اگر هدف از تصرف ایران توسط قوای بریتانیا، صرفا تامین غله بود، ممانعت از ورود غلات و مواد غذایی در ایران چه معنایی میدهد؟
نقش انگلیس در هولوکاستِ ایران | هرچند ایران در جریان جنگ جهانی اول اعلان بیطرفی کرد، اما ناتوانی و بیتدبیری حکومت، دو قدرت روس و انگلیس با هجوم به سرحدات کشور، ملت را دچار انواع رنجها و نکبتها کردند.
ارمغان این هجومِ روس و انگلیس به کشور، چیزی جز کشتار مردم بیدفاع شهرها و روستاها، و بروز قحطی و رواج طاعون و وبا نبود. بیش از جنگ، فاجعه شوم، قحطی بزرگ بود که دامنه فراگیری آن از خراسان و سیستان تا رشت و آذربایجان و شیراز و بوشهر و اصفهان گسترش داشت و حاصل آن مرگ و میر تعداد زیادی هموطنانمان بوده است. با وجود اختلاف مورخین بر سر تعداد کشته ها (از 40 درصد جمعیت ایران آن روز تا بیست درصد) همگی بر رخ دادن چنین فاجعهای اتفاق نظر داشتهاند.
اما انگلیس این قحطی چگونه به وجود آورد؟
برخی معتقدند انگلستان تنها برای فتح هندوستان به این منطقه لشکرکشی کرده بود، که البته به این هدف رسید. طبق اعترافات خودشان هرچند میتوانستند از سایر نقاط دنیا نیز برای سربازانشان غذا بیاورند؛ اما «اگر محصولات غذایی ایران را جمعآوری نمیکردیم، باید خودمان میآوردیم، که بخش بزرگی از ناوگان کشتیرانی را اشغال میکرد»!
آنها با خرید و احتکار مواد غذایی، عامل ایجاد قحطی در ایران شدند. اما نکته عجیب اینجاست که ارتش بریتانیا حتی مانع از واردات مواد غذایی از بینالنهرین و هند و آمریکا به ایران شد و از پرداخت پول نفت به ایران جلوگیری کرد!
اگر هدف تصرف ایران توسط قوای بریتانیا صرفا تامین غله بود، ممانعت از ورود غلات و مواد غذایی در ایران چه معنایی میدهد؟ ژنرال "دَنس تِرویل" در توصیف این حادثه مینویسد: «در اثر خریدهای ما، قیمت غله بالاتر رفت و هر افزایش جزئی به معنای مرگ بسیاری از افراد بود. قحطی در این جا اسفناک است. اکنون که برفها آب شده و بهار آغاز شده است، مردم میروند بیرون و مثل گاو در مراتع میچرند. بسیاری از این مردم در حال چریدن در مراتع مُردهاند.»(1)
بر اساس گزارشی که در اسفند ۱۲۹۲ از وزارت کشور به رئیسالوزرا میرسد، به رئیس دولت گفته شد: «چه نشستهاید که زارعان با دیدن این نشانهها گندمهایشان را هر خروار ۸تومان پیشفروش کردهاند.» بعدها اسناد نشان میدهند که خیلی از این غلات احتکار شده، نه برای فروشِ گرانتر در داخل، که برای فروختن به تاجرانی که از طریق انگلیسیها در شهرهای مختلف پخش شده بودند، نگهداری شد.(2)
در واقع استعمار پیر، تنها بازیگردان عرصهی سیاست ایران شد و با خرید گستردهی غلات برای ارتش چهارصد هزار نفری خود در بینالنهرین و نیز نیروهایشان در ایران و همزمان جلوگیری از واردات کالا به ایران توسط نیروهای نظامی و اعمال قانون پرداخت عوارض بسیار سنگین برای واردات از ايران، باعث نایابی مواد غذایی در کشور شد.(3)
"داناهو" افسر ارشد ارتش انگلستان مینویسد: «اجسادِ چروکیده مردم فلکزده، از زن و مرد، در معابر عمومی افتاده است. میان انگشتانِ سفت و خشکیده آنها علفهایی که از کنار جاده کنده یا ریشههایی که از مزارع درآورده بودند، هنوز پیداست. گاه آدمنماهایی از پوست و استخوان، با چشمان گودافتاده، چهاردستوپا روی جاده جلوی خودرویی که نزدیک میشد، میخزیدند و بیآنکه نای حرفزدن داشته باشند با اشاراتی برای لقمه نانی التماس میکردند.»(4)
همهی این مصیبتها درحالی رخ میداد که انبارهای شاهی، مملو از مواد غذایی بود و شاه مملکت در ممالک اروپایی در حال خوشگذرانی. یکی از محتکرانِ عمدهی غلات، احمدشاه جوان بود که تن به پیشنهاد خرید منصفانه رئیس الوزرای خود نیز نمیداد و مقادیر زیادی گندم و جو در انبارها ذخیره کرده بود. شاه قاجار در برابر پیشنهادهای خرید صدراعظم خود اظهار میداشت: "جز به قیمت روز به صورت دیگر حاضر برای فروش نیستم."(5)
سخن را با جملهای از "رسول غمزتوف" شاعر داغستانی به پایان میبریم که میگوید: «اگر به گذشته خود با تپانچه شلیک بکنید، آینده با توپ به شما شلیک میکند.» ملتی که گذشته خود را فراموش میکند آینده را از دست میدهد.
پینوشت؛
1. خاطرات فرمانده نیروهای دنس ترویل انگلستان در ایران
2. ( مشروح نشست "پیامدهای جنگ جهانی اول و قحطی در ایران"، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
3. قحطی بزرگ ص151
4. مأموریت به پرشیا به قلم «مارتین هنری داناهو» خبرنگار و افسر اطلاعاتی بریتانیا
5. قحطی بزرگ ص170