در ایران و کشورهایی که تلاش میشود قوانین اسلامی در جامعه اجرایی شود، همجنسبازی یک جرم نابخشودنی قلمداد شده است. این مخالفت شدید نه فقط به دلیل فرمان الهی و گناه بودن این رفتار است، بلکه عقل سالم حکم میکند انسان از انجام هرگونه رفتاری مانند همجنسبازی که صرفاً ارضای شهوت از راه نادرست است و باعث نابودی نسل وی میشود، پرهیز کند. این مسئله تا قرون متمادی در غرب نیز پذیرفته شده بود.
از اصلیترین شاخصههای انسان اجتماعی بودن اوست و هر نظام اجتماعی دارای هنجارهایی برای تنظیم روابط میان اعضای خویش میباشد. ازاینرو تجاوز و بیاعتنایی نسبت به این هنجارها، «انحراف» ناميده میشود. البته تحقق انحراف در هر جامعه، نسبی و وابسته به فرهنگ و ارزشهای آن جامعه است و با این معنا چه بسا یک رفتار در بخشی از جامعه انسانی، انحراف و حتی جرم انگاشته شود و در جامعهای دیگر همان رفتار در چارچوب هنجارها و روابط قانونی قرار گرفته باشد. اما به هر روی، بسیاری از ارزشها همانند نیکی به دیگران و ناپسند بودن ظلم، جنبه مطلق و یکسان داشته و به طور ذاتی دارای ارزش است.
حمایت غرب از قانون ضد انسانی
همجنسبازی جنایتی بر ضد انسانیت و تجاوز آشکار به شخصیت آدمی و لگدمال کردن فضیلت انسانی است. این انحراف کم و بیش در بسیاری از کشورها وجود دارد. مشکلات ازدواج و تأخير سن ازدواج در جوامع صنعتی و غربزده، فراهم نبودن راه صحیح و شرعی ارضای غريزه جنسی، هرزهگرایی و هوسرانی، از عوامل توسعه این بیماری و انحراف بزرگ اخلاقی است.
با اینکه جرمانگاری همجنسبازی در قرن 19 میلادی به صورت یک قانون در اروپا درآمد و همزمان، روانشناسان غربی بر اختلال بودن این رفتار جنسی غیر متعارف تاکید کردند، اما در نیمه قرن 20 میلادی، پس از آنکه روانشناس معروف غربی، زیگموند فروید اعلام کرد همجنسگرایی نمیتواند یک رفتار انحطاط آمیز به شمار آید، مسیرها برای حمایتهای قانونی از همجنسبازی هموار شد.[1]
این حمایتهای ضد انسانی و گمراهکننده تا آنجا بود که به اعتراف بسیاری از نویسندگان و متخصصان، فشارهای اجتماعی و سیاسی توانست به سادگی انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) را وادار به حذف عنوان همجنسگرایی از موارد اختلالهای رفتار جنسی در چاپهای جدید کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) کند.[2]
مبارزه با عامل نابودی انسان
شهوت از جمله غرائز سیریناپذیر انسان است که توجه به آن باید در حد معقول و نیاز باشد؛ اگرچه شرایط اجتماعی نیز در ایجاد آن بستری مناسب است.
در جامعه اسلامی و بر اساس دستورات قرآن و احادیث معتبر معصومان علیهمالسلام و همچنین پیروی از عقل، با همجنسبازی به شدت برخورد شده و مجازاتهای سختگیرانهای برای آن تعیین گردیده است؛ زیرا از سویی بحث جمعیت، یکی از موضوعات اساسی و تاثیرگذار در پیشرفت و توسعه هر کشوری میباشد؛ به گونهای که با بررسی دقیق مقوله جمعیت، تأثیر آن در زوایای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی جامعه نمایان میشود و ازاینرو قرآن از عواملی که باعث هلاکت و نابودی نسل انسانی میشوند، به بدی و زشتی یاد میکند.[3]
از دیگر سو، قرآن کریم همجنسبازی را نکوهش کرده و آن را در شمار رفتارهایی قرار داده که موجب تهییج قوای شهوانی و خروج از مسیر عادی شده و انحطاط برخی جوامع را به دنبال داشته است.[4] ازاینرو هدایت سازنده غریزه شهوت در مجرای طبیعی را مورد ستایش قرار داده و ازدواج را مایه سکون و آرامش،[5] و البته ازدیاد نسل انسان عنوان کرده است.[6]
امید است که در مسیر پاکسازی جامعه انسانی از فساد و رذايل و انحرافات اخلاقی و در راه تأمین سلامت جامعه و عفت عمومی و امنیت روحی و فکری، توده مردم جهان با این انحراف بزرگ اخلاقی وعمل غیر طبیعی و غیر انسانی همجنسیبازی آشنا شوند. البته با وجود تبلیغات گسترده در رسانههای شیطانی و سرمایهداری، دستیابی به این هدف مهم به سختی ممکن خواهد بود.
پینوشت:
[1]. Out of DSM: Depathologizing Homosexuality, behavioral sciences, V5, 2015.
[2]. نقد حذف خودارضایی و همجنسگرایی از فهرست اختلالات جنسی در DSM، نشریه مطالعات تحول در علوم انسانی، شماره 7.
[3]. بقره، 205.
[4]. هود، 82.
[5]. اعراف، 189.
[6]. بحارالأنوار، ج100، ص 220.