اکنون که یکی دو نسل در مواجهه با این بمباران مصرفگرایی و ایدئال خواهی تربیت شدهاند، بهوضوح شاهد نتایج امر در کف خیابانها هستیم.
بارهاوبارها این مسئله از طرف بسیاری از متخصصین فن و علمای دین تذکر داده شده؛ رویکردی که منجر به گسترش فرهنگ مصرفگرایی و سوق دادن زندگیها به سمت تجملگرایی میشود، اشتباهی بزرگ است که تبعات جبرانناپذیر اجتماعی در بر دارد و اثرات آن، نه در کوتاهمدت که در نسل بعدی، خود را نشان خواهد داد؛ حرفی که یا شنیده نشد و یا اگر هم شنیده شد تنها جواب پوزخند بود.
اما اکنون که یکی دو نسل در مواجهه با این بمباران فرهنگ مصرفگرایی و ایدئال خواهی تربیت شدهاند، بهوضوح شاهد نتایج امر در کف خیابانها هستیم؛ گروهی از افراد اجتماع که تمایل زیادی به تجملگرایی دارند و نه فقط از زندگی که حتی از ظاهر و باطن خودشان هم رضایت ندارند و آن را در پس لایههای گرافیکی هوش مصنوعی و یا حتی تیغ جراحی پنهان میکنند.
چنین نسلی که مقصر همه نداشتههایشان را پدرانشان میپندارند؛ به این جرم که نخواستهاند داشته باشند، و همه داشتنیها را در آنجا میبینند که زرقوبرقش بیشتر است و رسانهاش، با امیالشان همسوتر باشد، نه در ارزشهای حقیقیِ درونی؛ نسلی که ذهنشان به فریبهای دیجیتال عادت کرده و حقیقت و واقعیت برایشان مشتبه شده؛ اینها را چگونه با تعقل آشنا کنیم وقتی خودشان را عقل کل محروم و سرکوبشده میپندارند؟!
بگذریم و اکتفا کنیم که نقض قوانین در اجتماع، ریشه در رفتارهای اینچنینی در ارگانهای حاکمیتی یا وابسته با حاکمیت دارد؛ علیالخصوص اگر صداوسیمایی باشد که اثر و نفوذی دوچندان دارد. فقط همین را باید گفت که اگر متن مصوب «مجموعه ضوابط تولید آگهیهای رادیویی و تلویزیونی» را بخوانید، متوجه عمق فاجعهای که رخداده میشوید.
در عین همه این تلخیها، سویههایی از امید هم وجود دارد. مدتی پیشتر خانوادهها به این شیوه از تبلیغات به دلیل اثر نامطلوبی که بر کودکان دارد، اعتراض کردند. در همین راستا، شبکهٔ پویا و نهال که برنامههایش اختصاص به کودک و نوجوان دارد، برنامههای تبلیغاتیاش را بهطورکلی حذف کرد و به برنامههای دیگرش هم متناسب با نظرات خانوادهها غنا بخشید.
این عملکرد مدیران شبکه، جای تقدیر و تشکر دارد و امید میرود روزبهروز شاهد اعتلای محتوایی همه برنامههای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در جهت تربیت صحیح انسانی فهیم و بصیر باشیم.