طوبی مادر یک خانواده پنج نفر است، که فرزندانش را برای رفتن به جشن عروسی خواهرزاده اش آماده میکند و آنها را به دست برادرش میسپارد که به مراسم بروند؛ خودش نیز تنها نزد همسر جانبازِ قطع نخاعیش «میثم» میماند؛ میثمی که آخرین لحظات زندگیش را میگذراند .
فیلم سینمایی دلبری، به نویسندگی و کارگردانی سید جلال دهقانی اشکذری و تهیه کنندگی سید محمود رضوی ساخته شده و از بازیگرانی چون: هنگامه قاضیانی، آتیلا پسیانی، عباس غزالی، محمدرضا شیرخانلو، مهسا هاشمی و مهدی عطاران استفاده شده است.
این فیلم را دهقانی با موضوع دفاع مقدس ساخته و پرداخته است و نمایندهی او در جشنوارههای متعددی بوده است.
فیلم دلبری بیشتر از آن که بتواند مخاطب عام را همراه خود کند و از سینمای عامهپسند بهره ببرد و از اصول سرگرمی بودن سینما پیروی بکند، فیلمی تجربی و آوانگارد است که در فضایی آرام به یک درام عاشقانه می پردازد. این فیلم روایت همسر جانبازی است که خیلی احساسی، کشمکشها و حالات روحی همسرش را، نظاره میکند و یک درام را شکل میدهد .
نور پردازیهای سرد و طراحی لباس آبی رنگ طوبی و طراحی صحنه همه در خدمت فضایی است که کارگردان قصد ترسیم آن را داشت یک فضای سرد و آرام و به دور از هرگونه تنش. کارگردان این اثر توانسته در انتخاب بازیگر نیز موفق عمل کند و یکی از دلایلی که مخاطب با توجه به خاص بودن و تجربی بودن فیلم توانسته است آن را تحمل کند، بازی خوب هنگامه قاضیانی است .
برخلاف اکثر آثار دفاع مقدسی که در صحنههای جنگ و نبرد و یا نیمی از آن در صحنههای جنگ و نبرد و پشت خاکریز اتفاق میافتد، این فیلم را درون شهر و در فضای خانواده و در لوکیشن یک واحد آپارتمان تصویر برداری کردهاند.
فیلم سینمایی دلبری با موضوع دفاع مقدس، نگاهی نو در حوزه فیلمهای اجتماعی است، که باید حضورش را غنیمت شمرد. یک اثر در ژانر درام اجتماعی که دغدغه جامعه است و گوشهای از زندگی یک جانباز قطع نخاعی را به تصویر میکشد.
با شروع قصه فیلم با استفاده از نوع زاویه دید خاصش، بیننده گمان میکند که روایت از نوع اول شخص و از دید میثم خواهد بود، اما در نهایت با جابه جاییهای بیش از حد زاویه دید بین اول شخص جانباز و دانای کل، این گمان قوت میگیرد که فیلم ساز به اصول فیلمنامه نویسی به خصوص پایه و اصلی خیلی پایبند نیست و میخواهد به نوعی مدرن و بر اساس سلیقه و میل باطنی خود جلو برود.
باید به این نکته نیز اشاره داشت که موسیقی، خیلی هماهنگ و با ضرب آهنگ درست نواخته میشود؛ به طور مثال میشود از موسیقیهای حماسی مربوط به پلانهای میثم و موسیقیهای آرامش بخش مربوط به صحبتهای طوبی اشاره داشت.
در ابتدای فیلم اینگونه القا میشود که این فضا دچار یک بلا تکلیفی است به این معنا که یک عروسی در راه است و مخاطب را به سوی شادی میبرد، اما به یک باره در همین فضا پلانهایی را داریم که این پلانها از زاویه دید میثم آن هم با تنفسهای خاصش است که برای ما یاد آوری روزگار سخت و اندوهناک میثم است. اما در هر صورت همذات پنداری با شخص میثم به درستی انجام میگیرد.
از سویی صحنههای پلک زدن میثم را مشاهده میکنیم که در نهایت سادگی در بحث فنی و روایی، استفاده مفیدی از آن در جهت پیشبرد خط سیر داستان شده است تا آنجا که یک گره اصلی فیلم حول چرایی پلک زدن چهارم میثم اتفاق میافتد.
در هر صورت به مخاطبین عزیز دیدن فیلم طوبی را توصیه میکنیم و حتما فیلم دلبری را با فرزندان ببینید و در باره جنگ و جانبازان و مشکلات به وجود آمده برای آنها و خانواده هایشان صحبت کنید.
کارگردان این اثر، نیاز به تجربهها و مطالعات بیشتری دارد اما پرداختن به این موضوعات جای تقدیر و تشکر دارد.