدید از سوی حقوق بشر سازمان ملل متحد که حمله به قاسم سلیمانی را غیرقانونی خوانده، بیاساس است. دقیقاً به همین دلیل است که ما از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج شدیم. ما پاسخگوی هیچ قدرت بالاتری در سازمان ملل متحد نیستیم و نیازی هم نداریم که کسی به ما درباره نحوه اجرای قانون اساسی آمریکا مشاوره بدهد!»
همین سخنان صریح و گستاخانه مقام آمریکایی برای کنار زدن نقاب از چهره حقوق بشری آمریکا کافی بود.
کشوری که با وجود محاکم بینالمللی به خود حق میدهد با توسل به زور در کشوری دیگر و بدون رعایت اصول حاکمیتی عملیات تروریستی و تجاوزکارانه انجام دهد و با ادبیات قلدرمآبانه و زبان سلطهگرانه خود را در برابر هیچ نهادی پاسخگو نداند؛ بدتر اینکه در بدعتی بیسابقه با کوچک شمردن منشور سازمان ملل متحد و قوانین حقوقی بینالملل، این ترور را در راستای اجرای قانون اساسی آمریکا بداند.
همین لجامگسیختگی مقامات آمریکا و سرکشی در برابر جامعه جهانی دوباره گزارشگر ارشد سازمان ملل را وادار کرد که علیرغم فشار و تهدید آمریکا، صراحتاً خطاب به وزیر خارجه وقت آمریکا بگوید: «حقوق و قوانین بینالملل، حقوق و قوانین آمریکا نیست.»
این سخن که برداشت شخصیت مطرح حقوقی در جهان امروز است بهدرستی مشخص میسازد که نظام جهانی در تلاش برای ایجاد دنیای عاری از جنگ و خشونت و تضمین حقوق بشر ناکام بوده است؛ چرا که درست در چند صد مایلی نیویورک و مقر سازمان ملل، کاخ سفید بیمحابا و بدون هیچ ترسی از کیفر بینالمللی به خود اجازه ارتکاب جرم، جنایت و ترور را میدهد و هنوز هم باتکیهبر کرسی دائم شورای امنیت، دارای حق وتو است.
نکته این تروریسم دولتی، همچون دیگر اقدامات جنایتکارانه ایالات متحده در نقاط مختلف جهان، استاندارد دوگانه آمریکا است که قوانین بینالملل را با چارچوب دلخواه خود تفسیر میکند و خود را حامی اصلی حقوق بشر در جهان معرفی میکند؛ تنها کشوری که از بمب اتمی در جهان استفاده کرده، در روز ۱۳ دی ۱۳۹۸ اولین تروریسم دولتی جهان پس از جنگ جهانی دوم را نیز به نام خود ثبت کرد.
این استاندارد دوگانه موضوعی است که چامسکی فیلسوف و تاریخدان برجسته آمریکایی نیز بدان اشاره کرده است. نوام چامسکی در این رابطه گفت: «قتل [سردار] سلیمانی ... اقدامی بسیار خطرناک بود. چنین چیزی در خلال جنگ جهانی دوم و حتی جنگ سرد نیز رخ نداد. مانند این بود که ایران تصمیم میگرفت، پامپئو و یکی از فرماندهان عالیرتبه همراهش را در فرودگاه مکزیکوسیتی به قتل برساند ... ولی [ترور سلیمانی] در اینجا (آمریکا) مورد تحسین قرار گرفت که واقعاً شوکهکننده و نشاندهنده این است که تفکرات داخلی در آمریکا تا چه حد افراطی است و آمریکا یک کشور یاغی است که نسبت به تعهدات بینالمللی بیتفاوت است و کاری که بخواهد را انجام میدهد.»
ترور سردار بزرگ و حامی مظلومان در برابر وحشیگران تروریست، صفحهای از کتاب جنایات آمریکاست که با جنایات ضدبشری همچون جنگ ویتنام، افغانستان، عراق، بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایرانی و هزاران اقدام تروریستی دیگر شکل گرفته است.