رخشان بنی اعتماد به پشتوانه فیلمهای مستندش، روایتی مستندگونه برای خون بازی انتخاب کرده؛ دوربینش مدام روی دست است تا این حس واقعیت نمایی را به مخاطب القا کند.
خلاصه داستان فیلم خون بازی :
سارا معتاد به مواد مخدر است. آرش نامزدش که در تورنتوی کانادا درس میخواند از اعتیاد او بیخبر است. یک ماه پیش از آن که آرش برای برگزاری مراسم ازدواج به ایران بیاید سارا تصمیم میگیرد تا اعتیادش را ترک کند. تصمیمی سخت در کشاکش وسوسه و مقاومت و...
رخشان بنیاعتماد به پشتوانه فیلمهای مستندش، روایتی مستندگونه برای خون بازی انتخاب کرده، دوربینش مدام روی دست است تا این حس واقعیت نمایی را به مخاطب القا کند.
این دوربین و نورپردازی به همراه تصویر سیاهوسفید گونه در راستای فضاسازی است.
بنیاعتماد سعی کرده است در فیلم خون بازی به نحوی آسیبشناسانه عمل کند و روایت دختری جوان، امروزی و مرفه را که درگیر اعتیاد است به نمایش بکشد و درگیری و سختیهای مادری که از نزدیک این آسیبها و آب شدن فرزندش را میبیند.
تأثیر طلاق و رابطه ناموفق پدر و مادر بر اعتیاد فرزند نیز از دیگر مسائلی است که بنیاعتماد در این فیلم به آن میپردازد.
حضور بهرام رادان خوش بر و رو هم برای انگیزهبخشی و امید دهی به سارا است و البته این نکته که حتی عشق نیز در مقابل اعتیاد زانو میزند.
بنیاعتماد سعی در ساختن تصویری دردناک و غیرقابلبازگشت از اعتیاد دارد تا تنبیه و سیلی باشد به گوش کسانی که در ابتدای مسیر استعمال دخانیات هستند.
فروختن جنسهای قلابی به سارا و تنهایی او در مواجهه با دوستانش که در راه اعتیاد با آنها آشنا شده است موید این حرف است.
در همین حین در تلاش است تا زجرهایی که مادر سارا بهخاطر اعتیاد وی متحمل میشود را تصویر بکشد. فیلمساز همچنین تلاش کرده است تا حقارت ناشی از اعتیاد را نشان دهد.
خون بازی یک اثر دغدغهمند است ولیکن این که آیا توانسته است از پس حرفی که میخواهد بزند بر بیاید؟ متأسفانه خیر! تمام نکاتی که در این متن اشاره شد ارتباط مستقیمی با حس سازی دارد و فیلمساز بهدرستی سعی کرده است تا حس مخاطب را تحریک کند ولیکن دوربینش الکن از حس سازی است. دوربین رو دستی که در بسیاری از موارد نتیجه عکس داده است و نقطه مقابل حس سازی قرار گرفته است.