به گفته برخی مورخان، فرماندار مدینه پنهانی و از روی خیرخواهی به امام علیهالسلام پیشنهاد داد تا مخفیانه از مدینه خارج شود؛ زیرا هیچ راه گریزی برای خویش و امام نمیدید.
هنگامیکه خبر شهادت امام حسین علیه السلام به عمرو بن سعید فرماندار مدینه رسید، اظهار تاسف کرد؛ ولی پس از آن گفت: «فرجام شخصی که بر نظام حاکم، خروج مسلحانه کند، جز قتل نیست».
در برخی اظهارات آنچه از خروج امام حسین علیهالسلام از مدینه گفته میشود این است که «خارج شدن امام از مدینه، خوراک رسانهای مناسبی برای بنیامیه فراهم کرد و حسین بن علی به خروج مسلحانه علیه نظام متهم شد. آیا بهتر نبود که امام در مدینه میماند و با شهادت خود احساسات همگان را علیه نظام برمیانگیخت و خود را از هر نوع اتهامی مبرا میساخت؟»
در پاسخ به این برداشت، بیان چند نکته ضروری است:
1. عبدالله ابن زبیر نیز شرایط امام حسین در مدینه را داشت؛ اما در برابر فشار یزید مقاومت کرد و یک شب زودتر از امام، مخفیانه بههمراه برادرش جعفر از مدینه خارج و از بیراهه عازم مکه شد. پس ماندن امام در مدینه و بهسادگی کشته شدن آن حضرت در مقایسه با خروج موفق عبدالله ابن زبیر و رسیدن وی به خلافت هفت ساله عراق و حجاز، قابل قبول نبود. زیرا دو مخالف در شرایط مساوی، یکی برندهی با شهامت و درایت؛ و دیگری بازندهی با خفت و ذلت در تاریخ ثبت میشد. بدیهی است که ذلت از خاندان رسالت دور است و شعار حسین نیز «هَیهات منّا الذلة» است.
2. از نظر سایر فعالان سیاسی آن زمان، احتمال انصراف یزید از بیعت، یا نرمش نشان دادن او نسبت به امام علیهالسلام بسیار بعید بود؛ بنابراین پیشنهاد خروج نشدن از مدینه و یا تأخیر در خروج مطرح نشد. مثلا ابن زبیر درباره رفتن امام به حضور فرماندار مدینه، به حضرت هشدار داد و اعلام خطر کرد؛ امام در پاسخ فرمود: «من به تنهایی نزد او نخواهم رفت؛ جماعتی از یاران خویش را با خود میبرم و دستور میدهم تا همگان با خود سلاح بردارند و در زیر لباسشان پنهان کنند».
علاوه براین، به گفته برخی از مورخان، فرماندار مدینه پنهانی و از روی خیرخواهی به امام علیهالسلام پیشنهاد کرد تا مخفیانه از مدینه خارج شود؛ زیرا هیچ راه گریزی برای خویش و امام نمیدید.