وقتی شما بخواهید یک تفکر را مورد هدف قرار بدهید از تمام لوازم آن تفکر برای ساخت سلاحی ضد آن استفاده می‌کنید.
وحشت و خشونت در لباس دین
همانطور که در مقاله قبلی در مورد ایجاد و ساخت بازی های ژانر ترسناک در قالب جن‌زدگی و ارواح خبیث و شیاطین صحبت کردیم و توضیح دادیم که یک تفکر خاص و یک جور مافیای بزرگ برای دین گریزی مردم و نوجوانان پشت این قضایا وجود دارد؛ حال به بیان قسمتی دیگر در مورد این بازی ها و اشاره به نکات دیگر آن می کنیم.
اگر منطقی نگاه کنیم، وقتی شما بخواهید یک تفکر را مورد هدف قرار بدهید از تمام لوازم آن تفکر برای ساخت سلاحی ضد آن استفاده می کنید.
بر فرض مثال برای از بین بردن طرفداران یک تیم فوتبال، حریف دست به مسخره کردن کاپیتان تیم مقابل می زند و درست کردن کاریکاتورهایی شبیه به کاپیتان تیم و یا سرمربی تیم روبرو، اقدام به اذیت و آزار روحی بازیکنان و طرفداران می کنند که قطعا هم موثر خواهد بود.
همین مثال را در اعتقادات و لوازم و افراد موثر در ادیان مختلف در نظر بگیرید. اینکه برای تخریب یک دین، کشیش ها را مسخره کنند یا برای از بین بردن عفت، راهبه ها را به سخره بگیرند و تمثال هایی نامناسب و جنسی برای آنها درست کنند و مورد خنده و تمسخر قرار دهند و تفکر عده ای که بی طرف و یا هنوز در پی حقیقت هستند را تحت شعاع قرار دهند.
در بازی های ترسناک، سازندگان آن سعی دارند علاوه بر اینکه ذهن شما را به این سمت بکشانند که تمام جن‌زدگی ها و خونریزی ها برای اشخاصی است که معتقد به دین هستند؛ از اشخاصی مانند کشیش استفاده کنند تا به صورت دقیق هدف خود را برسانند و شما را با چیزی که امکان دارد هر روز یا هر هفته ببینید، بترسانند و ناخواسته شما با دیدن کشیش و یا یک شخص مذهبی به فکر جن‌زدگی و جن‌کشی و یا ترسناک بودن آن شخص فرو بروید.
در بازی Fear therapy شخصیتی که در بازی در همان صفحه اول برای شما به نمایش در می آید، یک راهبه است و چهره ای ترسناک؛ دندان های تیز و صورتی خونین که در نگاه اول ترسناک است چه برسد به اینکه شما ناگهان آنها را در بازی ببینید.
در این بازی هنگامی که به دنبال اشیای خواسته شده می گردید، این راهبه را در حال راه رفتن می بینید و وقتی که حس می کنید هیچ چیزی برای ترسیدن وجود ندارد در تصویر شما ظاهر شده و شما را می ترساند.
یا در بازی دیگری، شخصیت راهبه چشمانی مشکی، دندان‌هایی تیز و سیاه دارد و ظاهر شدن در تاریکی و نزدیک شدن به شما، ترس را برای شما به ارمغان می آورد. یا کشیشی که با تبر به دنبال شما می افتد و شما قطعا با دیدن هر کشیشی حس می کنید که تبری پشت خود پنهان کرده و ناگهان به سمت شما حمله می کند!
تنها کاری که باید در این بازی ها با این اشخاص بکنید، فرار کردن است! از دست این کشیش فرار کنید، از دست این راهبه پنهان شوید و یا با بدست آوردن معمای بازی او را نابود کنید و در آتش بسوزانید و به اعماق دنیای که معلوم نیست کجاست بفرستید.
حال انصافا خود بگوید آیا با دیدن راهبه و یا اشخاص مذهبی، ترس در دل شما راه نمی یابد؟ آیا حس نمی کنید که نسبت به شخصیت های مذهبی حس فرار و ترس دارید؟ فیلم های ترسناک چطور؟ شما یک مریض را نمی بینید که در لباس مکانیک است و یا در لباس سرباز. شما یک شخص مذهبی را می بینید که سالها در حال پرستش بوده و حال به این مشکل دچار بوده.