اهمیت مکتب عاشورا برای دلباختگان، ابعاد فراوان فردی و اجتماعی دارد. مهمترین وجه اهمیت فردی آن است که مکتب عاشورا قابلیت فوقالعادهای در رشد از خود قبلی تا خود آرمانی دارد.
گرچه دین اسلام، هم نسبت به فرد و هم اجتماع توجه تمام داشته است؛ اما اولین قدم برای رشد و تعالی اجتماع، توانایی دین در رشد و تعالی فرد است. رشدی که امام علی علیهالسلام درباره آن فرمودند: «مَنِ اعتَدَلَ يَوماهُ فهُو مَغبونٌ؛[1] هر کس دو روزش با هم مساوی باشد ضرر کرده است.» شبیه به این بیان در احادیث دیگر اهل بیت از جمله امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام نیز آمده است.
این روایت، پایه اصلی مهندسی رشد فردی در شریعت مقدس اسلام است چراکه اساساً رشد، فارغ از سرعت آن، در طول زمان اتفاق میافتد و نیاز به تداوم و تحمل سختیهای مرتبط دارد تا به نهایت درجه خود سعادت آرمانی فرد بینجامد.
در همین رابطه، جلسات اهل بیت علیهمالسلام خصوصاً جلسات عزای سیدالشهدا علیهالسلام قدرت بیبدیل و متمایزی در انسانسازی و رشد و تعالی دارند؛ البته بهشرط آن که آفتزده نشوند! اما آفات جلسه عزاداری چیست؟
فانوسی که هیئت هدیه میکند
تا راه، روشن نباشد هدایت و تعالی معنایی ندارد، زیرا صراط مستقیم یکی، و بقیه، بیراههاند. شناخت و معرفت نسبت به اهل بیت علیهمالسلام همچون فانوسی است که راه فرد را روشن میکند.
اگر جلسه، فاقد معرفت افزایی نسبت به شخصیت اهل بیت علیهمالسلام باشد، امکان اینکه فردی در جلسه عزای سیدالشهدا شرکت کند؛ اما از رشد مورد انتظار محروم باشد دور از انتظار نیست؛ چراکه انحراف در شناختن امام علیهالسلام، منجر به کجروی و فتنهانگیزی میشود؛ همچنان که کجفهمی نسبت به معارف قرآنی موجب انحراف خوارج شد و اعمال عبادی آنچنانیشان نیز سودی به حالشان نداشت.
بنابراین، از پایههای اساسی جلسه عزاداری امام حسین علیهالسلام، شناخت صحیح آن حضرت و راه ایشان است. این مهم، با استفاده از کارشناسان دینی در مجلس قابل تحقق خواهد بود. چطور ممکن است بدون حضور یک اسلامشناس متعهد و انقلابی، انقلاب اسلامی حسین علیهالسلام را که راه و رفتارش آینه تمامنمای اسلام است، شناخت؟! تنها یک اسلامشناس متعهد و انقلابی است که میتواند معلم راه حسینیان باشد.
نتیجه آنکه، بدون معرفت صحیح دینی، انرژی فوقالعاده عشق به اهلبیت علیهمالسلام عشقی کور یا کمبینا خواهد بود و انسان را از رسیدن به "خود آرمانی" محروم خواهد کرد. اما انگیزه و عشق را چگونه باید مشق کنیم؟
هیئت؛ آتشفشان انگیزههای مقدس
واضح است که تنها با به دست گرفتن یک فانوس نمیتوان به مقصد رسید؛ بلکه باید حرکت مداوم و مقاوم را ضمیمه آن کرد. حرکت، مداومت و مقاومت، نیازمند انگیزه و انرژی باکیفیت و تجدیدپذیری به نام عشق به خاندان رسالت است؛ ودیعهای که بهترین پیشران راه تقرب، سلوک و رسیدن به تعالی آرمانی است.
عشق به امام حسین علیهالسلام شیر خفته درون انسان را برای آفریدن حماسههای بزرگ و متعالی بیدار میکند. آتش زیر خاکستر درون مؤمنان را به آتشفشان انگیزه و تلاش بدل میسازد و همواره تولید انرژی و حرکت و حماسه میکند؛ چنانکه رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله فرمودند: «إنّ لِقَتلِ الحُسينِ علیهالسلام حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ اَبَداً؛[2] براى شهادت حسین علیهالسلام، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود.»
محرم و صفر، فرصتی است که در جلسات حسینی، هم بر شناخت و هم بر عشق به آن حضرت بیفزاییم تا سرمایهای شود برای اینکه در پستیوبلندیهای زندگی، همچون سرور شهیدان، مؤمنانه و انقلابی رفتار کنیم؛ عملکردی مجاهدانه و خستگیناپذیر.
وقتی میتوانیم بگوییم از این فرصت رشد بهخوبی استفاده کردهایم که در محرم و صفر سال آینده از پلههای بسیار بالاتر ایمان و عمل، جهشی تازه را کلید بزنیم؛ در غیر این صورت به این معناست که کمکاری کرده، به عقب بازگشته و سرمایه عزاداریمان را به کار نبستهایم.
اگر به هیئت میرویم؛ ولی در اشتیاقمان به نماز و عبادت رشدی مشاهده نمیکنیم یا از نظر اخلاقی هیچ پیشرفتی نداشتهایم و... به این معناست که اشکالی در هیئت رفتنمان هست که هر چه سریعتر باید آن را رفع کنیم! سستی در رفع اشکال مدنظر، خسرانی عظیم در راه رسیدن به درجات آرمانی و تقرب نزد خدای متعال خواهد بود.
پی نوشت:
[1] امالی صدوق، مجلس 62، ح 4، ص 393.
[2] مستدرك الوسائل، ج10، ص: 318.