عصر صفویه دوران شکوفایی عزاداری برای اهل بیت بود. شیعیان پس از قرن ها، توانستند با آزادی و آشکارا به نوحه سرایی و عزاداری حضرت سیدالشهداء بپردازند.
برخی برای زیر سؤال بردن عزاداری چنین وانمود میکنند که این گونه عزاداریها از زمان صفویه به وجود آمده و خرافاتی است که شاهان صفوی وارد دین و مذهب کردهاند.
سر کار آمدن دولت شیعی صفویه باعث شد، شیعیان بعد از قرنها قدرتی دوباره پیدا کرده و برنامههای مذهبی نیز رونق بگیرد.
عرض ارادت شاهان صفویه به اهلبیت و امام حسین علیهالسلام باعث شد تا برنامههای مردمی با حمایتهای حکومت همراه بشود. مجالس عزاداری که تا پیش از این در خفا و بدون سر و صدا برگزار میشد، رونق بیشتری پیدا کرد و شیعیان با آزادی بیشتر به نوحهسرایی و عزاداری پرداختند.
با این حال نوحهسرایی و برپایی دستههای عزا و این قبیل عزاداریها سالها و بلکه قرنها قبل از صفویه رواج داشته و تنها در زمان صفویه، آشکارتر شد و گسترش یافت.
مرحوم كاشف الغطاء مینويسد: «آغاز بيرون آمدن دستههای عزاداری برای سيدالشهدا بيش از هزار سال، در زمان معزالدوله و ركنالدوله بود. دستههای عزاداران که برای حسين عليهالسّلام ندبه سرمیدادند و شبها مشعلهايی به دست داشتند، بغداد و راههايش را پر از شيون میکردند.[1]
برخی از انواع عزاداریها ظاهراً از زمان صفویه رواج پیدا کرده و اعمالی مانند قمهزنی در این زمان وارد عرصه عزاداری شده است. طبق برخی شواهد این عمل در دوران قاجاریه شدت پیدا کرده و در دستههای عزاداری، جمعی از عزاداران به قمهزنی میپرداختند.
مردم هر منطقه و محلی بر اساس آداب و رسوم محل خود اقدام به عزاداری می کنند و در آن روزگار انواع عزاداریها رایج بوده و بر اساس روایات، لطمه زدن به خود در عزاداری حضرت سیدالشهداء تا حدی که ضرر معتنابهی نداشته باشد، مجاز شمرده شده است، از این رو امروزه بیشتر علما قمه زنی را به طور مطلق و یا به خاطر وهن مذهب بودن حرام میدانند و از انجام آن نهی میکنند.[۲]
امام صادق علیهالسلام در مورد زنان بنیهاشم در جریان کربلا فرمود: «وَ لَقَدْ شَقَقْنَ اَلْجُيُوبَ وَ لَطَمْنَ اَلْخُدُودَ اَلْفَاطِمِيَّاتُ عَلَى اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ عَلَى مِثْلِهِ تُلْطَمُ اَلْخُدُودُ وَ تُشَقُّ اَلْجُيُوبُ؛[3] همانا فاطمیات (دختران زهرا علیهاالسلام) بر حسین بن علی علیهالسلام گریبان دریدند و بر گونهها لطمه زدند، و بر مثل چنین بزرگمردی باید لطمه زد و گریبان درید.»
حضرت صادق علیهالسلام در روایت دیگری فرمود: «كُلُّ اَلْجَزَعِ وَ اَلْبُكَاءِ مَكْرُوهٌ سِوَی اَلْجَزَعِ وَ اَلْبُكاءِ عَلَی اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ؛[4] هرگونه جزع و گریه کردن مکروه است، مگر جزع و بیتابی برای حسین علیهالسلام.» ایشان گریه و بی تابی جز برای امام حسین علیهالسلام را مکروه می شمارد و این اشاره به بزرگی مصیبت حضرت سیدالشهداء دارد.
در روایتی از امام باقر علیهالسلام در توضیح معنای جزع چنین آمده: « قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْجَزَعُ قَالَ أَشَدُّ الْجَزَعِ الصُّرَاخُ بِالْوَیْلِ وَ الْعَوِیلِ وَ لَطْمُ الْوَجْهِ وَ الصَّدْرِ وَ جَزُّ الشَّعْرِ مِن النَّوَاصِی؛[5] جابر می گوید: به امام باقر علیهالسلام گفتم: جزع یعنی چه؟ حضرت فرمودند: شدیدترین جزع فریاد زدن بوَیل و بلند گریه کردن و فریاد زدن و بر سروصورت زدن و کندن موهای پیشانی است.»
وقتی سینه زنی و زنجیر زنی و لطمه به سر و صورت، برای مصیبت امام حسین علیه السلام منعی ندارد و معصومین علیهمالسلام آن را مجاز شمرده اند، دیگر نمی توان گفت: همه این عزاداریها خرافات هستند و در دوران صفویه ساخته شدهاند.
خرافات، به معنای عادات و باورهای باطل و بیاساسی است که فاقد مبنای عقلی و علمی بوده و با موازین شریعتْ سازگار نباشد، اگرچه با استفاده از نمادهای دینی و ظاهری مقدس به میدان آمده باشد.[6]
در عصر صفویه مراسمات عزاداری و نوحه سرایی، پر رونق شد و شیعیان که سالها در خفا به عزاداری میپرداختند، توانستند با آزادی عمل بیشتری نوحه سرایی و عزاداری کنند.
شاهان صفوی نیز به دلیل ارادتی که به اهل بیت داشتند، به این مراسمها رونق بخشیدند. بنابراین صفویه را میتوان عصر شکوفایی انواع عزاداریهای سنتی و محلی برای محرم و حضرت سیدالشهدا دانست.
پی نوشت:
[1] مواكب الحسينيه، ص 15.
[2]https://www.karbobala.com/articles/info/1737
[3] وسائل الشیعه، ج22، ص 402.
[4] امالی طوسی، ج1، ص161.
[5] وسائل الشیعه، ج3، ص282.
[6] https://hawzah.net/fa/Magazine/View/6442/7655/95885