هر امامی وظیفه الهی خود را با توجه به شرائط زمانی و مکانی انجام میدهد. پس به دلیل تفاوت شرایط در زمان امام سجاد، مبارزه علنی امام حسین علیهالسلام نمیتواند برای او الگو باشد.
خداوند متعال، از ابتدا دین را برای هدایت بشر به سمت کمال و ارزشها قرار داد و لازمه دینداری را تسلیم در برابر دستورات خود و فرستادگانش دانست. بر این اساس اگر کسی غیر از اسلام، دین دیگری را برگزیند، از او پذیرفته نخواهد شد.[1]
هر چند از ابتدای خلقت حضرت آدم، خداوند دین را بر اساس اسلام تنظیم کرده؛ ولی تشریع دین، از زمان حضرت نوح علیهالسلام، شروع شده است. از همین رو نیز وی نخستین پیامبر اولوالعزم به شمار میرود.[2] از سویی خداوند وظیفه اصلی پیامبران اولوالعزم را در آیه 13 سوره شوری، دو چیز دانسته است:
یک) «أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ؛ برپائی دین »
دو) «وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيه؛ پرهیز از تفرقه و نفاق در دین »
بنابراین برپائی دین، از وظایف پیامبران الهی قرار داده شده و به دنبال آن، اوصیای آنها نیز این وظیفه را به عهده گرفتهاند؛ هر چند اصل دین توسط پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت ابلاغ شده است.
بر این اساس حفظ دین و جلوگیری از هرگونه تفرقه در دین، وظیفه حجتهای الهی است و در این زمینه باید از هیچ گونه تلاشی فروگذار نکنند.
حفظ دین توسط امامان علیهمالسلام
بعد از پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله، اوصیای او [امامان دوازدهگانه شیعه] نیز، تمام تلاش خود را در حفظ دین و برپائی حدود آن، در برابر تهاجم تفرقهافکنان و جریان نفاق، مجدانه به کار گرفتند؛ حتی جان عزیزشان را در این راه بر کف اخلاص گذاشتند.[3]
تا اینجا معلوم شد که وظیفه پیامبران و امامان، حفظ دین و جلوگیری از هر گونه تفرقه در دین است؛ ولی مهم اینجاست که هر کدام از آنها متناسب با زمان و مکان، روش خاصی را به کار میگرفتند.
تذکر دو نکته:
نخست: بر اساس آیات و روایات فراوان امامان دوازدهگانه شیعه، معصوم هستند، یعنی تمام سخنان و حرکات آنها، مطابق با حق و راستی است و به عنوان الگوی مناسبی برای دیگران معرفی شدهاند.[4]
دوم: هیچ امامی در مقابل ظلم و ستم ظالمان، سکوت نکرده و تا جایی که شرائط اجازه میداده، به شکلهای مختلف با آنها مبارزه میکردند.
روش مبارزاتی امامان علیهمالسلام
برخی از امامان مانند امام حسن علیهالسلام، از راه صلح با برخی از جریانهای مخالف، روبرو شدند و از این طریق وظائف الهی خود را انجام دادند.
بعضی دیگر مانند امام حسین علیهالسلام، با مبارزه علنی و جنگ تمامعیار، با جریانهای انحرافی جامعه مبارزه کردند. همچنین تعدادی مانند امام باقر و امام صادق علیهماالسلام، با سلاح علم و اندیشه؛ علاوه بر اقناع اندیشه، به روشنگری دو جریان حق و باطل در جامعه پرداختند و...
بر این اساس هرگز نمیتوان گفت، چرا امام حسین قیام کرد و امام سجاد از پدرش الگو نگرفته و قیام نکرد؛ زیرا شرائط زمان امام حسین علیهالسلام، با شرائط زمان امام سجاد علیهالسلام بسیار متفاوت بوده است.
از طرفی دشمن نیز تمام تلاش خود را برای از بین بردن دین و سست کردن اعتقاد مردم به دین، به کار گرفته است، تا جایی که معاویه در جلسهای چنین گفت: «پس از مرگ ابوبکر، عمر و عثمان هیچ اثری از آنان باقی نمانده و نامی از آنان برده نمیشود؛ اما هر روز پنج مرتبه فریاد «أشهد أنّ محمدا رسول الله» به گوش میرسد. با این وضع، دیگر چه چیزی برای ما بنیامیه باقی مانده است. به خدا سوگند تا نام پیامبر را دفن نکنم و از زبانها نیندازم، آرام نخواهم گرفت.»[5]
زندگی مجموع امامان، الگوی رفتاری شیعه
بیتردید، زندگی اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، الگویی بس روشن و راهگشا برای پیروان آنهاست؛ ولی در بسیاری موارد، باید مجموع زندگی دوازده امام به عنوان الگو برای انسان انتخاب شود، زیرا در شرائط مختلف، الگو نیز متفاوت خواهد بود، گاه در میدان مبارزه علیه ظلم هستیم، اینجا الگو امام حسین علیهالسلام است، گاه شرائط صلح و سازش پیش میآید که باید از امام مجتبی علیهالسلام الگو گرفت و...
بنابراین هر چند همه امامان علیهمالسلام، الگو و اسوهای نیکو برای شیعیان و پیروانشان هستند؛ ولی به این معنی نیست که اگر زمانی شرایط برای کسی اقتضا کرد برای دفاع از حرم حضرت زینب وارد عرصه جهاد شود، بگوید الگوی من امام سجاد علیهالسلام است و من باید به دعا بپردازم! یا باید اینجا صلح کرد، بر این اساس شرائط زمان و مکان نیز باید در نظر گرفته شود.
پی نوشت
[1]. سوره آل عمران، آیه85.
[2]. سوره شوری، آیه13.
[3]. مروج الذهب، مسعودی، ج2، ص301.
[4]. سوره نجم، آیه3 و4.
[5]. الأخبار الموفقیات، زبیر بن بکار، ص219.