برخی افرادی که قاطعیت ندارند و در ارتباط با دیگران مجبورند طبق خواستههای آنها عمل کنند، خودشان را دلداری، یا صفات خاصی را به خودشان نسبت میدهند که نتیجه این نسبت دادن میشود عدم قاطعیت.
برخی افرادی که قاطعیت ندارند و در ارتباط با دیگران مجبورند طبق خواستههای آنها عمل کنند، خودشان را دلداری، یا صفات خاصی را به خودشان نسبت میدهند که نتیجه این نسبت دادن میشود عدم قاطعیت.
برای مثال برخی افراد چون نمیتوانند به دیگران «نه» بگویند و قاطع باشند، میگویند من «مهربان» یا «باجنبه» هستم؛ درحالیکه این ویژگیها باید تا جایی وجود داشته باشد که به خود شخص، آسیبهای جدی وارد نکند.
برای اینکه قاطعیت داشته باشیم، باید ببینیم به چه علتی نمیتوانیم در ارتباط با دیگران قاطع باشیم؟ اگر تعریف ما از مهربانی و باجنبه بودن این است که اجازه دهیم هر رفتاری میخواهند با ما داشته باشند، پس باید مجدداً مهربانی و باجنبه بودن را برای خودمان تعریف کنیم.
مهربانی یعنی توجه کردن و ارزش دادن به دیگران و کمک کردن به آنها بدون در نظر گرفتن منفعت شخصی، و جنبه داشتن یعنی از شوخیها و رفتارهای دیگران ناراحت نشویم؛ نه اینکه اجازه دهیم هر طور دلشان میخواهد با ما رفتار کنند.