گفتمانسازیهای قرآنی و رواج آن در جامعه برای مدیریت سبک زندگی اسلامی، از مهمترین خدمات فرهنگی امام کاظم علیه السلام بوده است. نهادینه شدن این اندیشه ها در زندگی بشری، نقش به سزایی در سعادت بشر و تغییر افکار دنیاپرستانه افراد به زندگی دنیوی دارد.
امام کاظم علیهالسلام و گفتمانسازی قرآنی
ساخت جامعهای انسانی و الهی، از مهم ترین دغدغههای همۀ انبیاء و هادیان الهی بوده است. ایجاد جامعهای انسانی و الهی از جنس قسط و عدل، بدون رهنمود انسانهای راه بلد و تکیه بر قوانین الهی امکان پذیر نیست. قرآن و اهلبیتعلیهمالسلام از جمله هادیانی کامل هستند که تکیه بر آن دو، جوامع بشری را به سوی هدف غایی آن که سعادت و کمال است سوق میدهد. امام کاظم علیهالسلام به عنوان الگویی بیبدیل، با تکیه بر قرآن و سیره نبوی به گفتمانسازیهای قرآنی پرداخت و توانست آن را به گفتمان برتر برای مدیریت سبک زندگی اسلامی تبدیل کند. گفتمانی که موفق شد تا اندیشههای فاسد را که در سبک زندگی مردم نفوذ و افکار آنان را به سوی باورهای منفی و ولنگاری هدایت میکرد، خنثی و در مسیر صحیح قرار دهد.
زندگی قرآنی، رهیافت انس با قرآن
انس با قرآن و قرائت آن و نیز رواج فرهنگ قرائت، تأثیر بهسزایی در تربیت خانه و خانواده و جامعه دارد. قرائت قرآن و شنیدن محتوای قرآنی سبب میشود تا باورهای کودک بر مبنای دینی شکل و ادامه زندگی خود را بر پایه سبک قرآنی مدیریت کند. تأثیرگذاری قرآن بر روح و روان در قالب قرائت سفارشی است که دستگاه امامت بر آن تأکید دارد؛ امام کاظم علیه السلام به نقل از پدرشان فرمودند: که پدرم در پاسخ به سوال فردی درباره تأثیر تلاوت بلند قرآن فرمودند: جدم امام سجاد علیهالسلام قرآن را با صوت زیبا و بلند تلاوت میکرد تا اهل خانه بشنوند؛ پدرم امام باقر نیز شبها قرآن را بلند میخواند به گونهای که سقاها میایستادند و گوش میدادند.»[1]
بدون تردید، فصاحت و بلاغت آیات قرآنی در کنار تلاوت آن با صدای دلنشین و حزین، نقش زیادی در هدایت دلها به سوی نورانیت و معنویت و در نتیجه مدیریت فکری آنان برای شکلدهی یک زندگی قرآنی در پی داشته باشد؛ چنان که امام کاظم علیهالسلام هرگاه قرآن میخواند، نه تنها خود محزون میگشت بلکه شنوندگان را نیز به گریه و فکر وا میداشت.[2] در اندیشه امام، قرآن دوای تمام دردهای روحی و روانی و اخلاقی[3] و رفع کننده بلاهای دنیوی شمرده شده است.[4] در این نگاه حتی تکیه به یک آیه و به کارگیری آن در زندگی -اگر با باور قلبی همراه باشد- او را می تواند در مقابل بسیاری از مشکلات حفظ نماید.[5] این گفتمان سازی قرآنی تا جایی پیش رفت که امام یک منشور قرآنی را برای هشام برای مدیریت سبک زندگیِ اسلامی تبیین نمود.
اندیشهسازی قرآنی برای مدیریت زندگیِ اسلامی
تورقی در منشور قرآنی امام به هشام نشان میدهد امام علیه السلام زیباترین گفتمانهای دینی را برای مدیریت سبک زندگی اسلامی در قالب آیات قرآنی تبیین نمودند. در این گفتمانسازی قرآنی، تنها را سعادت جامعه و زندگی بشری، تبعیت از قوانین الهی -که برترین پیامهای تربیتی است- شمرده شده است. پایه شکلگیری زندگی سعادت محور را عقل و خرد و تمسک به ریسمان قرآن دانسته است؛ در این منشور، جامعه اسلامی را به سوی برهانی سخن گفتن و برهانی فکر کردن رهنمون و تنها راه سعادت حیات بشری را تکیه بر فکر و اندیشه در محتوای قرآن دانسته است. طمع به ظواهر دنیا را سمی مهلک برای اندیشه های پاک و مانعی بزرگ برای آخرتی فکر نمودن دانست. شکرگذاری، تقویت ایمان قلبی، تقوای الهی، حرکت به سوی تعقل و عقلگرایی و ... از دیگر برداشتهای گفتمانی امام کاظم علیهالسلام از قرآن برای سبک زندگی اسلامی است.[6]
رهیافت
بهکارگیری آموزههای قرآنی در زندگی و تبدیل نمودن آنها به گفتمانهای دینی، نقش بهسزایی در مدیریت سبک زندگی و تربیت جامعه اسلامی دارد. امام کاظمعلیهالسلام با استفاده از مکتب قرآن و سیره نبوی توانست، نفوذ فکری را که نحلهها در افکار جامعه اسلامی و شیوه زندگی انسانها رسوخ و آن را به سوی پلیدی و فساد سوق می دادند، تغییر داده و به سوی جهان بینی توحیدی و سعادت محور و نگاه آخرتی هدایت نماید. رواج و نهادینه شدن گفتمان های قرآنی امام موسی بن جعفر علیهالسلام به عنوان الگویی گفتمانی کامل و برتر در جامعه اسلامی، میتواند تأثیر زیادی در تغییر الگو ها و مدل های جامعه غربی که امروزه زندگی بشر را مجذوب خود نموده، تغییر دهد.
پینوشت:
[1] کلینی، کافی، ج 2، ص 944.
[2] مفید، ارشاد، ص 972.
[3] مکارم الأخلاق، ص 240.
[4] کلینی، همان، ص 126.
[5] همان، ص 326.
[6] ابن شعبه حرانی، ترجمه، تحف العقول،ص 440.