از مهمترین وقایع تاریخی که اهمیت «جهاد تبیین» در آن بینظیر بوده و کوتاهی در آن به عبرتی ماندگار تبدیل شد، «غدیر خم» است. مرور و بازبینی رخداد غدیر میتواند به رهیافتی برای پرداختن لازم و فوری به مقوله اساسی جهاد تبیین منجر شود.
از ویژگیهای برجسته رهبری معظم انقلاب، بازتولید آموزههای غنی و اصیل اسلامی در قالب مفاهیم امروزین است. خلق کلمات کلیدی در مسیر انقلاب که منطبق بر نیازهای عصری و فعلی حرکت تکاملی انقلاب است از توانمندیهای بارز ایشان شمرده میشود، از جمله اصطلاحات مطرح شده از سوی ایشان که انقلاب در پیچ خیبری خود بهشدت به آن وابسته میباشد، جهاد تبیین است.
ایشان افزون بر توجه دادن به اصل بنیادی « جهاد تبیین » به چهارچوبهای نظری و گفتمانی آن اشاره کرده و در قالب برشمردن لوازم و اصول آن به چهار ویژگی مهم جهاد تبیین اشاره کردند، فریضه قطعی، فوری و لازم بودن بر هرکسی که توانایی دارد.
بررسی وقایع تاریخی و سیری عبرت گونه در اوراق تاریخ اسلام مشخص میسازد که این چهار ویژگی جهاد تبیین و پایبند بودن به آن از سوی خواص، نقش تعیینکنندهای در سرنوشت امت اسلامی داشته است؛ همچنان که بیاعتنایی به آنها و گریز از تکلیف تاریخی، زمینهساز حوادث تلخ و عامل شکستهای تاریخی و جبرانناپذیر بوده است.
از جمله فجایع خسارتبار در صدر اسلام که نتیجه کوتاهی خواص در تبیین و روشنگری بود فراموشکردن میقات امت در روز تاریخی «غدیر خم» بود که اصحاب و بزرگان همگام با پیامبر اسلام (ص) در جهاد رزمی، از ایفای نقش خود در لزوم ابلاغ پیام غدیر و جهاد تبیینی آن بازمانده و تعلل آنان به عبرتی درسآموز برای شیعیان تبدیل شد.
تحلیل چرایی به فراموشی سپردن غدیر نبوی و جایگزینشدن سقیفه بهجای آن، میتواند رهیافتی به آینده و ترسیم راه روشنی برای پیمودن مسیر انقلاب باشد. در واکاوی جزئیات غدیر و بررسی زمینهها، اهداف و نتایج غدیر، آنچه که قطعی است و از آن فروگذاری نشده، تبیین الهی و زمینهسازی برای پذیرش ولایت از سوی خداوند میباشد که آیاتی را در ارتباط با غدیر نازل فرمود؛ چنانچه پیامبر (ص) در روز غدیر فرمود:
«اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ»؛ خداوندا تو برای تبیین غدیر و نصب علی علیهالسلام در این روز آیه نازل فرمودی.
همچنین هیچ شکی در تبیین حداکثری پیامبر اسلام (ص) وجود ندارد؛ چرا که علیرغم نگرانی و پیشبینی برخی مخالفتها، در ابلاغ و اتقان ولایت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام از هیچ امری فروگذار نکرد؛ همان گونه که خود فرمود: «مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَیّ»؛ «هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکردهام.»
اما آنچه که موجب ناکام ماندن غدیر شد کوتاهی ورزیدن اصحاب و یاران پیامبر (ص) است؛ یعنی همان کسانی که در سیر تشریعی جهاد تبیین در مرحله سوم قرار داشتند و بعد از خدا و رسول (ص) این رسالت به عهده آنان گذاشته شده بود، از وظیفهای که در غدیر بدان تصریح شده بود و پیامبر این تکلیف را بر دوش همگان گذاشته بود کوتاهی کردند؛ «فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ»؛ «پس واجب است غدیر را حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا برپایی رستاخیز برسانند.»
اما چرا و چگونه کاروان ابدی غدیر در ایستگاه سوم متوقف شد؟ دقت در بررسی تحلیلی رویداد غدیر، روشن میسازد که همان چهار شاخصه جهاد تبیین که مورد اشاره مقام معظم رهبری قرار گرفته است در غدیر مورد غفلت واقع شده است.
اولین ویژگی غدیر که از زبان رهبری معظم انقلاب اسلامی بیان شده است "فریضه" بودن غدیر است؛ یعنی نگاه تکلیفی به تبیین غدیر و لزوم انجام آن بهعنوان یک وظیفه شرعی و عقلی، امری که در غدیر از آن غفلت شد و با جنگ شناختی دشمن، این فرضیه غلط شکل گرفت که فرامین پیامبر (ص) توصیهای بوده و هیچ چیزی بهعنوان تکلیف از سوی پیامبر (ص) برای پس از خودش بیان نشده است؛ بلکه امر خلافت و جانشینی به مردم سپرده شده است چون جانشینی یک مقوله دنیایی و اینجهانی بوده و ارتباطی به وحی ندارد!
دومین شاخصه در جهاد تبیین "قطعی" بودن آن است یعنی افزون بر فریضه و واجب بودن آن، ترک آن مجاز نبوده و بر هرکسی واجب قطعی است.
یک واجب غیرقابلاجتناب که پس از غدیر در آن تشکیک شد و برخی گمان کردند که با وجود افراد برجسته و نخبگان جامعه، تکلیفی بر دوش آنان نیست و نوبت به آنان نمیرسد و در نتیجه آنچنان شد که نگاه هرکسی به دیگری بود و همچنان این نگاهها منتظر ماند تا فرصت از دست رفت!
سومین وصف مورد اشاره در مورد جهاد تبیین "فوری" بودن است که در غدیر و با توجه به در کمین بودن دشمن، اهمیت مضاعفی داشت؛ اما با فریب اهل توطئه و نفاق و فرصتسوزی آنان، زمان طلایی برای موفقیت "تبیین غدیر" از دست رفت.
تأخیر در تبیین و یاری حق از سوی برخی به بهانههای واهی آنچنان اثر منفی بهجای گذاشت که بسیاری عذر آورده و گفتند: بیعت با اهل سقیفه صورت گرفته و اکنون کار از کار گذشته است! عذری بدتر از گناه نرفتن بهسوی خانه پیامبر (ص) برای بیعت با علی (ع) که مشغول شستشوی بدن مبارک حضرت بود و رفتن اشتباهی به محلی به نام «سقیفه».
چهارمین مسئله مهم در تبیین "لازم" بودن است که در این مرحله نیز برخی گمان کردند گرچه تبیین غدیر، امری واجب، قطعی و فوری است؛ اما بر هر کسی لازم نیست.
آنان دچار این اشتباه مهلک شدند که تصور نمودند تبیین امامت و واکنش مثبت در برابر آن، ویژه برخی از نخبگان جامعه همانند مهاجرین یا سابقین در اسلام و یا شیوخ قبیله است. ایده گمراهکنندهای که تئوری "اهل حل و عقد" را بنیانگذاری نمود و باعث مشروعیت تصمیم جمعی اندک در برابر انتصاب الهی و وصایت نبوی شد.
سرانجام باید گفت که نوع رفتار مردم بهویژه خواص جامعه در برابر تبیین فریضه، قطعی، فوری و لازم از واقعه غدیر میتواند عبرتی درسآموز برای دوران معاصر باشد که هرگونه کوتاهی از آن و انفعال در مقابل جنگ ترکیبی و شناختی دشمن، شرمساری در محکمه تاریخ و دادگاه عبرت را به دنبال خواهد داشت.