نان شاید باارزشترین و محترمترین خوراکی در فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد. روایات زیادی از اهل بیت علیهمالسلام در راستای حفظ احترام نان نقل شده است. متاسفانه در فضای مجازی برخی بدون توجه به این فرهنگ، برخورد زشت و ناپسندی با نان به عنوان نماد برکت و نعمت خداوند انجام میدهند.
حرمتشکنی در فضای مجازی | «لودگی، حرکات مضحک، سبک مغزی»؛ همین چند عبارت بهترین توصیف از برخی صفحات و کانالهای فضای مجازی است. بلاگرهایی که به راستی بویی از فرهنگ ایرانی و سنتهای قدیمی پدران و مادران این سرزمین نبردهاند.
در تفکرات این افراد گویی هیچ چیز ارزش و احترام ندارد. به قول قدیمیها «حیا را خورده، آبرو را قی کرده اند.» مدتی است در فضای مجازی کلیپی از چند نفر بلاگر اینستاگرامی به تقلید از فرهنگ غربی، پخش شده که، تکه نانی را برداشته و با بیاحترامی تمام آن را به صورت همدیگر میزنند.
که چه بشود؟ که عدهای با بیاحترامی به نان، چند دقیقه بر لودگیهایشان افزوده شود و تعداد دیگری هم لابد از این مسخرهبازی و بیاحترامی خوششان آمده و بخندند.
نان چه در فرهنگ ایرانی چه در میان احادیث اهل بیت علیهمالسلام و فرهنگ ایرانی همواره به عنوان نعمت قابل احترام بوده است. ایرانیان نان را نماد برکت و نعمت خداوند دانسته و اسراف آن را جایز نمیدانند؛ مواظبند تکه نانی زیر پا نرود و خردههای آن را در گوشهای قرار میدهند تا پرندگان از آن استفاده کنند.
در اینجا سعی داریم با اشاره به پارهای از احادیث اهلبیت علیهمالسلام نشان دهیم این کار چقدر به دور از آداب ایرانی و اسلامی است و امیدوارم کسانی که از روی جهل و نادانی این کارها را انجام میدهند، آگاه شوند و دست از تخریب فرهنگ کهن و غنی ایرانی بردارند.
احترام نان در احادیث
بخش عمده فرهنگ ایرانی برگفته از آموزههای عالی و انسانساز اهلبیت علیهمالسلام شکل گرفته است. ائمه توصیهها و دستورات بسیاری برای حفظ حرمت و احترام نان بیان فرمودهاند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
توصیه به اکرام نان
پیامبر گرامی اسلام در حدیثی نسبت به اکرام نان میفرمایند: «نان را ارجمند و بزرگ داريد؛ زيرا خداوند تبارك و تعالى برای آن بركاتى را از آسمان فرو فرستاد و به كرم خود بركاتى از زمين برآورده و از گرامى داشتن نان اين است كه نه بريده شود و نه پامال گردد.»[۱]
نظیر همین تعبیر از امیرالمومنین علی علیهالسلام نیز روایت شده است که فرمودند: «نان را اکرام کنید؛ همانا خداوند عزیز و جلیل، برای آن، برکات آسمان را نازل کرد و برکات زمین را خارج نمود.»[۲]
بهترین طعام
غذاهای مختلفی توسط انسان تهیه و طبخ میشود؛ اما رسول الله در روایتی بهترین غذای انسان را نان معرفی کردهاند؛ حضرت میفرمایند: «بهترین خوراکتان نان و بهترین میوهتان انگور است.»[۳]
جلوگیری از زیر پا رفتن خردههای نان
یکی از اخلاقهای حسنه ایرانیان نسبت به نان، کنار گذاشتن آنها از مسیر رفت و آمد است. مردم ایران همواره سعی دارند که خردههای نان زیر پا نرود و از لگدمال کردن نان پرهیز میکنند.
امام صادق علیهالسلام درباره سیره پیامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت به این موضوع میفرمایند: «رسول خدا نزد عایشه رفت و تکه نانی دید که نزدیک بود آن تکه نان زیر پای عایشه بماند. حضرت آن را برگرفت ... و فرمود: ای حمیرا! نعمت خدا را محترم بشمار.»[۴]
نان چنان احترام بالایی نزد اهل بیت علیهمالسلام دارد که حتی از گذاشتن آن زیر ظروف غذا نیز نهی کردهاند.
فضل بن يونس گويد: «روزى امام كاظم عليهالسلام نزد من ناهار ميل مىنمود، كاسهاى آوردند كه زير آن نانى بود، فرمود: نان را گرامى بداريد و آن را زير چيزى نگذاريد. سپس حضرت به من فرمودند: به غلام دستور ده كه نان را از زير كاسه بيرون آورد.»[۵]
کراهت تکه کردن نان با چاقو
نان با سایر خوراکیهای انسان تفاوت دارد. ائمه علیهمالسلام از ما میخواهند که با ملایمت و نرمی با آن برخورد کرده و از تکه کردن آن با چاقو پرهیز کنیم. امام صادق علیهالسلام در این باره میفرمایند:
«لاَ تَقْطَعُوا اَلْخُبْزَ بِالسِّكِّينِ وَ لَكِنِ اِكْسِرُوهُ بِالْيَدِ؛[۶] نان را با کارد نبرید و با دست بشکنید.»
نتیجه
از مجموعه احادیث که آورده شد، مشخص گردید نان جایگاه مهمی در میان نعمتهای خداوند دارد و بیاحترامی به آن به هیچ عنوان از نظر اهل بیت علیهمالسلام شایسته نیست.
در فرهنگ ایرانی نیز همواره این احترام نگه داشته شده است. مادران ایرانی همواره خردههای نان را در گوشهای جمع میکردند تا از لگد شدن آن جلوگیری کنند. نان حتی وقتی دیگر قابل خوردن نباشد نیز به سطل زباله ریخته نمیشود و جایگاه جدایی از سایر خوراکیها فاسد شده دارد.
محیط آلوده و مخرب فضای مجازی هر روز به بخشی از فرهنگ و سنت زیبایی ایرانیان حمله میکند. پس ضروری است تا با دید روشن و نقادانه به این فضا نگریست تا از تخریب و تغییر ارزشها و آداب و رسوم جلوگیری گردد.
پینوشت:
[۱] بحارالانوار، ج۶۳، ص۲۷۰.
[۲] همان، ص۲۷۱.
[۳] مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۳۹۳.
[۴] بحارالانوار، ج۶۳، ص۴۳۰.
[۵] کافی(اسلامیة)، ج۶، ص۳۰۴.
[۶] محاسن، ج۲، ص۵۸۹.