خلاصه داستان | در قرن 21 پس از اینکه انسانها با تکنولوژی و پیشرفت زیاد به قدرت رسیدند، شروع به طغیان علیه یکدیگر و طبیعت کرده و در نتیجه زمین و ساکنانش نابود شدند، اما تعداد معدودی از انسانها زنده ماندند که آنها قابلیت بینایی خود را از دست دادهاند. حال زمانی آمده است که بینایی و روشنایی به عنوان یک کفر شمرده می شود و کسی حق صحبت کردن از آن را ندارد. اما ماجرا از جایی شروع میشود که افرادی با قدرت بینایی به دنیا میآیند.
دین ابزار قدرت
در فصل دوم از سریال جذاب دیدن، درست مانند فصل اول آن از استعاره "دین ابزار قدرت" به مراتب بیشتر از فصل اول آن استفاده شده و این مسئله نسبت به فصل قبل محسوستر است. ملکه جادوگریابها که نقش ضد قهرمان و شخصیت روح باخته را در سریال دارد، هنگام سخنرانی و گفتوگوهای خود، تمامی تصمیماتاش را در مسیر تحقق دستورات و وعدههای خدا دانسته و سعی دارد جنبه معنوی امور را بیشتر جلوه دهد. با وجود اینکه مخاطب از شخصیت واقعی و درونیات ملکه کین اطلاع دارد، اما تمامی صحبتهای او را ظاهرسازی و تزویر حق به وسیله باطل شمرده و به این نتیجه میرسد که دین یک ابزار برای تحقق یافتن اهداف مادی قدرتمندان است که به وسیله آن مردم خود را احمق فرض میکنند.
تعصب دین داران
این سریال ضد دین، با هوشمندی و زیرکی سعی دارد که دینداران را افرادی بیعقل و بیفکر معرفی کرده و تنها علت پیروی آنها از بزرگان دین را تعصب معرفی کند. جادوگریابها که وظیفه پیداکردن انسانهای بینا و کشتن آنها توسط ملکه کین به آنان واگذار شده است، سالها به دور از خانواده و با سختی تمام مشغول انجام وظیفه خود بودهاند ولی پس از لغو آن حکم توسط ملکه، باید این کار را کنار میگذاشتند. اما شاهد بودیم که آنها دوباره برای کشتن انسانهای بینا اصرار داشته و با تعصب بیشتری برخلاف دستور ملکه اقدام میکنند. هنگامی که ساحریابها مامور تحویل دادن کوفون به مادرش شدند، تعدادی از آنها قصد جان او را کرده و استدلال آنها چنین بود که مگر میشود انسانهای بینا را در اختیار داشته باشیم ولی آنها را نکشیم! در پایان فصل دوم نیز با تنها گذاشتن فرمانده خود توسط ساحریابها، تعصب آنها به اوج خود میرسد که در روایت فیلم و از نگاه بیننده به عنوان یک جاهلیت تلقی میشود.
عجز تکنولوژی
یکی از باورهایی که سازندگان سعی در القای آن دارند، درمورد ناتوانی علم و تکنولوژی در حل مشکلات انسانها است. در این سریال نشان میدهد که هرچه قدر هم که در کسب علم و تکنولوژی دست برتر را داشته باشی هنوز هم نمیتوانی به وسیله آنها خود را از طبیعت جدا و غیر وابسته بدانی. این باور در سکانسی که جرمامارل سعی دارد با مراجعه به کتابهای علمی و پزشکی چشمهای خود را درمان کند ولی عاجز میماند، متبلور میشود. از این منظر، طبیعتگرا بودن سازندگان نیز بیشتر روشن میشود.
این سریال ضد دین با هوشمندی و زیرکی سعی دارد که دینداران را افرادی بی عقل و فکر معرفی کرده و تنها علت پیروی آنها از بزرگان دین را تعصب معرفی کند.