با تغییر دولت در ایران، جمهوری اسلامی تصمیم گرفت که به جای گذاشتن تخممرغها در یک سبد، رویکردی تعاملی میان غرب و شرق اتخاذ کرده و در طرح اتصال به کریدور بزرگ آسیا، حضور جدی پیدا کند.
کمتر کسی است که از حمله سراسری محور شرق به زیرساختهای اقتصاد ابرقدرت جهان یعنی دلار آمریکا اطلاع نداشته باشد. البته چند سال قبل بود که رهبر انقلاب بارها بر ضرورت حمله به دلار به عنوان جادوی پولی و مالی آمریکا یا ابزار تسلط آمریکا بر دنیا را گوشزد کرد بودند.(1) سخنی که هیچگاه در برنامههای دولت غربگرای روحانی جایگاهی پیدا نکرد.
با تغییر دولت در ایران، جمهوری اسلامی تصمیم گرفت که به جای گذاشتن تخممرغها در یک سبد، رویکردی تعاملی میان غرب و شرق اتخاذ کند و در طرح اتصال به کریدور بزرگ آسیا، حضور جدی پیدا کند.
محور شرق با اتحاد 3 قدرت بزرگ آسیا، یعنی چین و روسیه و ایران و البته با کمک و شراکت سایر کشورهای متعهد به سمت ایجاد یک اقتصاد جدید غیر دلاری حرکت کرده و این طرح در چند سال آینده به مرحله نهایی خود خواهد رسید.
اما چرا ایران تصمیم به اتخاذ چنین رویکردی گرفت؟ وقتی 2 سیستم یا نظم اقتصادی در دنیا شکل بگیرد، برای ارتباط بین این دو نظم اقتصادی جهانی، به یک یا چند کشور واسطهای نیاز است. روشن است که با توجه به رشد سریع پیشرفت قدرت اقتصادی در شرق، بزودی شاهد رقابتهای شدید و تعاملات سنگین میان دو نظم اقتصادی بزرگ در دنیا خواهیم بود.
قطعا این دو بلوک در بخش هایی از دنیای اقتصاد، مخرج مشترک پیدا میکنند و طبعا به یک واسطهی انتقال سرمایه میان دو بلوک تجاری نیاز خواهد بود. نکته مهم اینجاست که کشورهای زیادی نمیتوانند به عنوان واسطه در این دو نظم اقتصادی نقش واسطه را بازی کنند. هرکشوری که بخواهد این نقش محوری را ایفا کند به چند پارامتر اساسی نیازمند است.
اما این پارامترها چیست؟
اول؛ منابع انرژی و غذایی؛
بر خلاف غرب که اقتصادش بر مبنای دلار بدون پشتوانه غرب استوار شده است، پشتوانه اقتصاد شرق، بر اساس ذخایر انرژی و منابع غذایی تعریف می شود. در نتيجه کشوری میتواند به عنوان کاندیدای واسطهگری میان دو بلوک معرفی شود که خود صاحب منابع زیاد انرژی باشد و منابعش ارزش قرار گرفتن به عنوان پشتوانه اقتصادی را دارا باشد.
دومین پارامتر جایگاه حساس منطقهای؛
باتوجه به جغرافیای ایران که در چهاراه بین المللی تجاری جهان است، موقعیت بینظیر را داراست، محوریت ایران از لحاظ جغرافیایی در خطوط کریدور شمال_جنوب و شرق_غرب یک فرصت خدادادی است که باید نهایت استفاده را ازاین امر کرد.
سوم؛ پارامتر قدرت نظامی؛
کشوری میتواند نقش واسطه را ایفا کند که توان بازدارندگی بالایی در دفع تهدیدها داشته و توان تاثیرگذاری در امنیت منطقهای را دارا باشد. تحرکات نظامی عربستان و ترکیه در منطقه دقیقا از این روست که بتوانند به غرب و شرق قدرت نظامی و توان بازدارنگی خود را اثبات کنند تا در نظم نوین اقتصادی جهان نقشی داشته باشند.
رفتارهای جنون آمیز ترکیه و عربستان، برای اثبات قدرت و خرجهای سنگین تهاجم به کشورهای همسایه نشان میدهد، قرارگیری در مرکز این واسطهگری اقتصادی در آینده، چه درآمد هنگفتی را عاید کشورها خواهد کرد، که حاضرند برای دستیابی به آن، دست به چنین قمار بزرگی بزنند.
با این اوصاف شاید بیشتر به علت چرایی نقش عربستان سعودی و باکو_به نیابت از ترکیه_ در اغتشاشات اخیر ایران پی برد.
پینوشت؛
1. دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رهبر انقلاب 28/6/1395