قضاوت در مورد زندگی دیگران شاید در حرف ساده به نظر برسد، ولی در حقیقت امری بسیار پیچیده و مبهم است. هاتف علیمردانی در فیلم «برای پونه» شما را در جایگاه قضاوت مینشاند تا هرآنچه پنهان نشده و قابل دیدن است را از زندگی نیمبند مجید و پونه نشانتان دهد و در آخر از شما بخواهد میان آن دو قضاوت کنید.
موضوع فیلم به خاطر پونه اعتیاد نیست، طلاق عاطفی و اثرات مخرب آن است بر رابطه میان افراد یک خانواده، به شکلی که خود اعتیاد هم یکی از این اثرات نشان داده میشود.
داستان فیلم به خاطر پونه در خصوص مجید و پونه است، زن و شوهری که سن و سالی از آنها گذشته، ولی نتوانستهاند به زندگی مشترکشان سروشکل مناسبی بدهند و هنوز درگیر مسائل و مشکلات ابتدایی آن هستند.
مجید از خانوادهای سنتی است که زندگیای مذهبی، ساده و بی غلوغش دارند که با روابطی تنگاتنگ و درهمتنیده همراه است؛ یعنی همان چیزی که متأسفانه در زمان حاضر از آن به مزاحمت و دخالت یاد میشود. پونه اما در نقطه مقابل، از خانوادهای اصطلاحاً روشنفکر و بهروز است که در آن مذهب تنها یک عقیده شخصی بوده و عملکرد هر شخص هم فقط به خودش مربوط است.
خانواده مجید همیشه نگران زندگی او هستند و برای همین دائم وارد زندگیشان میشوند تا جلوی فروپاشی زندگی آن دو را بگیرند و این دقیقاً همان چیزی است که پونه نمیپسندد و بهخاطر همین، برخورد نامناسبی با آنها دارد.
در مقابل خانواده پونه هیچ حضور مؤثر یا غیر مؤثری در زندگی این دو ندارند و خطاهای فرزندانشان را هم به صورتی کاملاً غیرمنطقی میپوشانند تا به این شکل وجهه خود را حفظ کنند. این باعث شده که مجید نتواند به آنها اعتماد کند و آنها را افرادی متظاهر و دروغگو بداند.
مجید معتاد است و غیرقابلاتکا. پونه دروغگو است و غیرقابلاعتماد. مشخصاً هر دو همدیگر را دوست دارند، ولی توقع دیگری از یک زندگی مشترک داشتهاند که تأمین نشده است.
در چنین شرایطی فقط یک چیز میتواند زندگی مشترک را سرپا نگه بدارد و آن ریشهها و اصالت است. فلذا مجید که از خانوادهای سنتی است، در آخر تصمیم میگیرد که پونه را همان گونه که هست بپذیرد و دوستش بدارد.
ولی پونه که از خانوادهای روشنفکر است از همان ابتدا تصمیم گرفته بوده که مجید و مشکلاتش را کنار بگذارد و به دنبال آرزوهایش برود. برای همین است که در آخر بیننده با مردی روبرو میشود که باوجود تنفرش از دروغها بازهم از همسرش دل نمیکند درحالیکه همسرش مدتهاست که از او دلکنده و به دیگری وابسته شده است.
در فیلم به خاطر پونه قضاوت میان این دو برعهده بیننده گذاشته شده است. شاید عملکرد پونه خیانتآمیز به نظر برسد، ولی آیا ریشه در عملکرد اشتباه مجید ندارد؟ این مسئله در خصوص اعتیاد مجید هم صادق است که ریشه در ناکامیهایش از زندگی مشترک دارد.
آزادمنشی کارگردان در بهتصویرکشیدن وجوه مختلف یک رابطه ناقص باعث شده ناخواسته در جایگاه درستی قرار گیرد و تصویر دقیقی را ارائه دهد.
دروغ به همان میزان زندگی زناشویی را به آتش میکشد که اعتیاد آن را به مخاطره میاندازد. کنترل افراطی همان میزان نابودگر فرد است که تفریط در آن. اصلاً بحث سنت یا مدرنیته نیست، بحث تفکر و عملکرد است. چه کسانی که درست فکر میکنند و اشتباه عمل میکنند، و چه کسانی که اشتباه فکر میکنند و درست عمل میکنند، هر دو به یکمیزان آسیب خواهند دید.