تخصص در کار، یکی از شروط مسئولیتپذیری است که در فرهنگ اسلامی تأکید زیادی بر آن شده است.
قطعاً کسی اگر بتواند مسئولیتی را به عهده گیرد، و باری از دوش دیگران بردارد، بسیار باارزش خواهد بود. مرحوم کلینی، حدیثی از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که شگفتآور است؛ ابان بن تغلب میگوید: «از امام صادق علیهالسلام شنیدم که فرمود: "هرکس خانه خدا را طواف کند، خداوند عزوجل ۶ هزار حسنه برای او مینویسد و ۶ هزار گناه از او میآمرزد و ۶ هزار درجه به وی عطا میفرماید و ۶ هزار حاجت از او برآورده میسازد."»[1] سپس حضرت در روایتی دیگر میفرمایند: «قَضَاءُ حَاجَهِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّى عَدَّ عَشْراً»؛[2] گرهگشایی از کار یک مؤمن، ۱۰ برابر طواف فضیلت دارد.
شرایط مسئولیتپذیری
شخصی که مسئولیتی را میپذیرد، لازم است شرایط آن را هم داشته باشد. در اسلام برای جایگاه مسئول، یک سری شاخصهایی تعریف شده است. ایمان،[3] تقوا،[4] امانت،[5] عدالت،[6] قاطعیت،[7] عدم تغافل و مشورت[8] را میتوان از جمله مواردی دانست که برای مسئولیتپذیری لازم است.
عدم توجه به این اصول و درعینحال، پذیرفتن یک مسئولیت، هم میتواند انسان را به فساد بکشاند و هم جامعه را از رسیدن به اهداف خود باز دارد. به نظر میرسد، یکی از مهمترین شرایط برای عهدهدار شدن یک مسئولیت، تخصص در آن کار است که در ادامه به این مهم خواهیم پرداخت.
لزوم تخصص در کار
در آموزههای دینی، به موضوع «تخصص» در کار و حرفه، بسیار توجه شده است. اهمیت این مطلب ازآنرو است که کاری که بدون علم و آگاهی انجام شود، عوارض جبرانناپذیری را در پی خواهد داشت.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله خرابی حاصل از انجامدادن کار بدون تخصص و آگاهی را بیشتر از اصلاح آن میداند و میفرماید: «مَنْ عَمِلَ عَلی غَیْرِ عِلْمٍ کانَ ما یُفْسِدُ اَکْثَرَ مِمّا یُصْلِحُ»؛[9] هر کس بدون علم و تخصص، کاری انجام دهد، بیش از آنکه آباد کند، خراب میکند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در باب اهمیت تخصص و آگاهی داشتن در انتخاب شغل میفرمایند: «عملکننده بدون آگاهی، چون روندهای است که بیراهه میرود. پس هرچه شتاب کند، از هدفش دورتر میشود».[10]
اگر کسی بدون تخصص کافی، مسئولیتی را به عهده گیرد، علاوه بر اینکه حق کسانی را ضایع کرده است که تخصص آن کار را داشتهاند، به خود نیز ظلم میکند. انسان با بهدستآوردن جاه و مال، گرچه بهظاهر، دنیای خویش را آباد میکند، ولی سعادت حیات اخروی خود را ضایع میکند.
اینچنین شخصی که بدون تخصص، دست به کاری میزند؛ یا کمکاری میکند و یا باعث خسران میشود؛ بهعبارتی، با بی مسئولیتی حق افراد جامعه را پایمال میکند.
پینوشت:
1. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامی، ج2، ص206./ «مَنْ قَدِمَ حَاجّاً فَطَافَ بِالْبَيْتِ وَ صَلَّى رَکْعَتَيْنِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعِينَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ سَبْعِينَ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ سَبْعِينَ أَلْفَ دَرَجَةٍ وَ شَفَّعَهُ فِي سَبْعِينَ أَلْفَ حَاجَةٍ وَ كَتَبَ لَهُ عِتْقَ سَبْعِينَ أَلْفَ رَقَبَةٍ قِيمَةُ كُلِّ رَقَبَةٍ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ».
2. همان، ص 208.
3. صبحی صالح، نهج البلاغه، مركز البحوث الاسلاميه، ج 1، ص 444.
4. همان، ص 384.
5. همان، ص 366.
6. همان، ص 429.
7. همان، ص 411.
8. همان، ص 430.
9. شیخکلینی، الکافی، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج 1، ص 44.
10. صبحی صالح، نهج البلاغه، مركز البحوث الاسلاميه، ج 1، ص 216./ «فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَیْرِ عِلْمٍ کَالسَّائِرِ عَلَی غَیْرِ طَرِیقٍ فَلاَ یَزِیدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ إِلاَّ بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ کَالسَّائِرِ عَلَی الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ».