بسم الله الرحمن الرحيم
اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی دارای کاملترین برنامه در جهت پیشرفت انسان و ساختن زندگی مادی و معنوی مطلوب اوست. دین مبین اسلام در سه بخش: "اعتقادات، احکام، اخلاقیات" برنامههای خود را در ضمن معرّفی یک سبک زندگی خاصّ، ارائه کرده است و بر همه انسانها آموختن و بکارگیری این برنامهها را واجب گردانده.
در بخش اعتقادات، تقلید به هیچوجه جائز نیست بلکه یک فرد مسلمان باید از طریق بحث و تحقیق و گفتگوی علمی شخصاً ایمان و اعتقاد قلبی پیدا کند. لذا پرسش و پاسخ و چون و چرا در مباحث اعتقادی کاملا پذیرفته شده (بلکه لازم) است. [1]
امّا بخش احکام (فروع دین) مبتنی بر پذیرش اصول اعتقادات است. برای کسی که به درستی بر وجود خداوند و صفات او، پیامبر خاتم و اوصیای او و همچنین کلام الهی و حجیّت آن دلیل و برهان اقامه کرده و به منشأ این احکام با دلیل عقلی ایمان آورده، پذیرش احکام -ولو در ظاهر با عقل او سازگاری نداشته باشد-، سهل و آسان است زیرا خداوندِ دانا و مهربانی که مصلحت همه موجودات را بهتر از خودشان میداند این سبک زندگی را معرّفی کرده است. [2]
بنابراین، منشأ بسیاری از اشکالات در بخش احکام پایه ریزی نادرست اعتقادات است و دشمنان اسلام هم بجای ایجاد شبهه در مباحث اعتقادی بیشتر در زمینه فلسفه احکام شبهه افکنی میکنند. یکی از همین شبهات در مورد حکم اسلام در تجویز تعدّد زوجات برای مردان است:
«... فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ [نساء/3]؛ پس با آنچه ميلتان باشد از زنان (ََديگر) دو تايى يا سهتايى يا چهارتايى ازدواج نماييد، و اگر بترسيد از اينكه مبادا عدالت نورزيد پس به يك زن يا كنيزى كه خريدهايد اكتفاء كنيد، اين كار نزديكتر است به آنكه منحرف نشويد و ستم نكنيد.»
انسانهای به اصطلاح متمدّن عصر فضا در برابر این سبک زندگی، سبکهای دیگری ارائه کردهاند که هر یک دارای اشکالات فراوانی است و سعادت و خوشبختی مادی و معنوی جوامع بشری را به خطر میاندازند: [3]
یکی از این روشها "کمونیسم جنسی" است که آزادی تعدّد زوجات هم برای مرد و هم برای زن به عنوان یک سبک زندگی ایدهآل معرفّی شده و حکم تعدّد زوجات برای مردان (فقط) را تبعیض و بی عدالتی نسبت به زنان میداند. در این روش در حقیقت زوجیّت و خانوادهای تشکیل نمیشود بلکه هر فرد (چه زن و چه مرد) در صورت نیاز موقّتاً شریک جنسی برای خود انتخاب میکند و بعد از رفع نیاز هرکس به ادامه زندگی فردی خود میپردازد.
روش دیگر "چند شوهری" است. يعنى اينكه يك زن در آن واحد بيش از يك شوهر داشته باشد.
هر دو روش در مقابل حکم اسلام به تعدّد زوجات پیشنهاد شدهاند و در بعضی مقاطع مورد اجرا در آمدهاند امّا با استقبال جوامع بشری مواجه نشدند. تاريخ و حتى فرضيات مربوط به ماقبل تاريخ، دورهاى را نشان نمىدهد كه در آن دوره بشر بكلى فاقد زندگى خانوادگى بوده و كمونيسم جنسى بر آن حاكم بوده است و چنانكه مىدانيم برخى از رهبران كمونيسم در قرن 19 نيز اينچنين پيشنهادى نمودند ولى بنا به نقل كتاب "فرويد و تحريم زناشويى با محارم" در اثر تجارب تلخ و فراوان، در سال 1938 از طرف برخى از كشورهاى نيرومند كمونيستى قانون تك همسرى يگانه قانون رسمى شناخته شد. [4]
مهمترین اشکال چند شوهری از بین رفتن نسب و رابطه پدر و فرزندی است زیرا زندگى خانوادگى و تأسيس آشيانه براى نسل آينده و ارتباط قطعى ميان نسل گذشته و آينده، خواسته غريزه طبيعت بشر است. امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به مسائلى كه محمد بن سنان پرسيده بود نوشت:
«علت اينكه مرد مىتواند چهار زن بگيرد ولى زن نمىتواند بيش از يك شوهر داشته باشد، اين است كه: مرد اگر چهار زن هم داشته باشد فرزندى كه هر يك از آنها بياورد فرزند او است، ولى زن اگر دو همسر و يا بيشتر داشته باشد فرزندى كه به دنيا مىآورد معلوم نمىشود از كدام شوهر است، زيرا همه شوهران در همخوابگى با او شركت داشتهاند، و در نتيجه بديهى است كه در چنين وضعى هم روابط نسبى بهم مىخورد و هم در مساله ارث اشكال پديد مىآيد، و سرانجام معارف را نيز تباه مىسازد.» [5]
علاوه بر این زنان به طور طبيعى «تك همسرگرا»Monogamous. مى باشند و به طور فطرى از تنوع همسر گريزانند و توانایی جسمی و روحی چند شوهر را ندارند. آنان خواستار پناه يافتن زير چتر حمايت عاطفى و عملى يك مرد مى باشند. لذا وجود تنوع گرايى در برخی زنان، نوعى بيمارى است؛ ولى مردان تنوع گرا و «چندزن گرا»Polygamous. هستند. (این مسأله در علم روانشناسی به اثبات رسیده است) بنابر این چندشوهرى نه تنها با طبيعت انحصارطلبى و فرزند دوستى مرد ناموافق است، با طبيعت زن نيز مخالفت دارد و باعث لا ابالی گری و بی مسؤولیتی افراد جامعه در قبال زندگی اجتماعی خواهد شد و زمینههای مفاسد اجتماعی و اقتصادی فراوانی را فراهم خواهد آورد.
با وجود این مشکلات فردی و اجتماعی، همچنین عدم توازن جمعیتی زنان نسبت به مردان و وجود بیوه زنان آماده ازدواج در بسیاری از جوامع [6] و توانایی بسیاری از مردان در تامین و اداره بیش از یک عائله و بسیاری ادلّه دیگر که عقل بشری هنوز از درک آنها عاجز است، خداوند متعال با توجّه به شناخت دقیق فطری مرد و زن، به مردان اجازه داد در صورت توانایی عدالت ورزی بین زنان و تامین خواستههای ایشان به طور محدود (نهایتاً چهار زن) به ازدواج خود در آورند و فرمود:
«فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً[]؛ اگر مىترسيد نتوانيد بين چند همسر به عدالت رفتار كنيد تنها يك زن بگيريد و نه بيشتر.» (در اين جمله حكم مساله را معلق به" خوف" كرد نه" علم"، فرمود: اگر" مىترسيد" بين چند همسر ... و نفرمود: اگر" مىدانيد" كه نمىتوانيد عدالت بر قرار كنيد ...)
خانم دکتر بيزانت[7] به تعالی قانون تعدّد زوجات در اسلام اعتراف کرده و مىنويسد: «گفته مىشود كه در غرب تك همسرى است؛ اما در واقع چندهمسرى است بدون مسئوليت پذيرى! همين كه مرد از زن سير شد، او را رها مى كند. او نيز كم كم زن كنار خيابانى خواهد شد؛ زيرا نخستين عاشق دلدادهاش هيچ مسئوليتى در برابر آينده او ندارد. وضع زنى كه به عنوان يك همسر و مادر، در خانه اى چندهمسرى پناه گرفته، صد بار بهتر از اين است.
وقتى هزاران زن بدبخت را مىبينيم كه شبانگاه در خيابانهاى شهرهاى غرب پرسه مىزنند، به يقين درمىيابيم كه غرب نمىتواند اسلام را به جهت چندهمسرى سرزنش كند. براى زن بسى بهتر، خوشبختانه تر و محترمانه تر است كه در چندهمسرى اسلامى زندگى كند و تنها با يك مرد اشتراك زندگى پيدا كند، فرزند قانونى خود را در آغوش گيرد و همه جا مورد تكريم و احترام باشد؛ تا اينكه هر روز توسط اين و آن اغوا شود و احتمالاً با فرزندى نامشروع كنار خيابان رها گردد! نه تحت حمايت قانون باشد و نه پناهگاه و مراقبتى داشته باشد و هر شب قربانى هوس رهگذرى گردد» [8]
پي نوشت:
[1]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص: 508
[2]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص: 494
[3]. خانم منوچهريان در كتاب "انتقاد بر قوانين اساسى و مدنى ايران" برای اوّلین بار به صورت رسمی این انتقادات را به قوانین اسلامی وارد کرد و سبکهای جدید ارائه نمود.
[4]. مجموعه آثاراستاد شهيد مطهرى، ج19، ص: 300
[5]. علل الشرائع ص 504 ج 1 ب 271.
[6]. برتراند راسل مى نويسد: «در انگلستان كنونى بيش از دو ميليون زن اضافه بر مردان وجود دارد كه براى ايشان محروميت بزرگى است»مطهرى مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 318، به نقل از: برتراند، راسل، زناشويى و اخلاق، ص 115.
[7]. Annie Besant
[8]. Why Polygamy Is Allowed In Islam, PP. 33 - 43
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم
نظرات
سلام.
اینی که میگید اون زن هایی که میل به چند مرد را دارند کمن ومریض هستند من میخوام بدونم اول اینکه این خانوما کم نیستند اتفاقا ببخشن خانوما ولی راحت از هر ده تا زن هشتاشون میل به همچین کاری دارن...
دیگه اینکه درباره اون حدیث از حضرت رضا(ع) که گفتید مشکل تو ارث و غیره بوجود میاد خوب من میخوام اینو بگم که حتما زنی که با بقیه شوهراش مثلا همبستر میشه خوب نمیشه از لوازم جلوگیری از بارداری استفاده کنه تا این مشکلا بوجود نیاد و مساوات برقرار شه؟
ممنون از پاسخ هاتون.
سلام. لطفا منشأ و منبع این آمار رو ذکر کنید (شاید در محیط های محدودی که شما حضور داشته اید چنین تمایلاتی بوده است امّا این به معنای شیوع گسترده آن بین همه انسانها نیست)....
بنده مقدّمه ابتدای بحث را به همین خاطر مطرح کردم. تعدّد زوجات یکی از احکام شرعی است که از جمله فروع دین محسوب میشوند. فروع دین بعد از اثبات اصول مطرح میشوند. در اصول دین (خداشناسی، نبوّت، امامت، معاد، عدالت) به ما دستور داده اند بحث و گفتگو و چون و چرا کنیم و در خواست دلیل و برهان کنیم.
اما بعد از ساخته شدن اعتقادات و اثبات اینکه خدایی هست عادل که ما را آفریده و مصلحت و مفسده ما را بهتر از خودمان میداند و یک برنامه زندگی کاملی (احکام) برای ما فرستاده، دیگر جای چون و چرا باقی نمیماند. البته در بعضی موارد بعضی فلسفه احکام توسّط معصومین بیان شده. اما این دلایل همه دلایل وضع این دستور نیستند. مثلا در مساله تعدد زوجات یکی از دلایل، مساله ارث است. دلایل بیشمار دیگری نیز وجود دارند که ما به برخی اشاره کردیم و بسیاری از آنها را نمیدانیم...
مثلا اگر گفته شد چرا گوشت خوک حرام است؟ باید گفت خدا و رسولش بهتر از ما میدانند. البته شاید یکی از دلایل حرمت گوشت خوک به دلیل وجود نوعی انگل خطرناک در آن باشد. (دقت کنید دلیل حکم را نمیدانیم اما شاید این باشد. لذا اگر کسی گفت: در پزشکی ثابت شده که در دمای مثلا هزار درجه حرارت این کرم از بین میرود، پس اگر گوشت خوک را خوب در دمای بالا حرارت دهیم پاک میشود!؛ باید گفت: ما گفتیم شاید یکی از دلایل این باشد و هزاران دلیل دیگری در میان است که ما نمیدانیم) - همینطور سایر احکام شرعی (از قبیل حرمت استفاده از طلا برای مردان. اگر خودمان از پیش خودمان علّت آنرا تاثیرات هورمونی بدانیم. ممکن است شما بگوئید طلا را با فلان فلز ترکیب میکنیم و آلیاژی میسازیم که چنین تاثیراتی نداشته باشد!)
پس توجه داشته باشید احکام و قوانین بر اساس و مصلحت و مفسده جامعه بشری وضع شده اند و ما این مصالح و مفاسد را به درستی نمیدانیم لذا از علّت بسیاری از احکام شرعی سر در نمی آوریم.