فضای مجازی نوعی از نظام تقلیدی را میسازد که از طریق گسیل مراجع خود، مقلدان را در مقابل استدلال منطقی، استقلال سیاسی و فرهنگی و... قرار میدهد.
شیعه از دیرباز در مسائل اجتماعی و سیاسی، حول محور نظام مرجعیت دینی، کنش و واکنش کرده است؛ بهعنوانمثال، حکم تحریم توتون و تنباکو که توسط میرزای شیرازی صادر شد و در مقابل حیله انگلیس برای استعمار و استثمار هر چه بیشتر ایران قرار گرفت، در اثر یک ارتباط اعتمادآفرین و اطمینانبخش بود که بین مرجع تقلید و مقلد برقرار شده بود.
امروز در فضای مجازی و در اثر جنگ شناختی، شاهد ساختهشدن مبنای جدیدی از مرجعیت دینی، فکری، عقیدتی و... هستیم که در پی خود، نظام کارآمد تقلیدمحور را تحتتأثیر قرار داده و چهبسا آن را به چالش میکشد. در حقیقت فضای مجازی از طریق رهبران و مراجعی که برای مخاطب میسازد، کاربران مجازی را به مقلدانی تبدیل میکند که دقیقاً در نقطه مقابل کارکردهای کارآمد تقلید دینی، مانند استعمارستیزی قرار میگیرند.
فضای مجازی بهسان مرجعی میماند که احکامی را صادر میکند و مقلدانش، بیچونوچرا آن را اجرا میکنند؛ بهعنوانمثال، اکثر دستگیرشدگان در فتنه اخیر اعتراف داشتند که تحتتأثیر اخبار فیک و تحریف شده که از مراجع مجازی برایشان پمپاژ میشده، قرار گرفتهاند.
فضای مجازی از طریق همین مراجع جدید، گزارههای باورپذیری را به ذهن مخاطب القا، و مخاطب را برای قضاوت سریع بر مبنای همین القائات تشویق میکند؛ اتفاقی که در اغتشاشات اخیر مکرراً شاهد آن بودهایم.
نکته جالبتوجه قضیه این است که در نظام تقلید سنتی، یک حکم اجتماعی - سیاسی، بر اساس قرآن، روایات، عقل و سنت و با هدف اعتلای نظام اسلامی صادر میشد؛ اما در سیستم تقلید مجازی که شکل گرفته، اتفاقاً تمامی مؤلفههای پیشین از طرف مقلدان مورد هدف قرار میگیرند.
متفکران فرهنگی، سیاسی و جامعهشناسی باید راهکار و طرح نویی را در مقابل نوع جدیدی از نظام مرجع - مقلد مجازی قرار دهند که همچنان همان اهداف نظام تقلیدی از مرجعیت دینی گذشته را داشته باشد.