یکپارچگی سنت معصومان در مکتب شیعه

15:27 - 1401/04/08

نامیدن مکتب شیعه به نام مذهب جعفری نه از آن روست که امیرالمومنین علیه السلام به عنوان نخستین امام پذیرفته نشده؛ بلکه به دلیل گسترش معارف ناب این مکتب توسط امام صادق علیه السلام است که توانست در یک برهه از زمان به آزادی نسبی برسد و با ترویج معارف صحیح اسلامی و تربیت شاگردان متعدد، جهانیان را هر چه بیشتر با مسیر صحیح سعادت آشنا سازد.

صلابت و استحکام پایه‌های عقلی و نقلی مکتب شیعه در حراست از مبانی عقیدتی خویش چنان بالاست که هیچگاه دشمنان نتوانسته‌اند آن را به ورطه نابودی بکشانند و این نیست مگر به دلیل وجود عنایت الهی و حقانیت مکتب شیعه هرچند عالمان شیعی هیچگاه از پرسش‌های متعدد جلوگیری نکرده و از آن واهمه نداشتند اما وجدان پاک و بی غرض حکم می‌کند که با شنیدن پاسخ‌های صحیح، پذیرش مسیر حق، بی درنگ صورت پذیرد.

حدیث ثقلین راه‌گشای مکتب شیعه

بر اساس باورهای شیعی، با ظهور اسلام و پذیرش پیامبری خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله توسط مردم، مهمترین برنامه پروردگار، پاسداشت، حفظ و صیانت از آخرین دین الهی بود. بنابراین انتخاب و معرفی جانشین، حکیمانه‌ترین کاری بود که باید صورت می‌پذیرفت. از این رو خداوند متعال امیرالمومنین علیه السلام را به عنوان شایسته‌ترین فرد در میان امت اسلامی برای جانشینی و ادامه رهبری بر مسلمانان تعیین فرمود.

تا زمانی که پیامبر مکرم اسلام در قید حیات بودند، مردم با مراجعه به ایشان و همچنین تعالیم قرآنی، پاسخ پرسش‌های خویش را می‌یافتند. اما با توجه به فقدان پیامبر اکرم و نیازمندی آیات قرآن به تفسیر در پاسخ به بسیاری از مسائل و چالش‌ها، اهل بیت علیهم السلام به عنوان کشتی نجات و هدایت‌گران ابدی امت اسلامی(حدیث ثقلین) معرفی شدند. پاسداران علم الهی که نسل به نسل از یک معصوم به معصوم بعدی منتقل می‌گردید.

موانع گسترش حدیث معصومان
در قرآن به صراحت بیان شده که هدف از آفرینش انسان‌ها آن بود که خداوند به آنها رحم کرده و بخشندگی و مهربانی خویش را نشان دهد.[1] اما هیچگاه برنامه خداوند و شیوه او در هدایت انسان‌ها بر پایه جبر و اکراه نبوده است. هر انسانی باید مسیر خویش را به انتخاب خود برگزیند.

امت اسلامی در یک انحراف بزرگ تاریخی، از جانشین راستین پیامبرشان رویگردان شدند و همین باعث شد تا دشمنی با معصومان شدت گرفته و جایگاه ایشان در میان مسلمانان به انزوا گرایید. بی‌شک امیرالمومنین علیه السلام دروازه دانش پیامبر بود که مردم ظالم به او اجازه ندادند آنطور که شایسته است، این دانش را ابراز کند. تمام فرزندان معصومش نیز تا به امروز با این مصیبت گریبان‌گیر بوده و هستند.

اما حکمت خداوندی اقتضا کرد تا این مصیبت در زمان امام باقر و امام صادق علیه السلام تا حدودی زدوده شود تا تمام دنیا بتواند از معارف ناب اسلامی که بیش از این پنهان بود، بهره‌مند شوند. از این رو تعداد احادیث منسوب به این دو امام شیعه، بیش از دیگر امامان می‌باشد و باعث شد که تعالیم مکتب شیعه با نام امام صادق علیه السلام مشهور و معروف شود و به آن مذهب جعفری گفتند. با این حال، باور شیعه بر اساس حدیث ثقلین و دیگر احادیث[2]، آن است که سخنان امامان معصوم همگی برگرفته از دانش پیامبر معظم اسلام است و فاصله زمانی امامان تا پیامبر مانع از انتقال این دانش به آنها نشده است.

شیعه

نگاشته‌های امامان شیعه
دست به قلم نشدن امامان شیعه علیهم السلام از بزرگترین دروغ‌هایی است که به ایشان نسبت داده‌اند. به طور طبیعی شخصی که به عنوان امام و رهبر دینی شناخته‌ می‌شود، محل رجوع مردم و دیگر عالمان از نقاط مختلف جهان اسلام قرار می‌گیرد و دیگران برای آنکه فرمایشات امام علیه السلام فراموش نشود و بی نقص به دیگران منتقل شود، آن را می‌نوشتند و عمده احادیث اهل بیت علیهم السلام از همین روش بازنشر شده است. روش بازنشر احادیث که «تحمل حدیث» نام دارد، در اعتبارسنجی احادیث بسیار تاثیرگذار بود و انتخاب روش تحمل حدیث، ملاک پذیرش حدیث قرار می‌گرفت تا مشخص گردد حدیث از سخنان معصوم است.[3]

اما گزارش‌های متعددی از کتابت ائمه علیهم السلام نقل شده که گاه مردم به داشتن یک دست خط از امام خویش علاقه‌مند بودند و آن را درخواست می‌کردند[4] و گاه پس از آنکه پرسش‌های کتبی به نزد امام تحویل داده می‌شود، ایشان نیز به همان صورت کتبی پاسخ مخاطبان خویش را ایراد می‌فرمود. جالب آنکه این نامه‌ها و نگاشته‌ها به یک موضوع خاص اختصاص نداشته و موضوعات دینی اعم از اعتقادی و فقهی را شامل می‌شود.[5]

بی‌نیازی امامان شیعه از نگارش
بر اساس باورهای شیعه، علم و آگاهی امامان علیهم السلام بر خلاف دیگران، با لطف و موهبتی از جانب خداوند تعالی بوده که بدون درماندگی توانایی پاسخ به هر گونه پرسش را داشتند. بنابراین حتی با فرض پذیرش هیچ گونه نگاشته‌ای از اهل بیت علیهم السلام، این سخن نادرست است که احادیث نقل شده از ایشان اعتبار ندارد، بلکه اهل بیت از روش «املاء» برای بیان معارف و فرامین دین بهره می‌بردند و یاران اهل بیت با تشرف به محضر ایشان و نگارش سخنان آنها، احادیث را در کتاب‌های خود ثبت می‌کردند. در دانش حدیث‌شناسی به این کتاب‌ها، «اصول اربعة مأئة» گفته می‌شود که تقریبا بیشتر کتاب‌های حدیثی شیعه از این اصول برداشت شده‌اند.[6]

پی نوشت
[1]. هود/119.
[2]. کلینی، الكافي، ج‏1، ص: 53.
[3]. عسکری، معالم المدرستين، ج‏3، ص: 306-308.
[4]. صفار، بصائر الدرجات، ج‏1، ص: 246.
[5]. ر.ک: میانجی، مکاتیب الائمة (علیهم السلام).
[6]. شرف الدین، المراجعات، ص: 614.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 3 =
*****