به قول مرحوم شریعتی، برای دیدن برخی رنگ‌ها و فهمیدن بعضی حرف‌ها، از نگریستن و اندیشیدن کاری ساخته نیست. باید از آنجا که نشسته‌ایم، برخیزیم.
چند سال پیش بود که آمریکایی‌ها، اسناد نقش خود در کودتای 28 مرداد 32 و سرنگونی دولت محمد مصدق را منتشر کردند؛ اما نکته مهمی که در واکنش به این اسناد، شاید مورد تغافل قرار گرفت، "چرایی سرنگونی مصدق توسط واشنگتن" بود.
روشن است که مصدق با آمریکایی‌ها رابطه بدی نداشت. ظاهرا پروژه‌اش این بود که پس از گسترش رابطه با آمریکا، انگلیس را به حاشیه ببرد و دست استعمار پیر را از کشور قطع کند.
مصدق، نه به دنبال تشکیل حکومت اسلامی بود، نه قصد داشت با فعالیت‌های منطقه‌ای، موجبات ثبات‌زدایی آن را فراهم کند، نه در تدارک موشک بالستیک بود، نه برنامه هسته‌ای داشت، و نه اینکه حقوق‌بشر آمریکایی را نقض کرده بود.
اما چرا کاخ سفید با کودتا او را حذف کرد؟
به قول مرحوم شریعتی، برای دیدن برخی رنگ‌ها و فهمیدن بعضی حرف‌ها، از نگریستن و اندیشیدن کاری ساخته نیست. باید از آنجا که نشسته‌ایم برخیزیم.
فهم اینکه مصدق چرا سرنگون شد، نیاز به ضریب هوشی فوق‌العاده‌ای ندارد، مسئله کاملا روشن است: محمد مصدق قصد داشت از همه‌ی اقتصاد، سیاست و فرهنگ ایران که در اسارت غرب بود، فقط یک قلم آن هم "نفت" را آزاد کند که البته ناکام ماند و سرنگون شد!
این روزها می‌شنویم که بایدن طی سخنرانی خود که میان هوادارانش در کالیفرنیا انجام شده، با اشاره به اغشاشات ایران، این پیام را به جریان هنجارشکن ایران داد که به زودی ایران را آزاد می‌کنیم!
سوال اینجاست، چرا آمریکا و انگلیس که "آزادی نفت" را تاب نیاوردند، باید با "آزادی ایران" کنار بیایند و در پی سرنگونی جمهوری اسلامی نباشند که مردم ایران را از اسارت استعمار و استکبار نجات داده است؟
نظام جمهوری اسلامی حتما در ابعاد و اهداف با دولت محمد مصدق قابل مقایسه نیست و همواره درپی استقلال ملت ایران بوده است. واضح است که استقلال یعنی آزادی در ابعاد یک ملت. پس دعوا فقط بر سر جمهوری اسلامی نیست.
به قول رهبر حکیم انقلاب، اگر فرض کنیم یک نظامی، غیر نظام جمهوری اسلامی هم سر کار بود و بنا بود مستقل باشد، اینها با آن مشکل داشتند.(1)
پی‌نوشت؛
1. رهبرانقلاب دیدار با مسئولان نظام 1396/3/22