مذاکره کنندگان ایرانی باید توجه داشته باشند هر توافقی که بین ایران و آمریکا حاصل شود باید ضمانت اجرایی قوی نیز داشته باشد تا به مانند سال 2018 آمریکا نتواند به راحتی زیر آن بزند و به آن عمل نکند.
به نظر می رسد مذاکرات احیای برجام در جهت رفع تحریم ها به مرحله ی نهایی خود رسیده است. در گذشته با توجه به زیاده خواهی های طرف آمریکایی مذاکرات توافق هسته ای متوقف شده بود که با سفر اخیر "جوزپ بورل" مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران به نظر می آید گفتگوهای غیر مستقیم بین ایران و آمریکا اینبار در دوحه قطر پیگیری خواهد شد.
طبق اخباری که در گذشته از مذاکرات وین به گوش می رسید، اکثر مسائل اختلافی بین ایران و آمریکا حل شده و فقط محل بحث روی چند موضوع خاص مانند عدم تضمین تحریم مجدد افراد و مجموعه ها در قالب عناوین دیگر مثل حقوق بشر و... از سوی آمریکا بعد از رفع تحریم ها مانده بود که آنهم با توجه به اخبار جدید ظاهرا آمریکا بسته جدیدی را به طرف ایرانی پیشنهاد کرده است که مورد قبول واقع شده است!
این قضیه بیانگر چند نکته مهم است:
آمریکا درگیر تبعات جنگ روسیه و اوکراین شده است. در اثر تحریم های مالی و انرژی گسترده ای که غرب برای روسیه تدارک دید، همه آن تحریمها نتیجه عکس داده و این کشورهای اروپایی و آمریکا هستند که با افزایش هزینه های انرژی مانند بنزین و برق مواجه هستند. شاهد مثال ما هم بازگشت آلمان به عنوان قطب اقتصادی قاره سبز به دوران زغال سنگ می باشد. این کشور که وابستگی شدیدی به گاز روسیه داشت با تحریم گاز روسیه عملا خود را به مخمصه بزرگی انداخت که آمریکا برایش تدارک دیده بود. کشورهای اروپایی و آمریکا ناگزیر از پیدا کردن بازارهای جدید انرژی هستند و یکی از راه های پر کردن خلا نفت و گاز روسیه ایران می باشد.
نکته بعدی ناامیدی اروپا و آمریکا از عقب نشینی ایران از خواسته های به حق خود است. چنانچه بعد از تصویب قطعنامه توسط سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه به همراهی آمریکا علیه ایران در آژانس انرژی اتمی، آنها اینگونه گمان می کردند که ایران تحت تاثیر اقدامات آنها قرار گرفته و عقب نشینی خواهد کرد. اما آنچه مشاهده کردند خلاف این مطلب را می رساند. ایران بی اعتنا به قطعنامه مذکور به افزایش فعالیت های هسته ای خود ادامه داده و نصب سانتریفیوژهای پیشرفته را هم در دستور کار خود قرار داد. بنابراین آنها با مشاهده عزم ایران برای احقاق کامل حقوق هسته ای ناگزیر به میز مذاکره بازگشته و پالس مذاکره مجدد اینبار در قطر را فرستادند.
یکی از فعالیت های اثرگذار آقای رئیسی کنار رفع تحریم ها، خنثی سازی تحریم ها بود. کشور ایران با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی که از آن برخوردار است پتانسیل تبدیل به بزرگترین معبر ترانزیتی آسیا را دارد. آقای رئیسی هم با درک این موضوع با فعال کردن دیپلماسی گسترده منطقه ای در حال فتح پله پله بازارهای ترانزیتی منطقه هستند. رفت و آمدهای سران کشورهای منطقه قفقاز و آسیای میانه به ایران و امضای توافقنامه های تجاری بلند مدت با ایران نمونه هایی از این موضوع می باشد. غرب و آمریکا که اکنون با مشکلات اقتصادی مانند تورم مواجه هستند، با فهم موقعیت ناب جغرافیایی و اقتصادی ایران به دنبال حضور در این بازار پر رونق می باشند و در حقیقت آنها نمی خواهند با عدم امضای برجام خود را از بازار چند صد میلیارد دلاری ایران محروم کنند.
رژیم صهیونیستی که همیشه امنیت پوشالی و عاریه ای خود را در معرض خطر دیده است، در مدتی که مذاکرات به بن بست خورده بود، با اقدامات تروریستی مانند ترور و خرابکاری داخل ایران به دنبال تزریق امید موهومی به خود می گشت. همچنین رژیم صهیونیستی با تحت فشار قرار دادن سران آمریکا از طریق لابی های قدرتمندی مانند آیپک برای ممانعت از امضای برجام ، همیشه آرزوی به سرانجام نرسیدن مذاکرات و باز بودن پرونده هسته ای ایران را داشت که با این اتفاق عملا هر چه بافته بودند پنبه شد. آمریکا با محاسبه واقع بینانه مزایا و معایب امضاء و عدم امضای برجام به این نتیجه رسید که بهترین تصمیم در برهه فعلی به سرانجام رساندن مذاکرات با ایران است.
یکی دیگر از نکات انتقال مذاکرات از وین به دوحه قطر این است که در روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر تشکیل ائتلاف نظامی کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند: عربستان، امارات و بحرین با اسرائیل و آمریکا به منظور مقابله با آنچه تهدیدات ایران نامیده می شد؛ بودیم که با این اتفاق عملا این نقشه نیز با شکست روبه رو شد. چون قطر به عنوان یکی از کشورهای فعال در حوزه میانجیگری منطقه ای، عملا نشان داد که آمریکا نیز حق غنی سازی ایران را پذیرفته و هیچ تهدید ادعایی نمی تواند از جانب ایران کشورهای منطقه را تحت تاثیر قرار دهد. در واقع عربستان و برخی کشورهای خود بزرگ بین منطقه که اصرار داشتند بخشی از طرف مذاکرات برجامی باشند، با این اتفاق پیامِ به رسمیت شناختن حق هسته ای ایران و تعظیم در برابر اقتدار ملی ایرانیان را فرستادند.
نکته دیگر اینکه یکی از وعده های انتخاباتی بایدن بازگشت به برجامی بود که در دوران ریاست جمهوری ترامپ از آن خارج شده بودند. بایدن نیز مدتی بعد از پیمودن مسیری که ترامپ رفته بود ( اعمال و ادامه تحریمها ) به این نتیجه رسید که ایرانیان مصمم به رسمیت شمردن حقوق هسته ای خود توسط آمریکا هستند و مصلحت آمریکا در حل و فصل سریع مذاکرات هسته ای با ایران است. همچنین بایدن از طریق امضای موافقت نامه برجام در اذهان داخلی آمریکا نیز شهرت و آبرو کسب می کند. پس بهترین تصمیم را در بازگشت به مذاکرات می بیند.
راهبرد سیاست خارجی ایران در دوره آقای رئیسی به تعامل با همه کشورهایی است که به منافع ایران احترام می گذارند، خواه اروپا باشد یا روسیه. جمهوری اسلامی ایران با درک قدرت رو به افول آمریکا و آینده درخشان اقتصادی آسیا و روسیه به دیپلماسی گسترده اقتصادی با این کشورها دست زده که نمونه اش در قراردادهای 20 و 25 ساله با چین و روسیه قابل مشاهده است. کشورهای اروپایی و آمریکا با درک این مطلب که فشار و تحریم بیش از اندازه باعث سوق دادن بیش از پیش ایران به سمت شرق می شود، در پی راهی هستند که همچنان مراودات اقتصادی قابل توجهی را با ایران رقم بزنند که بهترین راه برای ایجاد همکاری را معاهده برجام می دانند. آنها با این کار به زعم خود مانع گسترش روابط تجاری ایران با کشورهای غیر اروپایی و همچنین از اتحاد نامرئی شکل گرفته در شرق نیز جلوگیری می کنند.
بار دیگر عزت و اقتدار روز افزون ایران اسلامی را مشاهده کردیم که با استقامت و مقاومت بی بدیل خود در مقابل زورگویان عالم بار دیگر آنها را به کرنش در مقابل مواضع اصولی و منطقی جمهوری اسلامی واداشت. حقیقتا به فرموده مقام معظم رهبری هزینه سازش به مراتب بیشتر از هزینه مقاومت است. مذاکره کنندگان ایرانی باید توجه داشته باشند هر توافقی که بین ایران و آمریکا حاصل شود باید ضمانت اجرایی قوی نیز داشته باشد تا به مانند سال 2018 آمریکا نتواند به راحتی زیر آن بزند و به آن عمل نکند.