شباهتهای ظاهری میان جریان حق و باطل گاهی سبب تردید و شک مومنان در تشخیص مسیر میشود. برای آگاهی و اطلاع صحیح از حق و باطل، باید به ملاکهای مطمئن مانند دشمنان، رهبران و عملکرد جریانها نگاه کرد.
از همان آغاز شروع انقلاب اسلامی، دشمنان با به راه اندازی کارزارهای مختلف در تلاش بوده اند تا چهره نظام جمهوری اسلامی را مخدوش کرده و مردم به عنوان پشتوانه اصلی نظام و انقلاب را دلسرد و ناامید کنند. دشمنان به خوبی از ارادت ویژه مردم ایران به امام حسین علیهالسلام اطلاع دارند و به دنبال آن هستند که از همین عامل که دلیل پیروزی انقلاب شد، به ضرر خود انقلاب بهره ببرند.
نکته جالب و قابل تامل این است که دشمنان حوادث سیاسی کشور و سخنان مسئولان را با حوادث قیام سیدالشهدا علیهالسلام گره زده و مسئولان کشور را با حکومت یزید مقایسه میکنند و در تلاشند جمهوری اسلامی را حکومتی باطل نشان دهند.
ضرورتهای حکومت
هر حکومتی وظیفه برقراری امنیت در جامعه را دارد و به طور طبیعی با دشمنان و مخالفان خود مقابله میکند؛ اما چند معیار را میتوان برای شناخت حکومت حق از باطل در نظر گرفت که اگر به آنها توجه شود، میتوان از قضاوتهای ناحق و ظاهری دوری کرد:
یک) دشمنان حکومت
از بهترین ملاکها برای شناخت جریانها و حکومتها، شناخت دشمنان آنهاست. معروف است که میگویند: «تُعْرَفُ الْأَشیاءَ بِأَضْدَادِهَا؛ اشیاء را از طریق ضد آنها بشناس.» اگر ضد و دشمن یک جریان شناخته شود، باطل یا حق بودن آن نیز روشن میشود.
آشکار است که در جریان کربلا حکومت یزید در برابر بهترین خلق خداوند و فرزند رسول خدا صلیاللهعلیه وآله قرار گرفته بود. شکی نیست که امام حسین علیهالسلام حق مطلق و جلوهی کامل اسلام حقیقی است؛ بنابراین تنها باطل کامل در مقابل سیدالشهدا قرار میگیرد.
اما دشمنان انقلاب اسلامی چه کسانی هستند؟ اسرائیل و آمریکا و وهابیت از جنایتکارترین دولتها و جریانهای حال حاضر دنیا به شمار میروند. حتی در مسائل سیاسی داخلی نیز بارها دشمنان جمهوری اسلامی چهرهی باطل خود را به نمایش گذاشتهاند؛ از جمله در حوادث عاشورا سال ۸۸ که بزرگترین بیحرمتی ها را به دستگاه امام حسین علیهالسلام و مردم عزادار انجام دادند.
چگونه میتوان گفت حکومتی که دشمنان خدا و امام حسین علیهالسلام را دشمن میدارد، همانند حکومت یزید فاسد و جنایتکار است؟
دو) رهبری حکومت
بدون شک در بدنه هر نظامی امکانِ نفوذِ افرادِ باطل و منافق وجود دارد؛ از این رو برای تصمیمگیری بهتر نسبت به یک دولت و حکومت باید به رأس نظام و رهبری آن توجه کرد. اتفاقات جزئی که در بدنه نظام میافتد، نباید به کل حکومت سرایت داده شود. همین سخن نسبت به شناخت جریان باطل نیز قابل تطبیق است؛ چه بسا در جریان باطل نیز افراد و رفتارهای حقی انجام شود تا چهره باطل حکومت پوشیده بماند.
در ماجرای عاشورا یک طرف سیدالشهدا علیهالسلام قرار دارد که به تعبیر پیامبر سرور جوانان اهل بهشت است و در طرف دیگر یزیدی که علنا شرابخواری میکند و بویی از اسلام نبرده است.
در جمهوری اسلامی اما؛ رهبری به دست حکیم فرزانه و مورد تایید علمای اسلامی آغاز شد. امام خمینی رحمتاللهعلیه از مراجع تقلید زمان خود و مورد تایید بزرگان و عالمان شیعه بود. پس از ایشان نیز مجلس خبرگان رهبری که از دهها مجتهد و اندیشمند اسلامی تشکیل شده، حضرت آیت الله خامنهای را به عنوان رهبر جمهوری اسلامی انتخاب میکند.
سه) عملکرد دو جریان
ملاک سومی که برای شناخت جریان اسلام از غیر اسلامی باید به آن توجه کرد، عملکرد دو جریان است. حکومت بنی امیه آشکارا با قوانین و دستورات نبوی مخالفت میکرد؛ به عنوان مثال معاویه که خود را خلیفه مسلمین میدانست بر خلاف احکام اسلامی تولید و صادرات بت داشت.[۱] او همچنین بر خلاف سنت پیامبر بیت المال را به صورت نابرابر میان مسلمانان تقسیم میکرد.[۲]
جمهوری اسلامی اما قانون اساسی خود را بر اساس احکام و موازین شرع مقدس اسلام تدوین کرده است. در سیستم اجرایی کشور نیز تا حد امکان طبق آموزههای پیامبر و اهل بیت علیهمالسلام عمل میشود.
درنتیجه به صرف برخی شباهتها ظاهری میان جریان حق و باطل نباید انسان دچار تردید و شک شود. ملاکهای مختلفی برای این شناخت وجود دارد که ما در اینجا به سه ملاک از آنها اشاره کردیم.
پینوشت:
[۱] بت فروشی معاویه.
[۲] مقرری معاویه برای امام حسین علیهالسلام.