طولانی بودن عمر امام زمان علیهالسلام به معنای تغییر در اجل حتمی حضرت نمیباشد؛ بلکه خداوند بر اساس مصلحت و علم خود از ابتدا عمر حضرت حجت علیهالسلام را طولانی مقدر کرده است.
یکی از فرقههای شیعه، مذهب واقفیه است. واقفیان کسانی هستند که به مقام امامت امام رضا علیهالسلام اقرار نکرده و در امامت امام کاظم علیهالسلام متوقف شدند؛ از همین رو این گروه به واقفیه (توقف کنندگان) شهرت پیدا کردند.[۱]
این دسته شهادت امام کاظم علیهالسلام را انکار کرده و معتقد شدند که حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام همان مهدی موعودی است که در روایت پیامبر و ائمه علیهمالسلام مژده ظهورش آمده است. این باور انحرافی در مهدویت سبب شد که امام رضا علیهالسلام موضعگیری سختی در برابر آنان داشته باشد. حضرت در روایتی آنان را با عناوین همچون مشرک و زندیق توصیف میکنند.[۲]
سوء استفاده مخالفان شیعه از احادیث انکار واقفیه
مخالفان شیعه و مهدویت با سوءاستفاده از برخی احادیث در انکار واقفیه و اعتقاد آنها، تلاش کردند اصل آموزه مهدویت را زیر سوال ببرند. در یکی از این احادیث، امام رضا علیهالسلام در پاسخ به یکی از اصحابشان در مورد واقفیه میفرمایند: «كَذَبُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ بِمَا أَنْزَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ، وَ لَوْ كَانَ اَللَّهُ يَمُدُّ فِي أَجَلِ أَحَدٍ مِنْ بَنِي آدَمَ لِحَاجَةِ اَلْخَلْقِ إِلَيْهِ لَمَدَّ اَللَّهُ فِي أَجَلِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ»؛[۳] دروغ میگویند و آنها کافرند به آنچه خداوند نازل فرموده بر حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، و اگر قرار بود خداوند اجل [و عمر] کسی را به خاطر نیاز مردم به او طولانی کند[به تأخیر بیاندازد]، اجل [و عمر] رسول الله را طولانی میکرد [به تأخیر میانداخت]».
برخی ادعا میکنند حضرت رضا علیهالسلام در این روایت، اصل باور به مهدویت را مساوی کفر دانسته و عمر طولانی برای تمام انسانها را انکار کردهاند.
همانطور که گفتیم این روایت در مورد باور غلط و انحرافی واقفیه نسبت به امام کاظم علیهالسلام بیان شده و ارتباطی به اصل مهدویت ندارد.
همچنین حضرت در این روایت به اصل اساسی از آیات قرآن اشاره میکنند. خداوند در آیه ۴۹ سوره یونس میفرماید: «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَلاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ»؛[۴] برای هر قوم و جمعیّتی، زمان و سرآمد (معیّنی) است؛ و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر میکنند، و نه بر آن پیشی میگیرند».
بر اساس این آیه و سایر آیات و روایات اهل بیت علیهمالسلام، وقتی اجل (مرگ) حتمی یک انسان سر برسد، به هیچ وجه تاخیر نمیافتد؛ در این موضوع حتی پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز استنثا نشده و طبق برنامه الهی عمر رسول الله صلیاللهعلیهوآله نیز به پایان میرسد.
عدم تأخیر در اجل حتمی نسبت به امام زمان عجلاللهتعالیفرجه نیز صادق است؛ اما باید توجه کرد این مسئله منافاتی با طولانی شدن عمر ندارد. تقدیر خداوند به گونهای رقم خورده است که حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجه از عمری دراز برخوردار باشند و تا زمانی که شرایط ظهور ایشان فراهم نشده، در پرده غیبت زندگی کنند.
به عبارت دیگر اگر اجل حتمی امام زمان علیهالسلام از ابتدا کوتاه نوشته شده بود و بعد به خاطر نیاز مردم این اجل به تاخیر میافتاد، حضرت مصداق روایت امام رضا علیهالسلام قرار میگرفت؛ حال آن که عمر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه از ابتدا طولانی و مدتدار مقدر شده است.
در روایت ما عمر امام زمان علیهالسلام با عمر حضرت آدم و نوح علیهماالسلام مقایسه شده است. امام سجاد علیهالسلام میفرمایند: «سنتهایی از انبیا گذشته در قائم به یادگار مانده است: از آدم و نوح علیهمالسلام طول عمر، از ابراهیم علیهالسلام تولد پنهانی و از عیسی علیهالسلام غیبت...».[۵]
مدت زندگی حضرت مهدی عجاللهتعالیفرجه به زندگی حضرت خضر علیهالسلام نیز تشبیه شده است؛ امام صادق علیهالسلام در این باره میفرمایند: «خدای تعالی عمر بنده صالح خویش؛ خضر را طولانی نکرد، جز برای اینکه دلیلی بر طول عمر قائم عجلاللهفرجه باشد. و از این رهگذر بهانه دشمنان را خنثی و حجت ایشان را قطع نماید».[۶]
همانطور که خداوند متعال بر اساس مصلحت و برنامه خود، عمر حضرت آدم، نوح و خضر علیهمالسلام را طولانی تقدیر کرده بود، عمر حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجه نیز طبق برنامه الهی طولانی و دراز مدت تقدیر شده است. بنابراین هیچ گونه منافاتی میان روایت امام رضا علیهالسلام در انکار باور واقفیه مبنی بر زنده بودن امام کاظم علیهالسلام و باور به اصل مهدویت و طولانی بودن عمر امام زمان علیهالسلام وجود ندارد.
پینوشت:
[۱]. الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۸.
[۲]. وسائل الشیعه، ج۹، ص۲۲۹.
[۳]. رجال کشی، ج۱، ص۴۵۸.
[۴]. سوره اعراف، آیه۳۴.
[۵]. بحارالانوار،ج۵۱، ص۲۱۷.
[۶]. همان، ص۲۲۲.