در بیان کلی عملکرد صداوسیما در ایام ماه محرم بهشدت ضعیف و غیرقابلقبول است و در مقایسه با مناسبتهای دیگر کمتر به آن توجه میشود.
بیشک صداوسیما مهمترین رسانهی انقلاب اسلامی و بازوی تبلیغاتی کشور برای اجرای سیاستهای حاکمیت است. از مسائل مهم بر عهده صداوسیما حفظ شعائر اسلامی است؛ شعائری که اساس انقلاب و حکومت اسلامی است.
یقینا از بزرگترین شعائر - اگر نگوییم بزرگترین- که پایه و اساس اسلام است، واقعه کربلا و شهادت حضرت حسینبنعلی علیهماالسلام و اصحابشان است. اتفاق بینظیری که در تاریخ یگانه است و سند مظلومیت و صدالبته اقتدار تشیع و اسلام است.
با شروع ماه محرم، از سیمای ملی انتظار میرود تمام امکانات لازم برای برگزاری هر چه شکوهمندانهتر این واقعه بزرگ به کار گیرد، اما با رصد و بررسی برنامههای دهه اول محرم امسال، به نتایج ناامیدکنندهای میرسیم؛ نتایجی که حکایت بیتدبیری و بیبرنامه بودن مدیران این سازمان است.
بعد از گذشت یک دهه از پخش مختارنامه، این اثر هنوز مهمترین سریال این سازمان برای پخش است، مسئلهای که باعث اعتراض، شوخی و البته تمسخر این اثر در فضای مجازی شده است و مدیران در پاسخ به این اعتراضات درخواستهای مردمی را علت باز پخش میدانند. از خود نیز نمیپرسند دلیل این درخواستها چیست. آیا اگر گزینههای متعددی در حد و اندازههای مختارنامه بود، بازهم شاهد این چنین درخواستهایی بودیم؟ معلوم است وقتی با کمبود آثار نمایشی این چنینی مواجهه هستیم، همان تک گزینهها مشتری دارند.
معلوم نیست این درآمدهای هنگفت و سرسامآوری که این سازمان به دست میآورد، کجا حیفومیل میشود که دست کنداکتور مهمترین سازمان رسانهای کشور برای محرم خالی است و باید ده سال مختارنامه را پخش کند.
ساخت مستندهای نازل و ضعیفی مانند «اسب سفید سرزمین من» و یا تکرار مستندهایی که سالهای گذشته پخش شد (مانند کربلا، جغرافیای یک تاریخ) دیگر دلیلی است که ظاهراً دوستان ما مسئله را جدی نگرفتند.
تمام برنامه دوستان پخش سخنرانی، مداحی و البته برنامههای گفتوگو محور خستهکنندهای است که دیگر بهمانند گذشته مورد استقبال قرار نمیگیرد. بُعد دشمنشناسی و دشمنستیزی، مقاومت و حماسی کربلا که تبلیغ و ترویج آن علیالخصوص در این عصر از اوجب واجبات است کجای رسانه ملی قرار دارد؟ تهییج عاطفه و احساسات مخاطب صدالبته که نیاز است ولی اگر به بعد حماسی و دشمنستیزی منجر نشود خنثی است و کمارزش میشود.
ابعاد واقعه کربلا آنقدر وسیع و گسترده است که میتوان کل سال را برایش برنامه ساخت؛ اما گویا در میان مدیران این سازمان فقط بُعد گریههای خنثای آن محبوب است. صدالبته در میان همین گریههای خنثی نیز نوآوری وجود ندارد و تکرار همان چیزی است که هرسال میبینیم.
در این میان اما حسینیه معلی، با تمام نقاط ضعف و قوتش نکتهای مثبت در میان برنامههای امسال است، هرچند که اصول برنامهسازی در آن رعایت نشده؛ ولی برای گام اول خوب و قابلقبول است، به شرطی که در سالهای آینده گامهای روبهجلویش را ببینیم.
در بیان کلی، عملکرد صداوسیما در ایام ماه محرم بهشدت ضعیف و غیرقابلقبول است و در مقایسه با مناسبتهای دیگر کمتر به آن توجه میشود. برای مثال این ایام را با عید نوروز مقایسه کنید. هر شبکه سریالها و برنامههای متختلف، تاک شوها و ویژهبرنامهها و... را در دستور کار خود قرار میدهند؛ اما در محرم به دلیل ضعف در برنامهسازی مذهبی و تکیهبر ایدههای کهنه چیزی جز تکرار نمیبینیم.