خداسالاری، حلقه مفقوده تربیت قرآنی در محیط خانواده است. اگر مسائل خانواده با مبانی قرآنی دنبال شود، قطعاً خانواده از استحکام بیشتری برخوردار میشود.
تشکیل خانواده موفق، در سایه آموزههای قرآنی محقق میشود. بهترین و برترین برداشت از محوریت قرآن در محیط خانواده، در سایه آشنایی با مفاهیم آیات، ایمان و در مرحله بعد، عمل به برنامههای قرآن در زندگی خانوادگی است. اغلب مشکلات خانوادگی از آنجا شروع میشود که به جای خداسالاری، فرزندسالاری یا زن و شوهرسالاری حاکم است. متأسفانه آشنایی با مفاهیم قرآنی آیات خانواده، کمرنگ است و به همین دلیل در مواجهه با مشکلات خانواده سردرگم میمانیم.
آیات متعددی از قرآن کریم در رابطه با نحوه تعامل زوجین و رابطه با فرزندان و همچنین وظایف والدین نسبت به فرزندان است. عدم درک صحیح از فلسفه نزول قرآن از یک طرف و نگاه ابزاری به قرآن از طرف دیگر باعث شده تا خداسالاری و توجه به دستورات قرآن، به نماز و روزه، و نحوه تعامل با قرآن و استفاده از آموزههای آن به روخوانی و روانخوانی، تجوید، استخاره و در نهایت به حفظ آیات قرآن ختم شود.
ارتقای سطح معرفت به قرآن در جامعه، از مسائل بسیار مهم امروزی است. غفلت از این مسئله، ضربات جبرانناپذیری به پیکره جامعه، و در رأس آن بر خانوادهها وارد میکند. ازاینرو در ادامه به بررسی برخی آموزههای قرآنی در مباحث خانواده میپردازیم.
1. همسر شایسته در خانواده کیست؟
از نگاه قرآن، همسر شایسته کسی است که:
الف) امانتدار و قابل اعتماد باشد
دختر شعیب وقتی خواست درباره حضرت موسی علیهالسلام صحبت کند، به پدرش گفت: «اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ»؛ «این مرد را [که به شجاعت و امانت آراسته است] به خدمت خود اجیر کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزینی، کسی است که توانا و امین باشد». حضرت شعیب علیهالسلام تا این جمله را شنید، به حضرت موسی علیهالسلام گفت:«إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ»؛ «من اراده آن دارم که یکی از این دو دخترم را به نکاح تو درآورم».[1]
ب) پاکدامن باشد
خداوند در سوره نساء به صراحت، یکی از خصلتهای همسر مناسب را دوری از زنا مطرح کرده و فرموده است:«مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ»؛ «پاکدامن باشند؛ نه به طور آشکار مرتکب زنا شوند و نه دوست پنهانی بگیرند».[2] بیشک کسی که اهل رابطه پنهانی باشد، مصداق فرد بیایمان خواهد بود و ازدواج با او نهی شده است؛ مگر اینکه توبه کرده باشد.
2. وظایف همسران چیست؟
برخی وظایف همسران، اختصاصی است؛ یعنی هر کس به طور جداگانه، وظیفه خاصی دارد؛ اما برخی وظایف، بین آن دو مشترک است.
الف) وظایف مرد:
یک- تأمین معاش خانواده:
مصداق بارز آن، تأمین رزق و پوشش زن و فرزندان است؛ چنانکه خدای متعال فرمود: «عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»؛ «به عهده صاحب فرزند (پدر) است که خوراک و لباس مادر را به حد متعارف بدهد». [3] مردی که اهل کار و تلاش نباشد و در تأمین معاش خانواده، وظیفهشناسی نکند، مناسب زندگی مشترک نیست؛ مگر اینکه تغییر رویه بدهد.
دو- مراقبت از زن:
مرد موظف است، از زن مراقبت کرده، محافظ او باشد. دلیل این امر، امتیازات و ویژگیهای خاصی است که خداوند به مردان داده است. ازاینرو میفرماید: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ»؛ «مردان، سرپرست و نگهبان زنانند». [4]
سه- موعظه و نصیحت همسر:
برخی از زنان در حقوق همسری، کوتاهی میکنند که در اینجا وظایف خاصی برای مرد تعریف شده است؛ برای مثال خدای متعال میفرماید: «زنانی که از نافرمانی آنان [در حقوق همسری] بیمناکید، باید نخست آنان را موعظه کنید و [اگر مطیع نشدند،] از خوابگاه آنان دوری گزینید و [اگر باز مطیع نشدند،] آنان را به زدن تنبیه کنید». [5] قطعاً اجرای این دستورات نیاز به آشنایی با شیوه اجرا دارد. زدن زنان نباید به گونهای باشد که سبب وجوب دیه شود؛ به همین اندازه که متوجه اشتباه خود شوند، کافی است.
ب) وظایف زن:
یک- مطیع شوهر:
قطعاً اطاعت از شوهر باید در چارچوب شرع باشد؛ نه اینکه در پذیرش و ارتکاب حرام، با شوهر همراهی کند؛ چنانکه خدای متعال درباره زنان شایسته میفرماید: «زنان شایسته، مطیع شوهراناند». [6]
دو- محافظ حقوق شوهر:
زن باید در غیاب شوهر، محافظ مال و آبروی او باشد؛ چنانکه خدای متعال میفرماید: «در غیبت مردان، حافظ [حقوق آنان] باشند». [7] خانوادهای که با این مبنا تشکیل شود، قطعاً میتواند خداسالاری را در خانواده پیاده کند.
سخن آخر:
وقتی خانواده، از انتخاب همسر تا تشکیل خانواده و تولد فرزندان، با مبنای خداسالاری شکل بگیرد، به خوبی میتواند در سالمسازی فرد، نسل و جامعه مؤثر باشد. آنچه به عنوان ابتلای مخرب، دامنگیر بسیاری از خانوادهها شده، کمرنگ شدن خداسالاری و کمتوجهی به آموزههای قرآنی در مسائل مختلف زندگی است.
پینوشت:
[1]. قصص، 26و27.
[2]. نساء، 25.
[3]. بقره، 233.
[4]. نساء، 34.
[5]. همان.
[6]. همان.
[7]. همان.